افراد و در راستای آن شرکتهای زیادی هستند که دست به اختراع و نوآوری برتری میزنند اما به دلایلی نه تنها از آن سود نمیکنند بلکه ایده آنان راهگشای افراد دیگر میشود و آنها هستند که ناخواسته در مسیری درست قرار میگیرند و با رعایت استراتژیهایی و پیمودن درست مسیر به عنوان پیشتاز آن ایده شناخته میشوند. اما نکته کار کجاست؟ این که فردی اختراع کند اما نتواند از آن بهرهبرداری کند و به پول برسد جز دلسردی و ناکامی نتیجه دیگری دارد؟ و از آن بدتر این که فرد این اختراع و نوآوری را بعدها در جای دیگری میبیند و متوجه میشود که جرقه این نوآوری را خود او زده است؛ اما فردی با درایتتر از آن بهرهبرداری کرده است و حالا این نوآوری مخصوص شخص دوم است. بعضیها ایدههایشان را فقط بیان میکنند یا حتی اگر عملی کنند باز هم سودی عایدشان نمیشود اما افرادی دیگر هستند که میاندیشند چگونه از همان ایده آنها میتوانند به پول برسند و در حقیقت فرد اول دانه را میکارد و فرد دوم آن را بهرهبرداری میکند. عدهای هم هستند که ایدههایشان را عملی میکنند و از آن بهرهبرداری میکنند اما در زمانی کوتاه میبینند که در راستای ایده آنان ایدهای برتر و کاملتر شکل گرفته و دیگر جذابیت ایده آنان از بین رفته است که این هم دلسردی را برای فرد نوآور به همراه دارد.
چرا شرکت آرسی کولا نوشابههای رژیمی را اختراع میکند اما این پپسی کولا و کوکا کولا هستند که از آن بهرهوری میکنند؟
چرا شرکت اینتل همیشه محصول جدیدی برای ارائه به بازار دارد و این چنین سودآور است؟
چرا مایکروسافت با این که هیچ نقشی در تولید بعضی محصولاتش ندارد ولی همیشه سودآوری برتر با اوست؟
در این مقاله قصد داریم متدی را برای شما معرفی کنیم که به ما میگوید با توجه بر دو عامل قابلیت تقلید و داراییهای مکمل میتوان از اختراع و نوآوری پول به دست آورد. این متد اولین بار توسط پروفسور دیوید تیسارائه شد.
قابلیت تقلید به این معناست که از اختراع و نوآوری نتوان کپیبرداری کرد یا بهتر از آن را عرضه کرد و به نوعی آن را تکمیل کرد.
داراییهای مکمل نیز شامل همه داراییها است که برای آن که اختراع و نوآوری سودآور باشد باید به کار گرفته شود، این داراییها شامل نام تجاری شرکت، شهرت، فضاهای فروش، امکانات ساخت و تولید، کانالهای توزیع، روابط با مشتریان و تامینکنندگان، فناوریهای مورد استفاده و… است.
این دو فاکتور، چهار حالت را برای کسب و کار به وجود میآورد که در شکل چارچوب این متد را میبینیم.
۲)پولسازی دارنده داراییهای مکمل
استراتژی همکاری یا شتافتن
|
۱)
پولسازی دشوار
استراتژی شتافتن |
|
۳)پولسازی نسبی مخترع و دارنده منابع مکمل ( هر کس که قدرت مانور بیشتری دارد)
استراتژی مانعتراشی یا همکاری |
۴)پولسازی مخترع استراتژی مانعتراشی |
دسترسی سخت دارایی های مکمل در دسترس |
همان طور که میبینید هر خانه این متد یک وضعیت را نشان میدهد و هر کدام از این خانهها راهبردی را نشان میدهد که با پیادهسازی آن راهبرد میتوان به سودآوری امیدوار بود.
فردی که خواهان درآمدزایی از طریق نوآوری است باید ابتدا وضعیت خود را در این مدل مشخص کند تا بداند که به فرض اگر در خانه یک است پولسازی دشوار است و او باید در این وضعیت چه راهبردی را به اجرا درآورد.
چهار حالت این متد را تعریف میکنیم و راهبرد هر کدام از این خانهها را بیان میکنیم.
خانه یک: در این حالت اختراع به راحتی تقلید میشود و داراییهای مکمل هم به راحتی در دسترس هستند پس مسلماً شانس کمی برای پولسازی وجود دارد. زیرا رقبا به سرعت و در عین حال به راحتی میتوانند همان نوآوری را به مشتریان خود ارائه کنند و بدین شکل دیگر اختراع تنها برای صاحب آن سودآور نخواهد بود.
استراتژی این حالت: اگر شرکت شما در وضعیت یک قرار دارد باید راهبرد شتافتن را پیش بگیرید. این راهبرد بر اساس این ایده است که با تکیه بر علم و تکنولوژی روز میتوان همیشه نوآور بود. یعنی به محض این که رقبا نوآوری ما را به کار گرفتند شرکت ما نوآوری جدیدتری را ارائه میکند و به این شکل همیشه نوآور است و میتواند ارزش بهتر و به روزتری را به مشتریان ارائه کند و از این راه پولسازی داشته باشد.
خانه دوم: در این حالت داراییهای مکمل به آسانی در دسترس همه نیست اما در مقابل اختراع به راحتی قابل تقلید است پس دارنده داراییهای مکمل میتواند از اختراع سودآوری داشته باشد. اکثر شرکتها در این حالت قرار میگیرند. آنها میتوانند اختراع و نوآوری داشته باشند؛ اما داراییهای مکمل مثل شهرت یا نام تجاری معتبر، کانالهای فروش و… را به راحتی در اختیار ندارند.
استراتژی این حالت: راهبردی که باید برای این وضعیت به کار گرفت راهبرد همکاری است. با توجه به این که نوآوری به راحتی تقلید میشود و به راحتی هم داراییها در دسترس نیست، پس بهترین راه این است که این دو شرکت با هم همکاری کنند. به عنوان مثال شرکت آرسیکولا به دلیل نداشتن داراییهای مکمل مثل نام تجاری معتبر، شهرت، کانالهای فروش و… نتوانست از اختراع خود سود کند. در مقابل چون اختراع او به راحتی قابل کپیبرداری بود شرکتهای پپسی کولا و کوکا کولا آن را در محصولاتشان عرضه کردند و به دلیل داشتن داراییهای مکمل سود بسیاری نیز از این کالا بردند. چون آنها نام تجاری معتبرتر و داراییهای مکمل بهتری برای پولسازی از این نوآوری داشتند. بنابرین اگر آرسی کولا با پپسی کولا یا کوکا کولا همکاری میکرد هر دو سود میکردند. اگر هم شرکتی نخواهد راهبرد همکاری را پیش بگیرد در این وضعیت باید از راهبرد شتافتن پیروی کند. یعنی تلاش کند همیشه نوآور باشد و این گونه سود کند.
خانه سوم: در این حالت اختراع به سختی قابل کپیبرداری است و داراییهای مکمل هم به سختی در دسترس هستند. پس در این صورت هم مخترع و هم دارنده داراییهای مکمل سود میکنند. اما در این میان هر کدام که قدرت مانور بیشتری داشته باشد سودآوری بیشتری خواهد داشت.
استراتژی این حالت: راهبردی که در این حالت باید به کار گرفت راهبرد مانعتراشی یا همکاری است. مانعتراشی به این معنا که چون اختراع به سختی قابل کپیبرداری است و داراییهای مکمل هم به راحتی در دسترس همه نیست. در این صورت صاحب اختراع میتواند این علم و دانش را منحصراً برای خود نگه دارد یا از حقوق مالکیت معنوی استفاده کند و به این ترتیب از ورود تازه واردها به این بازار جلوگیری کند. راهبرد همکاری را هم میتوان در این حالت پیش گرفت که در این صورت هم مخترع و هم دارنده داراییهای مکمل با هم همکاری میکنند و دیگر دغدغه سبقت گرفتن از همدیگر را نخواهند داشت. بلکه در این صورت بهترین سودآوری را هم خواهند داشت.
خانه چهارم: در این حالت که اختراع به سختی قابل کپیبرداری است و داراییهای مکمل هم به راحتی در دسترس هستند، مخترع از اختراع خود سودآوری خواهد داشت چون از اختراع تقلید نمیتوان کرد پس اختراع ارزش پیدا میکند و به این شکل مخترع سود خواهد کرد.
استراتژی این حالت: راهبردی که در این حالت پیشنهاد میشود راهبرد مانعتراشی است به این شکل که مخترع باید علم و دانشش را فقط برای خودش نگه دارد و از حقوق مالکیت معنوی استفاده کند یا با به کار بردن سیاستهایی مانع ورود رقبا به این بازار شود تا به این ترتیب سودآوری داشته باشد.
شما دوست عزیز هم قبل از این که نوآوری و خلاقیت خود را عملی کنید وضعیت خود را در این روش تعیین کنید و با انتخاب استراتژی مناسب به سودآوری و بهرهوری ایده تان امیدوار باشید.
الهام رمضانی
کارشناس ارشد مهندسی فناوری اطلاعات گرایش تجارت الکترونیکی
کارستان