- سـعی کـنید تا جایی که میتوانید از سکون و بی تحرکی
دوری ورزید. فقط یکجا ننشینید! گاه و بیـگاه به خود فرصت
هایی بدهید تا عمیق تر به درونتان نگاه بیندازید. با محیط
پـیـرامـون خـود اخـت شوید و امکان  لذت بردن از زندگی را
برای خود ایجاد نمایید.

- بـه آرامـی پـیاده روی کنـیـد. لازم نیست حتماً بدوید. یک
کیـلومتر پـیــاده روی آهسته و ملایم نسبت به یک کیلومتر
دو، مـیـزان کـالری بیشتری را در بدن می سوزاند. علاوه بر
ایـن، متـعـادل نگاه داشتن سرعت، به آرامش روح شما نیز
کمک می کند.

- یـکی از ارزانـتـرین و در عیـن حـال بـهتـرین راهـهای بیمه
نمودن سلامت جسمانی، "پیشگیری" است. سعی کنید
حداقل سالی یکبار بدن خود را مورد چک آپ کامل پزشکی قرار دهید. ( حتی حسابگرترین افراد نیز زمانیکه به مزایای این کار پی می برند، موافقت خود را با پرداخت هزینه های آن اعلام می دارند.) با مصرف غذاهای سالم و خواب کافی سلامت بدن خود را حفظ کرده و سیگار کشیدن را نیز متوقف نمایید.

- شاید گاهی مجبور شوید که برای بهرمندی از تفریحات و سرگرمی های متنوع، هزینه های متفاوتی را از جیب خود پرداخت کنید، اما باید در همه حال به خاطر داشته باشید که هیچ گاه میزان خوشی و لذتی را که نصیبتان می شود با پولی که برای آن خرج نموده اید، مقایسه نکیند. یک روش دیگر هم این است که بنشینید و 25 نمونه از سرگرمی هایی را که نیازمند هزینه های پایینی بوده و یا اصلاً به طور کلی هیچ خرجی در بر ندارد را بر روی یک صفحه کاغذ یادداشت کنید و آنرا در جایی نصب کنید که همیشه جلوی چشمتان باشد.

- ا قتصاد خانواده را با کنار گذاشتن تبلی بهبود بخشید. کارهایی هستند که بدون پرداخت هزینه های گزاف، به راحتی و به شخصه قادر به انجام آنها هستید. چراغ های تزئینی شب عید را خودتان نصب کنید، از درست کردن غذاهای تجملی صرفنظر کنید، اتومبیلتان را خودتان بشویید، علف های هرز باغچه را شخصا حرص کنید.

- د فعه آینده که برای خرید اجناسی که چندان به کارتان نمی آیند به بازار کشیده شدید، جلوی خود را بگیرید.

- به جای اینکه وقت و انرژی خود را صرف خرید و نگهداری از اجناس بلا استفاده کنید، به افراد بی بضاعت کمک کنید، گرسنه ای را سیر کنید، از افراد سالمند دیدن کرده و یا هزینه های آموزشی کودکی بی سرپرست را به عهده بگیرید.

- ب ه چیزهایی که دارید قانع باشید و از آنها لذت ببرید. اگر خود را عادت دهید که همیشه به داشته های خود فکر کنید تا به نداشته ها، نهایتاً به این نتیجه می رسید که خدا به اندازه کافی به شما داده است.

زندگی شاد

در چه صورتی امکان دارد تصور کنید که زندگی بر وفق مرادتان پیش می رود؟ زمانی که احساس کنید که لحظه لحظه زندگیتان کامل و بی نقص سپری می شود.

اگر در زندگی خود هدف داشته باشید، دیری نخواهد گذشت که ارتباط و طرز تفکرتان نسبت به وقت و زمان به طرز غیر قابل باوری تغییر می کند. دیگر لازم نیست تا شادی و خوشحالی را در آینده جستجو کنید. دیگر مجبور نیستید به خودتان تلقین کنید که مثلا: "اگر فلان کار را انجام دهم یا اگر فلان اتفاق بیفتد، من به چیزی که می خواهم میرسم و آنوقت است که می توانم خوشحال باشم." و به جای آن صرفاً به زندگی فعلی خود نگاه می کنید و می گویید: "الان دقیقا در جایی هستم که باید باشم....هیچ چیز دیگر نمی تواند بهتر از موقعیت فعلی که در حال حاضر در آن قرار دارم، باشد."

احساسی که در این پروسه به شما دست می دهد، چیزی نخواهد بود جز شادی و سرور. شادکامی زمانی در شما بروز می کند که با کمال میل وضعیت فعلی خود را قبول کنید. اگر روح خود را از زمان حال جدا کرده و آنرا طوری عادت دهید که خوشحالی را در وعده و وعید های آینده جستجو کند، دیگر جایی برای خوشحالی باقی نمی ماند. از سوی دیگر، اگر با تمام وجود به شرایط فعلی خود عشق بورزید، چیزی جز خوشبختی و سعادت به شما رو نخواهد کرد.

به احتمال زیاد بیشتر شما تا کنون به جایی نرسیده اید که قادر باشید فقط شادکامی و سعادت را ببینید؛ باید بدانید که تمام افراد توانایی انجام این امر را دارند. اگر به الهامات درونی خود گوش بدهید، به راحتی می توانید خود را به این مرحله برسانید. پیش از هر چیز باید موقعیت احساسی فعلی خود را ارزیابی کنید. سپس مقصد نهایی در راه رسیدن به شادکامی را برای خود معین کنید. از این طریق به راحتی می توانید فاصله خود را تا نقطه تکامل محاسبه کنید. در هر زمان با بهره گیری از مقیاس وجدان و آگاهی می توانید تعیین کنید که در کجای مسیر ایستاده اید. زمانیکه بتوانید در درون خود صلح و آرامش را حکمفرما کنید، شادکامی نیز به سویتان جذب می شود. اگر بتوانید به شرایط آرمانی دست پیدا کنید، آنگاه فاصله شما از رویکردهای منفی، نظیر عصبانیت، زیاد می شود، و خیلی بیشتر از ترس فاصله می گیرید؛ اما از سوی دیگر هر چقدر احساس ناتوانی کنید، به موازات همان نیز از لذت شاد زیستن بی نصیب خواهید ماند.

اگر احساس می کنید که در زندگی خود از مرحله شاد زیستن، به شدت فاصله گرفته اید، نباید انتظار داشته باشید که ناگهان بر روی آن پریده و تا مدت زمان بسیار زیادی در همان وضعیت باقی بمانید. ابتدا باید آنرا به صورت موقتی تجربه کنید - مثلاً از طریق مدیتیشن - متاسفانه شرایطی که بر زندگی شما حکمفرماست، منجر می شود تا مجدداً به جایگاه اولیه خود باز گردید. با تلاش های مکرر و تعیین اهداف به صورت آگاهانه می توانید به این نقطه رسیده و برای همیشه در آن باقی بمانید. هر چند وقت یکبار با اتخاذ تصمیم های آگاهانه، مقصد را در ذهن تجسم کرده و نکات مهم را به خود یاد آوری کنید.

زمانیکه با یک موقعیت تصمیم گیری روبرو می شوید، حتی اگر مربوط به امور جزئی دنیوی شما نیز بودند - به عنوان مثال: برای نهار چه غذایی میل کنید - باز هم باید گزینه ای را انتخاب کنید که بیش از سایرین شما را به شادی و سرور نزدیک کند. با این کار نیرو و انرژی درونی شما افزایش پیدا می کند. اگر در حال حاضر در افکار منفی خود غوطه ور هستید، نباید انتظار داشته باشید که شادی و خوشحالی خود به خود در خانه شما را بزند. اگر دچار افسردگی هستید، شانس شما برای انتخاب هایی که شادی را با خود به همراه می آورند، تا حد صفر کاهش پیدا می کند. البته نمی خواهم بیش از اندازه ناامیدتان کنم. به هرحال باز هم گزینه هایی هستند که بیش از سایرین برای شما نشاط به ارمغان می آورند. همین انتخاب های آگانه هستند که در نهایت شما را به سمت شادکامی رهنمون می سازند.

در چنین شرایطی باید بد را جایگزین بدتر کنید؛ به عنوان مثال اگر احساس ترس و نگرانی بر شما غلبه کرده، بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که حس خشونت طلبی و حرص را در خود بیدار کنید تا به هر حال به نوعی از احساسات پوچ اولیه خود فاصله بگیرید. اگر تا همین حد هم پیشرفت کنید، تلاشتان قابل ستایش خواهد بود. به هر حال حرص و خشونت سطح بالاتری نسبت به ترس و نگرانی را به خود اختصاص می دهند. بعداً باید تلاش کنید که رفته رفته بر خشونت خود نیز فائق آیید. نباید توانایی های خود را محدود کنید و به خود تلقین کنید که: "بالاترین سطحی که قادرم به آن برسم، خشونت است." باید از خودتان انتظار داشته باشید تا به بهترین چیزها برسید. این حق مسلم شماست. با چنین دیدگاهی خشونت و عصبانیت به سرعت ناپدید می شود و به راحتی قادر می شوید با سرعت بیشتری به سمت نقاط مثبت حرکت کنید. اگر در اعماق افکار منفی گیر کرده اید (به عنوان مثال فرض می کنیم که دارای افسردگی حاد هستید) پیش از اینکه بتوانید به نقاط مثبت برسید، باید پله های بیشتری را پشت سر بگذارید. بنابراین تغییر مکان از افسردگی به سوی عصبانیت می تواند برای شما به منزله یک نقطه امید تلقی می شود.

اگر بتوانید چنین طرز فکر و رفتاری را برای مدت زمان مقتضی، الگوی رفتاری خود قرار دهید، به تدریج به شادکامی نزدیک تر خواهید شد و روزی می رسد که آنرا به عنوان وضعیت فعلی و دائمی خود می پذیرید. البته باید مطلع باشید که این امر نیازمند زمان و تلاش است.

شادی حالت طبیعی هر انسانی است. چرا کودکان به راحتی می توانند شاد باشند؟ دلیلش این است که آنها در حال زندگی می کنند. آنها نیازهای خود را در گذشته و یا آینده جستجو نمی کنند.

زمانی که احساس شادی داشته باشید زندگی شما با آرامش و روشنایی عجین میگردد. دیگر زندگی برایتان به عنوان میدانی برای مبارزه نخواهد بود. چرا؟ به این دلیل که زمانیکه در حال زندگی کنید دیگر دائماً در پی خلق مشکلات جدید برای خودتان نیستید. تقلای بی مورد برای یافتن نیازها در زمان آینده، نه تنها دارای مضرات درونی نظیر: استرس، ترس، و بیماری است، بلکه مشکلات خارجی از قبیل: تعارض های اجتماعی، ناسازگاری و تعدی را نیز به همراه دارد. اگر یاد بگیرید در مسیری گام بردارید که به خوشحالی منتهی شود، تمام دقایق زندگیتان تجربه شادی و لذت خواهد بود. همچنانکه به سمت آینده ای شاد هدایت می شوید، از لحظات فعلی خود نیز نهایت لذت را می برید و بدین سان خوشحالی در زندگیتان ابدی خواهد شد. احساس رضایت و خوشحالی باعث می شود کارهای خوشحال کننده انجام دهید، و این امر نیز موجب خلق دقایق خوشحال کننده تر بیشتری می شود.

زمانیکه حالت شادکامی به شما دست بدهد دیگر نگران بقای خود نخواهید بود؛ نگران نیستید که چه اتفاقی ممکن است رخ بدهد و یا چه اتفاقی امکان دارد اتفاق نیفتد، در چنین وضعیتی دیگر با دقایق فعلی زندگی خود نمی جنگید. به زودی متوجه می شود که ارضای نیازها و خواست های درونیتان آنقدرها هم که تصور می کردید، دشوار نیستند. درون خود را به روی جهان بیرون باز می کنید تا خیلی آسانتر با سایر افراد ارتباط برقرار کنید، با این کار، دیگر مردم را به چشم یک تهدید بزرگ برای خود تلقی نمی کنید، حتی غریبه ها نیز بیشتر به شما لبخند می زنند به این دلیل که حس شادی شما به آنها نیز منتقل می شود. افراد مثبت مانند آهن ربا به سوی شما جذب می شوند و دیری نخواهد گذشت که زندگی خود را مملو از ارتباطات نیرومند و تنگاتنگ می بینید. تمام حمایت و پشتیبانی که نیاز به آن دارید به سوی شما روانه می شود. این امر به نوبه خود به شما انرژی لازم را می دهد تا بتوانید نیات و آرزوهای خود را جامه عمل بپوشانید.

در آخر باید اضافه کنم که تنها تصمیماتی را اتخاذ نمایید که شما را هر چه بیشتر به خوشحالی و شادکامی نزدیک کند. حتی اگر در ابتدای مسیر احساس می کنید که فاصله شما تا شادکامی زیاد است، باز هم از انجام آن ابایی نداشته باشید. به هر حال آزاد هستید و هر زمان که اراده کنید می توانید تصمیم بگیرید که به سمت خوشحالی بروید و یا از آن فاصله بگیرید. انتخاب با شماست

  مردمان

  هاوژین قربانی

  رموز | شادکامی | و | تندرستی