شكست بخشي واقعي از زندگي است، بخشي حقيقي و دردناك. هيچ شخصي دوست ندارد با برچسب شكستخورده شناخته شود. در زمان شكست ميتوان همهچيز را تمامشده دانست يا ميتوان از آن درس گرفت و انرژي و توان را براي شروع دوباره جمع كرد. اگر شكست خوردهايد و ميخواهيد دوباره شروع كنيد، پاسخ دادن به ۵ سوال زير ميتواند كمك بزرگي براي شما باشد:
شكستها نتيجه مجموعهاي از اتفاقها هستند اما هرچقدر ديگران و عوامل خارجي در شكست دخيل باشند، در نهايت مسئول شكست، خود شما هستيد و بايد اين را بپذيريد. سعي كنيد گذشته را مرور كنيد و نقاط مهمي را كه باعث بروز تغيير در شرايط شما شده بيابيد و ببينيد كه در شرايط ويژه چهكاري انجام دادهايد و چطور تصميم گرفتهايد.
۲- چه كاري را ميتوانستم متفاوت انجام دهم؟
هميشه براي تصميمگيري درباره كاري، بيش از يك انتخاب داريم. اينكه چطور تصميم بگيريم، مسير حركت و سرنوشت كار را تحت تاثير قرار ميدهد. پس بهتر است به عقب برگرديد و به زمانهاي حساس فكر كنيد. به تصميمهايي كه گرفتهايد بينديشيد. چه انتخابهاي ديگري ميتوانستيد داشته باشيد؟ چه كاري را ميتوانستيد متفاوت انجام دهيد؟ چه قدمهايي را ميتوانستيد برداريد؟
۳- آيا به مهارتهاي بيشتر يا متفاوتي احتياج دارم؟
همه ما نقاط قوت و ضعفي داريم. ضعفهاي ما در طبقهبنديهاي مختلفي قرار ميگيرند. بعضي از ضعفها ذاتي است. يعني بهصورت ذاتي نميتوانيم در انجام كارهايي عالي باشيم. مثلا بعضي از آدمها بهصورت ذاتي رقابتي هستند و برخي ديگر اينطور نيستند. بعضي از ضعفها، ضعف در مهارت است. مثلا ممكن است شما شكست خوردهايد چون اصول مالي و مديريت مالي كسبوكار را نميدانستهايد و نتوانستهايد گردش مالي كسبوكار خود را مديريت كنيد. بهتر است ببينيد به چه مهارت و دانشي نياز داريد كه كمبودهاي قبل را پر كنید.
۴- از چه كسي ميتوانم مشورت بگيريم؟
وقتي درگير موضوعي هستيد، ذهن شما به شكلي درگير ميشود كه نميتوانيد از بيرون به مساله خود نگاه كنيد؛ اما ممكن است دوستان و اقوام و آشنايان يا متخصصهايي وجود داشته باشند كه بتوانند به شما كمك كنند تا موضوع كار خود را از زاويه جديدي ببينيد. بهتر است از شخص مناسبي بازخورد بگيريد و از او كمك بخواهيد. خيلي از مردم درخواست كمك نميكنند چون فكر ميكنند كمك خواستن مترادف ضعف است. اما كمك خواستن نشانه اين است كه شما آماده يادگيري هستيد.
و آخرين سوال: قدم بعدي چيست؟