ر اساس آمارها در فاصله سالهاي 2008 تا 2009 تعداد«كارآفرينان نوپا»در ايران 7 درصد افزايش يافت و سن آنان هم به كمتر از 34 سال رسيد به نحوي كه اين گروه سني در 2008 معادل 68 درصد و در 2009 حدود 75 درصد كل كارآفرينان كشور را تشكيل دادهاند.
به گزارش مهر، امروزه با توسعه كشورها و بالا رفتن ميزان تقاضاي افراد به كار، پيچيدگي و پويايي محيط و در نتيجه افزايش رقبا، تغييرات شديد انتظارات مشتريان، پيشرفتهاي فناوري و سرانجام تغيير انتظارات كاركنان نه فقط رشد كسب و كارها، بلكه بقاي آنها را در سراسر جهان به مخاطره انداخته است.
بر اساس اين گزارش، وجود مشكلات اقتصادي و اجتماعي در سطح ملي همانند ركود، تورم و بيكاري به ويژه بيكاري دانش آموختگان دانشگاهي و يا حتي بزهكاري و ناهنجاريهاي اجتماعي در سالهاي اخير، پيدايش ركود جهاني اقتصادي، رشد و توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشورها هم با چالش مواجه شد.
در اين ميان شركتها و كشورهاي موفق به يك كشف اساسي دست يافته اند،«كارآفريني» عامل موفقيت و پيشرفت در سطح فردي، گروهي، سازماني و ملي است. به همين جهت امروزه توانايي فكر و اقدام كارآفرينانه، توانايي نوآوري مستمر و مشاركت در فرايند مستمر به منبع مزيت رقابتي پايدار تبديل شده است.
مي توان گفت كسب و كار و بازار اشتغال كشورها به يك پيام روشن رسيده و آن هم جهاني شدن كارآفريني است. براي اينكه كارآفريني نه فقط درعرصه كسب و كارها بلكه در بين مردم و دانشگاهها به عنوان يك هدف استراتژيك و استراتژي كاربردي شناخته ميشود.
هم اكنون سن مديران عامل كارآفرين شركتها در اكثر كشورهاي جهان از جمله آمريكا، ايران و آلمان بر اساس نتايج به دست آمده از ديده بان جهاني كارآفريني در حال پايين آمدن است به نحوي كه در سال 2008 در ايران 68 درصد كارآفرينان نوپا كمتر از 34 سال سن داشتهاند كه 71/29درصد در رده سني 24 تا 18 سال و 22/39 درصد در رده سني 34 تا 25 سال بوده اند.
اما در سال 2009 حدود، 21/75 درصد كارآفرينان نوپاي ايراني كمتر از 34 سال داشته اند؛ به عبارت ديگر فقط در فاصله يك سال، 7 درصد به كارآفرينان نوپا در فاصله سني 34-18 سال افزوده شده است.
همچنين بر اساس دادههاي ديده بان جهاني كارآفريني، در ايران «كارآفرينان نوپا» نسبت به «كارآفرينان تثبيت شده» از تحصيلات بيشتري برخوردارند، به هر حال ميتوان گفت گرايش جوانان به ويژه تحصيل كردهها به كارآفريني افزايش يافته است.
از سوي ديگر كارآفريني در عرصه دانشگاهي مورد توجه قرار گرفت. آمارها نشان ميدهد در سالهاي اخير تعداد دانشگاهها و كالجهايي كه دورههاي آموزش كارآفريني ارائه كردهاند از تعداد انگشتان يك دست در دهه 1970، به بيش از 1600دانشكده و دانشگاه افزايش يافته است.
همچنين تعداد مراجع آكادميك، كتابهاي درسي كارآفريني، كتب مربوط به كارآفريني، بيوگرافي كارآفرينان، مجلات و روزنامههاي مربوط به كارآفريني و كسب و كار هم افزايش پيدا كرد.
كارآفريني در حال جهاني شدن است به نحوي كه در كشورهاي جهان سوم و پيشرفته در شرايط رونق و نيز در شرايط ركود مورد توجه كارآفرينان، سياستگذاران و دانشگاهيان است. به طوري كه روند فزاينده عضويت كشورهاي مختلف جهان در ديدهبان جهاني كارآفريني يكي از عينيترين اين شواهد است.
حميد حاج اسماعيلي با تاكيد بر اينكه در سالهاي گذشته نسبت به كارآفريني توجهات بيشتري در ايران صورت ميگيرد، ميگويد: هم اكنون از جمعيت فعال از 26 ميليون نفري، 5/3 ميليون نفر دانشجو هستند كه اين افراد به دليل تحصيل در رشتههاي مختلف به صورت بالقوه ميتوانند كارآفرين تلقي شوند.
نماينده سابق كارگران در هيأت حل اختلاف با تاكيد بر اينكه بسياري از نيروهاي متخصص و ماهر در گروه سني 25 تا 35 سال قرار دارند، اظهار داشت: براي رونق كارآفريني لازم است تا در اقتصاد مهارت و كارآفريني ارزش تلقي شود و براي آن برنامههاي ترويجي، فرهنگ سازي و تبليغات شود.
وي با بيان اينكه بايد در برنامههاي موسسات و آموزشگاههاي فني و حرفهاي بازنگري صورت گيرد، ميافزايد: توجه به دو عامل نيروي انساني، كارآفريني و سرمايههاي مادي ميتواند به رونق بازار كار منجر شود، البته براي سرمايه گذاريهاي جديد نبايد فقط منتظر منابع خارجي بود.
وي در پاسخ به اين سئوال كه آيا كارآفرينان متولد ميشوند يا اينكه در محيط اجتماع امكان رشد مييابند؟ ميگويد: كارآفريني به هيچ وجه ذاتي نيست و اين افراد متولد نميشوند، بلكه اين شرايط اجتماع و حمايتهاي دولتها است كه ميتواند منجر به ايجاد فضاي كارآفريني شود.
اين فعال كارگري، پشتيبانيهاي مالي و فني، معافيتهاي مالياتي و بسترسازي براي رشد محيطهاي كارآفرينانه را مورد تاكيد قرار داد و بيان ميدارد: متاسفانه در حال حاضر در سياستهاي كلان دولت برنامههاي حمايت از توسعه فضاي كسب و كار و تقويت كارآفرينان مشاهده نميشود. وي با اشاره به اينكه دولتها مرتبا از خوداشتغالي به زودبازده و سپس مشاغل خانگي براي اشتغالزايي حركت ميكنند، خاطر نشان ميكند: مجموع عملكردها به نحوي بوده است كه كشور هميشه به سمت نرخ بيكاري صعودي با يك روند فزايندهاي حركت كرده است.
حاج اسماعيلي ميگويد: اينكه به سمت افزايش تعداد كارآفرينان نوپا حركت ميكنيم، اتفاق خوبي تلقي ميشود، ولي واقعيت اين است كه جوان امروز از ايجاد فرصتهاي جديد شغلي نااميد شده و ميداند كه از طريق دولت نميتواند به فرصت شغلي دست يابد پس ميخواهد براي خود كاري بكند و اين موضوع بستر كارآفريني را تقويت ميكند، اما نياز به حمايت فني دولتها دارد كه متاسفانه نيست.
بازار کار