شروع اولین کارتان، تغییر سِمَت، امتحان کردن شغلی جدید، انتقال یافتن به بخش یا اداره‌ای دیگر، همه اینها می‌توانند تجربیاتی ترس‌آور باشند. جایی که در آن راحت و موفق بوده‌اید را رها کرده‌اید و حالا مجبورید خودتان را دوباره برقرار کنید. به محیط جدید می‌روید، و روز اولتان واقعاً فاجعه است! اما جالب است بدانید که تنها نیستید.

روز اولتان در جایی که کاملاً جدید است با توقعاتتان نمی‌خواند. به آن زمان بدهید. در زیر فقط چند نمونه از متداول‌ترین روزهای اول‌ را عنوان می‌کنیم.

یکی از دوستانم که زن بود و در یک شرکت که پر از مرد بود کار می‌کرد، توسط رئیسش به منشی‌ها معرفی شد تا کسی را داشته باشد بتواند ساعت ناهار را با او بگذراند. حتی یک اتاق یا میز برایش آماده نشده بود و واقعاً حتی جایی را پیدا نمی‌کرد که بتواند کیفش را آنجا بگذارد.

به دوست دیگری فوراً یک پروژه داده بودند بدون اینکه پیشینه کافی درمورد آن ارائه کنند و از اصطلاحاتی که مدیرش استفاده کرده بود حسابی گیج شده بود. واقعاً نمی‌دانست مدیرش از او چه می‌خواهد.

آخر اینکه، به یک کارمند جدید دیگر انبوهی کتاب، رسید و وب‌سایت داده شده بود که مطالعه کند بدون اینکه برایش مشخص کنند چه چیزی مهم است و چه چیزی نیست. آخر روز اول، چشم‌هایش واقعاً تیره و تار شده بود و سرش داشت می‌ترکید.

وقتی می‌خواهید وارد چیز جدیدی شوید، خیلی مهم است که ذهنتان درمورد هر چیز جدیدی که تجربه می‌کنید باز باشد. اگر من درمورد کارم خیلی سریع تصمیم بگیرم، بعد از روز اول می‌بایست آن محل را ترک می‌کردم و اینطوری یک کار فوق‌العاده خوب را از دست می‌دادم.

همه برای مستقر شدن نیاز به زمان دارند، تا بتوانند جایشان را پیدا کنند، درمورد فرهنگ آن محیط اطلاعات پیدا کنند، اصطلاحات و زبان آنجا را درک کنند و بفهمند کی به کی است. لبخند بزنید، تا می‌توانید سوال بپرسید، همه چیز را یادداشت کنید (مخصوصاً اسم‌ها را) و صبور باشید. بفهمید که شرکت و وظایف جدیدتان ممکن است با چیزهایی که در محیط قبلی‌تان داشته‌اید کاملاً متفاوت باشد و دنیای کار با دنیای دانشگاه کاملاً فرق می‌کند.

باید بتوانید این تفاوت‌ها را درک کرده و قبول کنید. هیچوقت نگویید، «وقتی در شرکت قبلی بودم، این کار را جور دیگری انجام می‌دادیم.» همکاری داشتم که این جمله را خیلی تکرار می‌کرد و این باعث می‌شد که بقیه کارمندان به او بگویند که اگر اینطور است به کار قبلی خود برگردد. اگر جای دیگری واقعاً این کار را بهتر انجام می‌دادند، می‌توانید خیلی آرام روش‌های بهتر را به شرکت جدید معرفی کنید.

ارتباطاتتان را قوی کنید. حرفه‌ای باشید. نگاه کنید. راه‌هایی برای شناختن بیشتر همکارانتان پیدا کنید. برای صرف چای به آنها ملحق شوید.

در ظرفی شکلات بریزید و روی میزتان قرار دهید. با این روش با کسانی که برای برداشتن شکلات توقف می‌کنند می‌توانید آشنا شوید. در جلسات شرکت کنید و ببینید تصمیمات چطور اتخاذ می‌شوند. اگر مشکل جدی پیش آمده است، شما هم درگیر شوید. روز دوم من در سر کار مشکل فنی در سیستم تحویل‌دهی ایجاد شده بود که باعث شد همه متخصصان در آنجا جمع شوند. من در آن هفته خیلی بیشتر از چیزهایی که در یک ماه تحت شرایط عادی قرار بود یاد بگیرم، یاد گرفتم!

با هر همکارتان و همچنین رئیستان وقت بگذرانید تا بفهمید چالش‌ها، نقاط قوت و ضعف و فرصت‌های اصلی شرکت کجا هستند. به دست آوردن احترام آنها نیازمند زمان است پس سعی کنید با گوش دادن فوراً کارتان را شروع کنید.

بااینکه تاثیر اولیه در دقایق اول ایجاد می‌شود، به همان آسانی هم از بین می‌روند. تاثیراتی که باقی می‌مانند آنهایی هستند که به حساب می‌آیند و این تاثیرات فوری ایجاد نمی‌شوند. ممکن است بعدها به ترس‌های روز اول فکر کنید و بعد به آن روزها بخندید.
 

  مردمان

  هاوژین قربانی

  آموزش‌های کاربردی کسب و کار | ویژه کارآفرینان و مدیران | ویژه دانش‌آموزان و دانش‌جویان | ویژه کارجویان و حقوق‌بگیران | فنون کاریابی و تقاضای استخدام | فنون ارتقای شغلی و افزایش حقوق | مهارت‌های ضروری مدیران | فنون موفقیت تحصیلی و اجتماعی

  چطور | با | روزهای | اول | کار | جدیدتان | کنار | بیایید |