«مدیریت صبح روز دوشنبه» کتابی کوچک در قالب داستان است که راهنماییها و تشویقهای بینظیری را ارائه میدهد و به شما کمک میکند تا مدیر، کارمند یا فرد بهتری گردید. این کتاب به ویژه برای مدیران کسبوکارهای کوچک میتواند مفید باشد. - ژان بقوسیان
دوشنبه اول: سوارهها و پیادهها
اغلب مردم وقتی از شغل کارمندی به سرپرستی و بعد از آن به مدیریت ارتقا پیدا میکنند، دچار مشکل میگردند. ارتقا شغلی از کارمند بودن به سرپرستی و سپس به مدیریت، مستلزم این است که بتوانی قدرت تصمیم گیریهای مختلف را داشته باشی.
تا زمانی که تمام مسئولیتهایت را از هر نوع که باشد، نپذیری نمیتوانی برای رسیدن به اهدافت برنامهریزی کنی.
دوشنبه دوم: کار اصلی را مهم بدان
کار اصلی کدام است؟ اشخاص از مفهوم کار اصلی، درکهای متفاوتی دارند.
افراد به طور عادی کارشان را رها میکنند چون مدیرشان توقعات آنها را برآورده نمیکند. افراد قبل از آن که از شرکتشان استعفا دهند از همکارانشان استعفا میدهند. رؤسا علت اصلی استعفای کارمندان هستند.
دوشنبه سوم: فرار از سرزمین مدیریت
یکی از کارهای اصلی یک مدیر برطرف کردن آشفتگی است. چیزهایی که باعث آشفتگی در تیم میگردد، دام هایی است که بسیاری از مدیران در آن میافتند. این دامها را من«سرزمین مدیریت» نامیدهام که در این سرزمین، مسایل آن طور که به نظر میرسند، نیستند. در «سرزمین مدیریت» معمولا مسائل ساده پیچیده میشود و افراد به راحتی روشنبینی خود را از دست میدهند. در این زمان مدیران به این میاندیشند کارهایی که دیگران بدان مشغولند، مهمترین است. در «سرزمین مدیریت» کارمندان برای گفتن چیزهایی که مدیران دوست دارند بشنوند، پاداش میگیرند. منیت ها زیاد است و نمیتوان حقیقت را فهمید. از طرف دیگر سرزمین مدیریت را میتوان به عنوان آشفتگی، فساد و گاهی اوقات جایی بسیار مضحک تعریف کرد.
آنچه آموختنی است: از «سرزمین مدیریت» فرار کرده و هرچه بیشتر با افرادت در تماس باش.
در بیشتر تیمها، سه نوع کارمند وجود دارد.
فوقستارهها: کسانی که تجربه، دانش و تمایل دارند که درکارشان بهترین باشند.
نیمه ستارهها: کسانی هستند که فعلا تجربه ی فوق ستاره بودن را ندارند. یا این که قبلاً فوق ستاره بودهاند اما به دلایلی انگیزهی خود را برای بهترین بودن از دست دادهاند.
شهاب سنگها: کسانی که در کمترین حدی که بتوانند کار میکنند.
یک تیم معمولی حدود 30 درصد فوقستاره، 50درصد نیمه ستاره و 20درصد شهابسنگ دارد. اگر کار را روی فوقستاره ها پایه ریزی کنی نمیتوانی از آنها توقع داشته باشی فوقستاره باقی بمانند. البته برخی از فوقستارهها صرفنظر از تراکم کاری، همیشه فوقستاره میمانند، اما مابقی به دلیل کارهای جانبی که بردوش آنها اضافه میگردد، به نیمه ستارهها تنزل میکنند.
در واقع بسیاری از مدیران با دادن کار کمتر، به شهابسنگهای خود پاداش میدهند و عملکرد آنها را با ملایمت مرور کرده و به این ترتیب تصدیقشان میکنند. وقتی این کار را انجام دهی باید انتظار داشته باشی بیشتر افرادت به این سطح تنرل کنند. چرا وقتی که پاداش میگیرند، کمتر کار نکنند؟ کار تو این نیست که سطح کارمندانت را پایین بیاوری تا با کارمندان سطح پایین تطبیق یابند. بلکه باید با شناخت و پاداش دادن به فوق ستارهها، سطح کارمندانت را بالا ببری. لازم است هریک از افراد تیم را هدایت کرده و کسانی را که قادر به انجام وضایف خود نیستند اخراج کنی.
دوشنبه چهارم: قانون کار درست
کاری را که درست است انجام بده حتی وقتی که تنها هستی البته انجام کار درست همیشه ساده نیست. شاید این کار درست اخراج یک کارمند باشد. وقتی که در وسط بحران قرار گرفتهای شناختن کاردرست کمی مشکل است. بهترین تصمیمها آنهایی است که قبل از شروع بحران، اتخاذ شده باشد. این موضوع را از دوست خلبانم یادگرفتم. او یک بار به من گفت راهحل تمام مشکلاتی که ممکن است در طی پرواز رخ دهد،قبلا به صورت دستورالعمل مکتوب در کابیین خلبان قرار دارد. به عنوان مثال اگر چراغی چشمک بزند نشانگر آناست که در هیدرولیک هواپیما مشکلی پیش آمده، خلبان دستورالعمل آن را پیدا کرده و مراحل برطرف کردن مشکل را اجرا میکند.
در دنیای کار و تجارت، لحظه به لحظه چنین چراغهای چشمک زنی را می بینیم که نشان میدهد مشکل به وجود آمده است. در چنین مواقعی برخی از مدیران روی این چراغ چشمکزن را میپوشانند تا اخطار آن را نبینند. بعضیها ممکن است با یک چکش چراغ را خرد کنند. آن ةا موقتا احساس خوبی خواهند داشت، اما شرکت هنوز درحال سقوط است. کنفوسیوس میگوید: دانستن این که کدام کار صحیح است و انجام ندادن آن، نهایت بزدلی است.
دوشنبه پنجم سختگیری در استخدام
مهمترین دارایی شرکت شما داشتن کارمندان درستکار است. اگر در گروهت کارمندان درستکار داشته باشی، شانس بزرگی برای رسیدن به موفقیت داری.
بزرگترین مسئولیت در یک شرکت میتواند اصلاح کارمندان بد باشد. درواقع ضرر این کارمندان به شرکت از کاری که رقبا برای از پا درآوردن شما میکنند بیشتر است. مهمترین کار استخدام افراد درستکار است باید به سختی انتخاب کنی، اگر به سختی انتخاب کنی، در آینده رهبری کارمندان درستکار به مراتب آسان تر خواهد بود. تصمیم با توست که آسان تر انتخاب کرده و به راحتی رهبری کنی، یا برعکس، به آسانی استخدام کنی و به سختی هدایتشان نمایی.
اولین اشتباهی که اغلب مردم در مصاحبه استخدام دچار میشوند، عدم آگاهی است. باید خود را برای مصاحبه آماده کنی هریک از سوالات میبایست به گونهای تنظیم شده باشد که تو فقط به پاسخها و ارزیابی آنها مشغول باشی، نه این که در حین مصاحبه بیاندیشی و بسنجی برای سوال بعد چه مطلبی را بپرسی.
مشکل دیگر در جریان مصاحبه، مسائل عاطفی است که درگیر آن میشوی. پست خالی زمان و انرژی زیادی از تو گرفته و میخواهی هرچه سریعتر آن را پر کنی. با این احساسات مبارزه کن. هرگاه وقت بیشتری بگذاری و مناسبترین فرد را انتخاب کنی، بسیار موفقتر خواهی بود. هرگز برای پر کردن یک پست خالی، استانداردهای خود را پایین نیاور زیرا تاوان آن را پس خواهی داد.
قوانین سه گانه استخدام
1. با داوطلب سهبار مصاحبه کن
2. با حداقل سه داوطلب شایسته برای هر پست مصاحبه کن
3. از سه نفر دیگر بخواه برای ارزیابی داوطلبان در کنارت حضور داشته باشند.
دو واقعیت وجود دارد که در هر پست و مقامی باشی هرگز نباید آنها را فراموش کنی:
1. برگ برنده به عنوان یک رهبر، تیم توست. تو مهم هستی و همه به تو احتیاج دارند. اما تو در مقابل آنچه کارمندانت انجام میدهند مزد میگیری نه کاری که خودت انجام میدهی.
2. بیشتر از آنچه تیم به تو احتیاج داشته باشد، تو محتاج افراد تیمت هستی. در هر حال اعضای گروهت خیلی بیشتر از تو کار می کنند.
دوشنبه ششم: کمتر ولی سریعتر کارکن
دوشنبه هفتم: سطلها و ملاقهها
دوشنبه هشتم: به قلمرو یادگیری وارد شو
مدیر سبز
آموزشهای کاربردی کسب و کار | ویژه کارآفرینان و مدیران | ویژه دانشآموزان و دانشجویان | خواندنیهای مکمل کسب و کار | مهارتهای ضروری مدیران | فنون موفقیت تحصیلی و اجتماعی