همه همیشه کاملاً معقول و منطقی فکر نمی کنند. همه ی ما خیلی وقت ها از علایق خودخواهانه ی خودمان چشمپوشی میکنیم. همه ی ما غیبت می کنیم، لاف می زنیم، اغراق می کنیم، و دوپهلو حرف می زنیم. این از ویژگی های انسان بودن ماست که سعی میکنیم به دانشمان ارزش بدهیم، از تصمیماتمان حمایت کنیم، یا به اعتقاداتمان پایبند باشیم. اما در فرایند ارضاء نفس خود، گاهی اوقات خودمان را، رشد عقلانیمان را و فرصت هایمان را انکار می کنیم. ممکن است دوست نداشته باشیم همیشه از مهارت های تفکر انتقادی استفاده کنیم، اما باید این مهارت ها را یاد بگیریم تا درصورت لزوم از آنها استفاده کنیم.


تفکر منتقدانه شامل مجموعه ی پیچیده ای از مهارت هاست. از میان ویژگی های آن، به مهمترین آنها در زیر اشاره می کنیم:


عقلانیت

ما زمانی انتقادی فکر میکنیم که:

بر عقل و منطق تکیه می کنیم نه بر احساسات،
به سند و مدرک نیاز داریم، اسناد و مدارک بی اعتبار را نادیده می گیریم، و راهی را دنبال می کنیم که شواهد و مدارک ما را به آن هدایت می کنند، و
بیشتر در پی یافتن بهترین توجیه و استدلال هستیم تا تحلیل اغتشاش و آشفتگی موجود و سؤال کردن.

خودآگاهی

ما زمانی انتقادی فکر میکنیم که:

تاثیرات تمایل و انگیزه را می سنجیم، و
فرضیات، تعصبات، تمایلات، و دیدگاه های خود را تشخیص می دهیم.

صداقت

ما زمانی انتقادی فکر میکنیم که محرکات احساسی، انگیزه های خودبینانه، اهداف ناهنجار و شنیعانه، و سایر اشکال خود فریبی را تشخیص می دهیم.


روشن فکری

ما زمانی انتقادی فکر میکنیم که:

همه ی استنباط های منطقی را می سنجیم.
انواع دیدگاهها و نقطه نظرات ممکن را درنظر می گیریم.
از تعبیرات و استنباط های مختلف استقبال می کنیم.
توجیهات، مدل ها و پارادیگم های جدید را چون شواهد و مدارک را بهتر روشن میکند، ساده تر است، تناقضات کمتری دارد و یا اطلاعات بیشتری را شامل میشود، می پذیریم.
در پاسخ به ارزیابی مجدد دلایل و مدارک یا ارزیابی مجدد علایق واقعی خود، اولویت های جدید را می پذیریم.
دیدگاه های غیرمتداول را رد نمی کنیم.

نظم

ما زمانی انتقادی فکر میکنیم که:

ارتباط یا مزیت فرضیات یا دیدگاه های دیگر را تشخیص می دهیم.
وسعت و سنگینی شواهد و مدارک را تشخیص می دهیم.


به طور خلاصه:

متفکران انتقادی ذاتاً مشکوک و منتقد هستند. آنها با متون و نوشته ها نیز به همان اندازه ی ملاحظات کلامی، با تردید و بدگمانی برخورد میکنند.
متفکران منتقد افرادی فعالند نه منفعل. سؤال می کنند و تجزیه و تحلیل میکنند. و هوشیارانه از تاکتیک ها و استراتژی های مختلف برای کشف مفهوم یا مطمئن کردن درک و دانستنی های خود استفاده میکنند.
دیدگاه متفکران منتقد به دنیا، خودبینانه نیست. آنها از ایده ها و دیدگاه های جدید استقبال می کنند و آماده ی مبارزه و رقابت بر سر اعتقادات و  باورهایشان و تحقیق و بررسی درمورد دلایل و استنباطهای رقیب هستند.
تفکر منتقدانه به ما کمک می کند تا با دامنه ی وسیع تحلیلات ذهنی اطلاعات عینی آشنا شویم، و ببینیم که هرکدام از این تحلیلات چطور با نیازهای ما مطابقت دارد. واقعیت، واقعیت است اما طریقه ی برخورد و استنباط ما از آن می تواند متفاوت باشد.


برخلاف متفکران منتقد، متفکران غیرمنتقد نگاهی بسیار ساده به دنیا دارند.

آنها همه چیز را سیاه و سفید می بینند، و قادر به تشخیص انواع و اقسام دیدگاه ها و ادراکات ممکن نیستند.
پاسخ سؤالات از دیدگاه آنان بله و خیر است و موشکافی و باریکبینی بیشتری در سؤالات نمی کنند.
قادر به مشاهده ی پیچیدگی ها و رابطه ها نیستند.
قادر به تشخیص عناصر مرتبط نیستند.

متفکران غیرمنتقد دیدگاهی خودبینانه به جهان دارند.

واقعیات خودشان تنها واقعیت مربوط در جهان است.
دیدگاه های خودشان تنها دیدگاه معقول در جهان است.
اهداف خودشان تنها اهداف معتبر و ارزشمند جهان است.

  مردمان

  هاوژین قربانی

  تفکر | منتقدانه | چیست؟