در بحث اصالت برند باید به رستورانی اشاره کنیم که سالهاست نان همین اصالتاش را میخورد و صاحباناش که از قرار، چند برادر هستند هوشمندی زیادی به خرج دادهاند که توانستهاند یکتا را همانطوری که بود سرِ پا نگه دارند و در واقع اسیر رنگ ولعاب بیخودی بازار نشوند. یعنی همان رنگ و لعاب اَلَکی رستورانها که با تصویر پیتزاهای کشآمده و مرغهای سوخاری قرمزشده قابل شناساییست. یکتا رستوران معروف چهارراه پارکوی، تقاطع فرشته سالهاست مشتریان ثابت خودش را که حفظ کرده، هیچ برای فرزندان آن مشتریان هم که در جستوجوی نوستالژیهای کودکی هستند، محیط خوبی برای صرف غذا فراهم کرده است. اگر خوانندهی داستانهای خانم پیرزاد بودهاید در برخی از داستانهای ایشان توصیفهایی از رستوران یکتا آمده است که حس وحالی را که من برای توصیف آن به شما دنبالاش هستم، به خوبی توضیح میدهد. از جمله در بخشهایی از رمان «عادت میکنیم» که سالها پیش، آن را خواندم و اگر درست بگویم روایت داستان عاشقانهی زن و مردیست که رو به میانسالی هستند و در سطرهایی از کتاب، گاه و بیگاه به همین رستوران یکتا اشاره میشود تا همین اشارهکردنها تبدیل به یکی از عناصر روایی داستان و این موضوع بشود که شخصیتهای اصلی قصه درگیر گذشتهی خود و ماجرایی هستند که تا امروز امتداد یافته است. خیلی از برندها به جای همراهشدن صرف با نوآوری، روی اصالت خود سرمایهگذاری میکنند و عامل تمایزشان را در همین میجویند. برادران ادارهکنندهی رستوران یکتا حتما به صورت تخصصی درس برندینگ و بازاریابی نخواندهاند ولی هوش غریزیشان به آنها گفته است که اسیر زرق و برق بازار نشوند و نخواهند همهی مشتریان با هر نوع ذائقهای را هدف بگیرند. بلکه بازار مشخصی از مشتریان را نمایندگی کنند که اگر بتوانند حتی بخش کوچکی از این مشتریان را هم جذب کنند آنوقت برند معتبر و باارزشی ساختهاند. این مطلبی را که گفتم دست کم نگیرید. نادیدهگرفتن همین یک قلم باعث شد که کوکاکولا یکی از بزرگترین اشتباهات تاریخ برندینگ را مرتکب شود. یعنی همان ماجرای نیوکوک معروف که پارسال در همین مجلهی خلاقیت به آن پرداختیم. یعنی حکایت وسوسهی یادگرفتن راهرفتن کبک و فراموشکردن راهرفتن خود، علاوه بر یادنگرفتن راهرفتن آن کبک کذایی. کوکا میخواست جوانان پپسینوش را با نیوکوک جذب خود کند و نه تنها آنها را جذب نکرد که مشتریان پرشمار خود را هم از دست داد و مجبور شد رویای نیوکوک و نوآوریهایی از این دست را از سر بیرون کند. ک.کاکولا این اشتباه تاریخی را مرتکب شد و یکتای ما هنوز در دام این اشتباه نیفتاده است.
راستی چند وقت پیش اعلام شد که یک برج کنار یکتا ساخته میشود و عمارت رستوران یکتا هم جزیی از آن خواهد شد و بنابراین تخریب میشود. نمیدانم این ماجرا به کجا رسید. چون خدا را شکر یکتا که هنوز سرِپاست. ولی اگر هنوز خطر رفع نشده است بر مسوولان شهرداری و میراث فرهنگیست که کاری بکنند. امیدوارم اینبار زود بجنبند.
خلاقیت