خیلی ساده‌تر از آنی است که فکر می‌کنید.

تغییر اعتقادات بنیادی، اعتقاداتی که مدت زمان زیادی است که باشماست، کار بسیار سختی به نظر می‌رسد، اما در واقعیت اینطور نیست.

ممکن است به این نتیجه رسیده باشید که بعضی از اعتقادات بنیادی شما باعث می‌شود که همیشه به دنبال تایید دیگران باشید و این اعتقادات جلوی شما را برای رسیدن به آنچه واقعاً می‌خواهید می‌گیرند. نگران نباشید، این مشکل فقط برای شما نیست. همه ما اعتقادات ریشه‌ای داریم که یک روز به این نتیجه می‌رسیم دیگر به درد زندگی کنونی‌مان نمی‌خورند.

اینجا به ۵ استراتژی برای تغییر اعتقادات قدیمی و ریشه‌ایتان اشاره می‌کنیم.

۱. مطمئن شوید که اعتقادتان دلیل مشکل است.

خیلی‌وقت‌ها، اعتقاد ریشه‌ای که فکر می‌کنید دارید، دلیل اصلی مشکلتان نیست. مثلاً ممکن است فکر کنید که واقعاً آدم مثبتی هستید اما در واقعیت چیزهایی که به خودتان و دیگران می‌گویید کاملاً منفی هستند.

یک راه برای اینکه مشخص کنید اعتقاد واقعی‌تان چیست  این است که چیزهایی که در زمان‌های استرس زیاد به خودتان می‌گویید را ارزیابی کنید. آیا می‌گویید، «ببین، هیچکس من را دوست ندارد» یا «ببین، نمی‌تونم این کار را انجام بدم». این آن اعتقادی است که باید تغییرش دهید.

همچنین، به دنیای اطرافتان خوب نگاه کنید. چه اتفاقاتی می‌افتد؟ آیا الگوهای خاصی می‌بینید؟

مثلاً:

آیا همه روابطتان برهم می‌خورد؟
آیا همیشه بدهکار و مقروض هستید؟
آیا آدمها هیچوقت برای شما وقت ندارند؟

وقتی الگویی پیدا کردید، از خودتان سوال کنید که چه فکری درمورد این موضوع می‌کنید. شاید با خودنتان بگویید، «پول درآوردن سخت است»، «رابطه خوبی با دیگران ندارم» یا «آدم مهمی نیستم». به خودتان گوش دهید.

وقتی متوجه موضوع شدید، آن را برگردانید. از خودتان بپرسید:
چه می‌خواهم؟

برای اینکه این را داشته باشم به چه چیزی باید باور داشته باشم؟

بعد، خودتان را از نو برنامه‌ریزی کنید.

۲. هوشیاری

وقتی قدم اول را تکمیل کردید، هوشیاری قدم بعدی برای تغییر اعتقادتان است.

رفتارتان را مشاهده کنید و خیلی زود نتیجه‌ای که برای خودتان خلق می‌کنید را خواهید دید. تغییر آن الگوهای قدیمی وقتی ببینید که بخاطر طرز فکر کردن، واکشن دادن و رفتار کردنتان بوده‌ است، بسیار ساده‌تر خواهد شد. گاهی‌اوقات، درک ناگهانی دلیل  واکنشتان برای ترک اعتقادات و طرزفکرهای قدیمی کافی است.

اگر آگاهی از اعتقادتان کافی نبود، هروقت لازم شد به خودتان بگویید، «لغو». آن فکر را لغو کنید. آن فکر دیگر برای شما مصداق ندارد. به محض اینکه به آن فکر، فکر کردید، آن را رها کرده و به یک اعتقاد تازه فکر کنید.

فقط باید نسبت به زمانیکه آن اعتقاد قدیمی به سراغتان می‌آید هوشیار بوده و آن را با یک اعتقاد جدید جایگزین کنید.

اگر توانستید، از چیزهایی که آن فکر را در شما تحریک می‌کند هم آگاه شوید. به خاطر داشته باشید، این اعتقادات قدیمی ابتدا برای ایمن نگه داشتن شما ایجاد شده‌اند. الان دیگر به آن نیازی ندارید.

یک چیز دیگری که باید به خاطر داشته باشید این است که هیچ چیز تازمانیکه شما به آن مفهومی می‌دهید، معنی ندارد. شما تنها کسی هستید که به چیزهای مختلف در زندگی معنی می‌دهد. شما این قدرت را دارید که به چیزی در زندگیتان یک معنی و مفهوم تازه اختصاص بدهید. این زندگیتان را تغییر خواهد داد زیرا آن را به شکلی کاملاً متفاوت می‌بینید.

۳. از آینه استفاده کنید.

اگر باوری مثل «من دوست‌داشتنی نیستم» یا «من لیاقت هیچ‌چیز را ندارم» داشته باشید، یک راه بسیار موثر برای برنامه‌ریزی دوباره این باور استفاده از آینه است. به خودتان در آینه نگاه کنید و مثلاً بگویید، «من دوست‌داشتنی‌ام، واقعاً دوست‌داشتنی‌ام». وقتی این حرف‌ها را می‌زنید، به خودتان لبخند بزنید.

اگر فکر می‌کنید لیاقت پول را ندارید، می‌توانید برای خودتان یک چک بنویسید و جلو آینه آن را به خودتان بدهید.

ممکن است اول اصلاً دوست نداشته باشید که جلو آینه به خودتان نگاه کنید و اصلاً احساس راحتی نکنید اما ادامه دهید. هربار که این کار را می‌کنید، برایتان راحت‌تر شده و ذهن ناخودآگاهتان کم‌کم شروع به باور آن می‌کند. برای بعضی‌ها تغییر باورهایی مثل این خیلی زود اتفاق می‌افتد اما برای خیلی‌ها ممکن است چند ماه طول بکشد. اما بالاخره جواب می‌دهد.

یک تکنیک دیگر برای استفاده از آینه این است که روزی سه بار جلو آینه بروید و به خودتان بگویید، «من هر روز از همه لحاظ بهتر می‌شوم.» با این روش زندگیتان به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای بهتر خواهد شد. ذهن ناخودآگاه شما خیلی راحت با همین حرف مثبت ساده دوباره برنامه‌ریزی می‌شود. حداقل تاثیری که این کار دارد این است که روحیه شما را در همان لحظه بسیار بهتر می‌کند.

۴. از دیگران یاد بگیرید.

کسانی را پیدا کنید که باورهایی داشته باشند که دوست دارید و با آنها رفت‌وآمد کنید. این آدمها چطور فکر می‌کنند؟ به خودشان چه می‌گویند؟ به چه چیزهایی اعتقاد دارند؟ شما هم می‌توانید همان چیزها را به خودتان بگویید.

مثلاً اگر می‌خواهید یک رابطه سالم داشته باشید، باید باور کنید که چه چیز شما را به آن می‌رساند. «روابط من سالم هستند و براساس احترام متقابل پایه‌گذاری می‌شوند.» درست مثل کسی فکر کنید که الان چنین روابطی دارد.

هدف این نیست که فقط از آنها تقلید کنید یا وانمود کنید که مثل آنها هستید، هدف این است که از آنها یاد بگیرید، به ایده‌هایشان گوش دهید، طرزفکرهای جدید را ببینید و بعد برای اعمال آن ایده‌ها به باورهایتان تلاش کنید. هنوز هم خودتان خواهید بود اما ذهنتان را رشد داده‌اید تا این ایده‌های جدید را بپذیرد.

اگر کسی را با آن ویژگی‌ها نمی‌شناسید، کتاب یا فیلمی پیدا کنید که طرزفکری که می‌خواهید در آن وجود داشته باشد.

۵. ادامه دهید تا سیستم اعتقادی جدید را در خودتان ایجاد کنید.

در ابتدای کار وقتی بر روی تغییر سیستم اعتقادی کار می‌کنید، ممکن است باور اعتقاد جدید برایتان کمی سخت باشد. ممکن است با خودتان بگویید، «من خیلی دوست‌داشتنی‌ام» اما آن صدایی در پشت ذهنتان مدام بگوید، «درست است».

به خاطر داشته باشید که این تجربیات سابقتان بوده است که این اعتقاد را برای شما گذاشته است. خیلی وقت‌ها این باور برای این ایجاد شده است که شما را ایمن نگه دارد و از شما در برابر درد و سختی‌های بیشتر محافظت کند. باید بدانید که این درست نیست. شما بدون آن باور قدیمی هم ایمن خواهید بود. این باور دیگر به درد شما نمی‌خورد و می‌توانید تغییرش دهید.

یک توصیه از تونی رابینز:

«تمامی موفقیت‌ها با تغییر باورها شروع می‌شوند. حال چطور باید آنها را تغییر دهیم؟ موثرترین راه این است که کاری کنید که مغزتان آن باور قدیمی را با دردی شدید  توام بداند. باید از ته دل احساس کنید که این باور قدیمی نه تنها درد و رنج زیادی را در گذشته برایتان ایجاد کرده است، بلکه در زمان حال و آینده هم با درد و ناراحتی همراه است. بعد باید شادی و لذتی بی‌اندازه را با باور جدیدتان توام کنید.»

برای تغییر ایده‌ها و باورهای قدیمی و منفی خود دست به کار شده و تلاش کنید. ممکن است این تغییر باور چند روز تا چند ماه طول بکشد اما صرفنظر از مدت‌زمانی که طول می‌کشد، مطمئن باشید که شایسته آن هستید و ارزشش را دارد که زمان بگذارید و برای ساخت باورهای تازه که کمکتان می‌کند به اهدافتان برسید، تلاش کنید.

  مردمان

  هاوژین قربانی

  ویژه کارآفرینان و مدیران | خانواده، فرزندان، روابط همسران | ویژه دختران و پسران جوان | مهارت‌های ضروری مدیران

  تغییر | اعتقادات | بنیادی | و | مضر