نصیحت ما این است " شغلی که دوست دارید و فکر می کنید برای آن ساخته شده اید را انتخاب کنید، و این‌گونه هیچ روز از عمرتان را مجبور به کار کردن نخواهید بود". در این سناریوی ایده آل، شما می‌توانید کار مورد علاقه‌تان را مانند یک سرگرمی انجام داده و  آن را به چیزی که برای امرار معاش انجام می‌دهید تبدیل کنید. اگرچه، برای بسیاری از افراد، تفاوت زیادی میان کار و سرگرمی‌شان وجود دارد.

تفاوت میان تفریح و کارتان بستگی به هدف هر کدام  دارد، که یک تفریح یا یک جاه‌طلبی است. شغل، پیشه یا حرفه‌ای است که به عنوان کار زندگی شما، اختصاصی، متمرکز و مستمر شده است. این امر ، برای پیشرفت در طول زمان نیاز به تعهد دارد که تلاش، تمرین و آموزش می‌خواهد. از طرفی دیگر، سرگرمی به فعالیت‌هایی گفته می‌شود که برای لذت و آرامشتان دنبال می‌کنید. این‌ها تحت عنوان حرفه‌ی اولیه مطرح نمی‌شوند. افرادی که بیش‌ترین تفریح را در چیزی که برای جاه طلبی شان دنبال می کنند یافته اند، دارای حسادت برانگیزترین شغل هستند.

درحالی‌که شغل شامل فعالیت‌هایی است که شما برای بقای خود انجام می‌دهید، شما می‌توانید با سرگرمی‌های خود نیز پول به دست بیاورید. سرگرمی‌هایی مانند نوشتن خلاقانه، نقاشی، دوخت و دوز و نجاری، به شما اجازه می‌دهد تا از طریق ساخته‌های دست خودتان پول در آورید. تفاوت میان این دو، به میزان سودمندی سرگرمی شما بستگی دارد. به طور کلی، شما باید سه سال از پنج سال از یک فعالیت درآمد داشته باشید تا بتوانید آن را یک کار بنامید.

شاید شما به دلیل علاقه به موسیقی، نواختن گیتار را یاد گرفته و فهمیده‌اید که استعداد تبدیل آن به یک شغل را دارید. علاقه‌مندان به آن، این کار را در اوقات فراغت و برای تفریح انجام می‌دهند. کسانی که نواختن گیتار شغلشان است، ساعت‌ها تمرین می‌کنند تا استعدادشان به یک مهارت قابل‌عرضه در بازار تبدیل شود. آن‌ها با تلاشی مداوم برای بهتر شدن کارشان، با افراد حرفه‌ای تمرین کرده و در حضور شنوندگان گیتار می‌نوازند. این دیگر صرفاً چیزی نیست که آن‌ها دوست داشته باشند انجام دهند، بلکه کاری است که آن‌ها برای بهترین بودن به سمت آن جذب می شوند که خیلی از نیاز به کسب درآمد بالاتر است.

بدون توهین به کنفسیوس، هرزمانی که شما قصد دارید سرگرمی‌تان را به یک حرفه تبدیل کند، کار را به معادله وارد می کنید. تبدیل یک سرگرمی به حرفه، به طور قابل‌توجهی حواشی هدف نهایی شما را زیاد می‌کند. در نهایت شما با چیزی که دوست دارید از هر کدام به دست آورید، و تلاشی که در مسیر هر کدام انجام می دهید، مشخص می کنید که چه چیزی کار و چه چیزی بازی است. همانطور که یکی از نویسندگان نوشته است: "مردی که برای زمستان چوب می برد در حال کار کردن است، مردی که برای برنده شدن در مسابقه چوب بری چوب می برد، در حال بازی کردن است."