یکی از کلیدهای طلایی و ضروری برای رسیدن به موفقیت در زندگی هر کدام از ما اعتماد به نفس می باشد.
شاید همه ما روزانه ، صدها بار این چند کلمه به ظاهر ساده را از زبان خودمان و یا دیگران شنیده باشیم. اما متاسفانه اکثریت ما از تاثیرات نیرومند و عظیم اعتماد به نفس در جنبه های مختلف زندگی خودمان غافلیم. شاید شما هم به کرات با افرادی برخورد کرده اید که وقتی در زندگی دچار مسائل و مشکلاتی می شوند توانایی حل صحیح مشکلات را ندارند. به گونه ای که وجود هر گونه مشکل را نشانه ضعف، حقارت و ناتوانایی خود تلقی می کنند.این افراد چون توان مقابله را در خود نمی بیند یا از مشکلات فرار کرده و یا آن را انکار می کنند. افرادی که مداوماً روی نقاط ضعف خود تکیه می کنند و با منفی بافی و تفکرات غیر منطقی مانع از شکوفایی استعدادهای درونی خود می شوند. در واقع بزرگترین مانع بر سر راه عدم موفقیت و فقدان اعتماد به نفس آنها تفکرات منفی خودشان می باشد. می توان این گونه گفت که اعتماد به نفس هر کدام از ما می تواند سایر جنبه های زندگیمان را تحت شعاع قرار دهد.
اعتماد به نفس احساس ارزشمند بودن می باشد. مسلماً این احساس یک شبه به وجود نمی آید. بلکه حاصل مجموعه ای از تفکرات، احساسات و عواطف و همه تجربه هایی است که هر کدام از ما، در طول زندگی اندوخته ایم. پایه و اساس عزت نفس سالم در ارزیابی صحیح و دقیق از خودمان بنا شده است. اینکه هر کدام از ما چه تصویری از خودمان داریم.و خود را چگونه می بینیم.
1-آیا در شناخت خودمان(خودآگاهی) با خودمان صادق بوده ایم؟
2-آیا یاد گرفته ایم که با خودمان ، یعنی با همه توانایی ها و محدودیت های خودمان زندگی کنیم؟
3-آیا یاد گرفته ایم که خودمان را بی قید و شرط بپذیریم؟
مسلما زمانی که فرد فرایند خودشناسی را طی می کند متوجه خواهد شد که همه ما به عنوان انسان نقاط قوت و ضعفی داریم و هیچ کسی ابر انسان نیست. نکته مهم این است که در درجه اول خودمان را بپذیریم و در درجه دوم سعی کنیم نقاط قوت خود را ارتقا دهیم و نقاط منفی را اصلاح کنیم.
اعتماد به نفس یعنی ایمان داشتن به اینکه در وجود من نیز همانند سایر افراد توانایی هایی نهفته است که می توانم با تلاش پی در پی این استعداد را از قوه به فعل تبدیل کنم.
افرادی که اعتماد به نفس کافی ندارند و یا اعتماد به نفس کاذب دارند نمی توانند به درستی از امکانات درونی خود بهره برداری کنند. همچنین این افراد وابستگی زیادی به سایرین دارند. کم کم گوشه گیر می شوند و هیچ گاه از مضرات و خطرات فقدان اعتماد به نفس در امان نخواهند بود.
عوامل کاهش اعتماد به نفس
انتقادهای مکرر و منفی بافی: یکی از عوامل مهم در کاهش اعتماد به نفس این است که فرد بیشتر بر روی نقاط منفی خود انگشت می گذارد و نسبت به توانایی های خود نابینا است. انتقادهای مکرر و کوبنده و تکیه کردن تنها بر روی ضعف خودمان حتی قوی ترین انسان ها را از پای در می آورد.
عدم توجه به تفاوت های فردی: اگر فرد فرایند خود آگاهی را به درستی طی کرده باشد ، قادر خواهد بود برای تفاوت های فردی احترام قائل شود. اینکه هر کدام از ما فردی بی همتاست. و هر کسی استعداد و توانایی ها و محدودیت های خاص خود را دارد. ممکن است فردی در حیطه موسیقی توانایی بالایی نشان دهد و فرد دوم در زمینه هنرهای رزمی. اما نکته اینجاست که شما می بایست این تفاوت ها را بپذیرید و به آن احترام بگذارید. این مهم سبب می شود که شما از خودتان توقعات غیر منطقی و انتظارات نادرست نداشته باشید. در غیر این صورت در راهی قدم می گذارید که از همان ابتدا، انتهای آن پیداست و چیزی جز شکست در انتظار شما نخواهد بود. و همین شکست های پی در پی منجر به کاهش اعتماد به نفس خواهد شد.
نداشتن هدف در زندگی: برای هر کدام از ما داشتن هدف مهم ترین عامل حرکت است. انسان بی هدف راه به جایی نخواهد برد. بنابراین برای رسیدن به هر چیزی در زندگی نیازمند نقشه و یا همان هدف هستیم. این بدین معنی است که هر چیزی می بایست در زندگی ما هدفدار باشد. زمانی که انسان مقصد خود را بشناسد راحت تر می تواند برای رسیدن به آن برنامه ریزی کند وراههای رسیدن به آن را هموار سازد. یکی از ویژگی های افرادی که اعتماد به نفس کافی ندارند نداشتن هدف در زندگی است. آنها نه می داند از زندگی چه می خواهند و نه می داند به کجا می خواهند بروند.
کارستان