مسیر کارآفرینی و راه اندازی یک کسب و کار مسیر پرفراز و نشیبی است.اتفاقات غیرمنتظره و عجیب پشت سر هم رخ می دهد.پیش بینی ها درست از آب در نمی آید.هزینه های پیش بینی شده چند برابر می شود و درآمد هم بسیار کمتر از میزان مورد توقع.

این افسانه عامیانه را باور نکنید که شما تنها به یک ایده خوب و کمی کار تفننی نیاز دارید و بعد ازآن پول به سمت شما سرازیر میشود. زمانی که بخواهید محدودیت ها را کنار بزنید، هیچکس این کار شما را بار اول یا حتی بار دهم نیز تایید نمیکند.

اگر نمی خواهید جزو درصد بالایی از استارت اپ های شکست خورده در سال های ابتدایی باشید باید تلاش کنید و مهارت های مدیریتی کسب و کار فرا گیرید.تجارب کسب و کار های موفق و شکست خورده بسیار سودمند خواهد بود.

هفت مورد را بررسی می کنیم:

۱- فهرستی از اهداف خود تهیه کنید

روزنبلوم به‌طور روزانه فهرستی شامل اهدافی که می‌خواست به آن‌ها برسد را تهیه می‌کرد. این لیست، شامل موارد مختلفی از قرارهای ملاقات تا کامل کردن فعالیت‌های خاص بود. سپس خود را از رسیدن به آن اهداف در کوتاه‌ترین زمان و بدون توجه به چگونگی انجام آن، مطمئن می‌کرد. وی هرروز دستور کار جدیدی را مشخص می‌کرد و این دستورات و تحولات را در اولویت‌بندی کارهایش در نظر می‌گرفت. بدین‌صورت، مطمئن می‌شد که در شرایط بحرانی نیز ثبات کافی خواهد داشت.

۲- پرورش و گسترش ارتباطات

روزنبلوم، ارتباطات سطح بالا را برای موفقیت اولیه، ضروری می‌داند. وی در اولین تجارت خود به‌عنوان شرکت پوشاک، خوش‌شانس بود که با مدیرعامل و سهامدار شرکت Fortune 500 دوست شد. همان دوست به روزنبلوم پیشنهاد تاسیس شرکتی را داد. پس از آن، در زمانی طولانی، هم تجارت خود را گسترش دادند و هم دوستی‌شان را. روزنبلوم به‌طور مداوم تلاش می‌کرد تا ارتباطاتش را حفظ کند و دوست خود را در سرمایه‌گذاری‌های متعدد تجاری، شرکت دهد.  دوست روزنبلوم، وی را به تاجران موفق در سرتاسر جهان معرفی کرد. روزنبلوم به همین صورت تمام تلاش خود را برای داشتن ارتباطاتی مفید با تاجران انجام داد تا به کمک این ارتباطات، تجارتش گسترش پیدا کند. علاوه بر تاجران، ارتباط دوستانه و تجاری با بازیگران و موسیقیدانان موفق نیز از نظر بازاریابی از عوامل پیشرفت روزنبلوم بود.

۳- استفاده از تجربه‌ اساتید

روزنبلوم با وجود مشغله‌ بسیار، برای یادگیری اساس تجارت و تجربیات دیگران، وقت می‌گذاشت. کتاب هنر جنگ اثر Sun Tzu، راهنمایی برای برخی موفقیت‌های روزنبلوم بود. یکی از کتاب‌های دیگر، ۳۳ استراتژی جنگ از روبرت گرین است. روزنبلوم این کتاب را بارها خواند و از بسیاری  از استراتژی‌های آن استفاده کرد.

۴- از تمام کارهای انجام‌شده‌ قبلی خود و تجربه‌های کسب‌شده برای تجارت بعدی استفاده کنید

روزنبلوم از تجارت‌هایی که یا خود شروع کرده و یا به شکلی در آن شرکت داشت، آموخته‌هایی را کسب می‌کرد. زمانی که در کسب‌وکار پوشاک بود، شرکتش با بازیگران و موسیقیدانان معروف و معتبری در ارتباط بود. وی به دنبال راه‌هایی بود تا از مزایای این روابط و بازار محصولاتش استفاده کند. این روشی مقرون به صرفه بود که روزنبلوم برای جلب توجه و قرار گرفتن در معرض دید عموم فراگرفته بود. او می‌گوید: «ما دریافته‌ایم که برندها و رسانه های مختلفی که خواستار ارتباط با ما بودند، اسپانسر رویدادهایی می‌شدند که برندهای ما را در بازار عرضه می‌کرد و بدین‌صورت خودشان را همراه با ما به نمایش می‌گذاشتند. این روش ما را مستقیماً به سمت تبلیغات تجاری می‌برد.»

۵- زمان تغییر را تشخیص دهید

روزنبلوم پس از خروج از کسب‌وکار پوشاک، شرکت چندرسانه‌ای و تبلیغاتی را تشکیل داد که با برندهای سرگرمی، تبلیغاتی و اپلیکیشن های موبایل کار می‌کرد. مدیر ارشد گوگل به وی گفت که راه آینده، تبلیغات برنامه‌ریزی شده است. روزنبلوم نیز دریافت که شرکتش تمام عوامل موفقیت را دارد:‌ارتباط با انتشارات و شرکت‌های مطرح رسانه‌ای، روابط با برندهای مطرح و سطح بالا و تیم سطح بالای تبلیغات تکنولوژی.
مدیر ارشد گوگل نیز با تصمیم تغییر روزنبلوم موافق بود و اعلام کرد که اگر شرکت وی روی این تجارت خاص تمرکز کند، گوگل از وی حمایت خواهد کرد. تمام این‌ها شرایط را برای تغییر شرکت نوترینو به سمت تبلیغات  برنامه‌ریزی مهیا کرد که نتیجه‌ آن، رشد سریع نوترینو در این عرصه بود.

۶- حواستان جمع و متمرکز بر یک کار باشد

حدود ۱۵ سال پیش، تجملات تجارت موفق روزنبلوم در بخش پوشاک، مسیر او را منحرف کرد. بیش از همه، شهرت و محیط معتبری که او را احاطه کرده بود، به این تجملات می‌افزود. روزنبلوم پتانسیل بالایی در کسب‌وکارها می‌دید و سعی داشت بیشترین فعالیت را در آن‌ها داشته باشد. وی می‌گوید: «من تمرکز و انرژی خود را بین مسیرها و پروژه های مختلف تقسیم کردم.» روزنبلوم تلاش خود را برای کسب‌وکارهای جدید بکار می‌گرفت. این در حالی بود که کسب‌وکار اصلی وی ضربه می‌خورد.
روزنبلوم خوش‌شانس بود که اطرافیان و شرکایش به او تلنگر زدند و او را متوجه اشتباهش کرده و به کسب‌وکار اصلی‌اش برگرداندند.

۷- مهم‌ترین مورد: ‌تمرکز!

بسیاری از کارآفرینان نوعی کنجکاوی طبیعی دارند که اغلب می‌تواند یک مزیت محسوب شود. البته این خیلی مهم است که بدانند چه موقع کنجکاوی را کنار گذاشته و به بررسی و تمرکز بر چالش‌های پیش رو بپردازند. روزنبلوم طبق تجربیات خود توصیه می‌کند که «همواره متمرکز و دقیق و تیز باشید. بر آخر بازی و راه رسیدن به آن تمرکز کرده و اجازه ندهید چیزی حواس شما را پرت کرده و از مسیر منحرف کند.»