همه ما با بالا رفتن سنمان تغییر میکنیم. از نوزادی تا نوجوانی، و در آخر بزرگسالی. گفته میشود وقتی افراد بزرگسال پیرتر میشوند، کمکم به دوران کودکی خود برمیگردند و در آخر به اندازه یک نوزاد، ناتوان و نیازمند کمک دیگران میشوند. اگر قرار باشد از والدین یا پدربزرگ و مادربزرگ پیرمان مراقبت کنیم، گاهی کنترل احساساتمان بسیار سخت میشود. درست است که آنها بسیار عاقل و دانا هستند اما خیلیوقتها ممکن است لجوج و یکدنده شوند. به همین دلیل، میخواهیم راهنماییتان کنیم که در چنین مواقعی بهترین و درستترین رفتار را داشته باشید.
مراحل
۱. آرامشتان را حفظ کنید. بله، درست است که هر دو شما بزرگسال هستید و ممکن است بخواهید دعوا راه بیندازید، اما باید بدانید که با عصبانیت همه چیز بدتر خواهد شد. فرد پیرتر خیلی بیشتر از شما سردرگم است و شاید هم فقط به دنبال جلب توجهتان باشد. وقتی آدمها پیر میشوند احساس تنهایی بیشتری میکنند زیرا افراد جوان دور و برشان بیشتر از همسن و سالانشان هستند. وقتی احساس میکنید که فضای حاکم به سمت دعوا و مشاجره میرود، آرامشتان را حفظ کنید. گاهی اوقات ممکن است فکر کنید با چنین رفتاری آنها احساس خواهند کرد که به حرفهایشان گوش ندادهاید و همین باعث خواهد شد که به طرزی بی ادبانه به آنها پاسخ دهید. متاسفانه افراد سالخورده ممکن است برای جلب توجه شما یا از بین بردن تنهایی خودشان، از قصد بخواهند دعوا راه بیندازند. در چنین مواقعی، آرام بمانید.
۲. وقتی با آنها حرف میزنید، لبخند بزنید. لبخند زدن به آنها و حفظ ارتباط چشمی نشان میدهد که خوب به حرفهایشان گوش میکنید. حتی اگر لبخندتان مصنوعی باشد، نیاز آنها به توجه از جانب شما را راضی خواهد کرد.
۳. با آنها حرف بزنید. درمورد گذشتهشان با آنها حرف بزنید اما اجازه ندهید وارد داستانهای منفی و ناراحتکننده گذشتهشان شوند چون این باعث استرس و فشار بیشتر در آنها خواهد شد. درمورد مدرسه رفتنشان، محل زندگی قدیمیشان، سرگرمی یا جوانیشان از آنها بپرسید.
۴. کمکشان کنید کار کنند. این کار باعث میشود بیشتر قدردانتان باشند. گاهیاوقات کمک به آنها در کارهایشان مهارتهای تازهای به شما یاد خواهد داد. بعنوان مثال، کمک به باغبانی حیاط خانه و کاشت گیاهان و گلهای مختلف، باعث شادی و سرزندگی هر دو شما خواهد شد.
۵. آنها را به جاهای مختلف بیرون از خانه ببرید. برای یک فرد مسن خیلی سخت است که بیشتر از ۵ ساعت در خانه بماند، ممکن است خیلی فعال به نظر نرسند اما افسردگی در هر سنی ممکن است اتفاق بیفتد. ازاینرو آنها را از خانه بیرون ببرید تا کمی پیادهروی کنند. اینکار باعث میشود ذهن هر دو شما آزاد شود.
۶. در آغوششان بگیرید. بغل کردن یکی از بهترین داروهاست. آدمها برای لمس کردن ساخته شدهاند. افراد سالخوردهای که احساسات منفی دارند کسانی هستند که به ندرت در آغوش دیگران گرفته میشوند. ازاینرو، اگر میبینید عصبانی یا ناراحت هستند، بنشانیدشان و یا یک بغل گرم غافلگیرشان کنید. با اینکار حالتی را در آنها خواهید دید که قبلاً ندیده بودید. اگر مقاومت کردند، در جایتان بمانید اما خیلی سفت در آغوششان نگیرید زیرا ممکن است به آنها صدمه بزند. بالاخره نرم خواهند شد.
۷. بخندانیدشان. خنده تنها راهی است که کمک میکند زندگی به نظرشان لذتبخش برسد. کاری کنید که بخندند. همانطور که از قدیم هم گفتهاند، واقعاً خنده بر هر درد بیدرمان دواست. یک فیلم کمدی برایشان بگذارید تماشا کنند یا برایشان لطیفه تعریف کنید.
۸. تنهایشان بگذارید. اگر همه این روشها با شکست روبهرو شد، از آنها فاصله بگیرید. ممکن است به دلایل دیگری عصبانیتشان را سر شما خالی کرده باشند. همچنین اگر دیدید بطور مداوم شما را بخاطر همهچیز متهم میکنند، بهترین روش این است که از آنها فاصله بگیرید زیرا اگر اطرافشان باشید ممکن است از شما سوءاستفاده کنند که برای سلامت ذهنی شما اصلاً خوب نیست.
نکات
• صبور بودن لازمه برخورد با افراد سالخورده است. مغز جوانها بسیار سریعتر از پیرها کار میکند.
• اگر به اختلافی برخوردید، خیلی راحت بگویید، «خیلی متاسفم که با هم همعقیده نبودیم. میشه دست از جنگیدن برداریم؟» درست است که شجاعت میخواهد اما ارزشش را دارد.
• آدمهای پیر دوست دارند همیشه تجربههایی که به دردشان خورده است را در اختیار دیگران بگذارند. اما همیشه هم عمل کردن به آن توصیهها درست نیست. فقط کافی است که به حرفهایشان گوش دهید و راه خودتان را بروید.
• وقتی فرد پیر علاقهای به حرف زدن نشان میدهد. بگذارید کمی به حال خود باشند. مطمئناً بعد از مدتی بهتر شده و خودشان برمیگردند.
هشدارها
• بیشتر به ملاقات افراد سالخورده بروید. الان در سنی هستند که تنها شدهاند و نیاز به انرژی دارند که شما به آنها میدهید.
• وقتی میخواهید در آغوششان بگیرید، اگر از شما خواستند که رهایشان کنید، به حرفشان گوش دهید.