در این شماره و در ادامۀ معرفی بزرگان صنعت تبلیغات به شرح کوتاهی از زندگی کاری جرج گریبین خواهیم پرداخت جرج گربین جوان بعد از ورود به دانشگاه و پس از دو سال تحصیل در رشتۀ روزنامه نگاری در دانشگاه "وینسکانسین" به رشتۀ زبان انگلیسی علاقه مند شد و لیسانس ادبیات انگلیسی خود را از دانشگاه "استاندفورد" اخذ کرد. او پس از آشنایی با حرفۀ نویسندگی تبلیغات برای استخدام در برخی آژانس های بزرگ تبلیغاتی مانند "کمپل اوالد" اقدام کرد ولی نتوانست از اتاق پذیرش فراتر برود بنابراین با وجود داشتن تحصیلات دانشگاهی و عضویت در "انجمن فارغ التحصیلان دانشگاهی" در سوپر مارکت "جی.ال. هودسن" به عنوان فروشنده مشغول به کار شد اما سرانجام دریافت که به کار روزنامه نگاری بیش از هر کار دیگری علاقه مند است با این وجود تجربۀ فروشندگی به او در کار نویسندگی تبلیغات بسیار کمک کرد شاید به همین دلیل وی اعتقاد داشت که وقتی می خواهیم نویسندۀ تبلیغات انتخاب کنیم، باید آن فرد در درجه اول نویسنده باشد و در درجۀ دوم اهل تجارت و فکر می کرد نویسنده ای بهتر است که از ابتدای جوانی با زندگی به راحتی کنار نیامده باشدکه بیانگر دیدگاه فلسفی او در رابطه با ایجاد انگیزه به واسطه شرایط زندگی است .
جرج گریبین کار نویسندگی تبلیغات را از روزنامه نگاری سخت تر می دانست با این وجود معتقد بود روزنامه نگاری در بالاترین سطح خود از نویسندگی سخت تر است چراکه نویسندگی در آن سطح تفسیری و نیازمند دانشی است که بسیار بالاتر از دانش لازم برای عرضه کالاست.
به نظر گریفین فشرده گویی و ایجاز بخشی از دشواری کار نوشتن آگهی است ولی دشوارتر از آن خلق تصویر یا متنی است که بر اساس تجربۀ زندگی خود و یا آنچه که خوانده اید یا شنیده اید بتواند توجه مردم را جلب و آنان را به خرید کالا ترغیب کند.
از سوی دیگر به اعتقاد وی نویسنده تبلیغات باید در مورد کالایی که می خواهد آن را تبلیغ کند، خیلی مطلب بداند. او نه تنها باید ویژگی های فیزیکی کالا را بشناسد، بلکه باید بداند که چه کسانی آن را می خرند و چه عاملی مشتری را به خرید آن تشویق می کند پس مهمترین اصل شناخت مشتری و شناخت کالاست آن هم به شیوه کاملا عمیق.
در نوشتن آگهی های تبلیغاتی تصویر جدا از متن نیست بلکه با هم آمیخته اند. نمونه ای از کارهای گرفین که در این رابطه می توان به آن اشاره کرد آگهی است که برای پیراهن های "ارو" نوشته بود. هدف آگهی این بود که نشان دهد مردمی که پیراهن های "ارو" را می خرند افرادی هستند متعارف و عادی و نه مدل های عجیب و غریب و اتو کشیده ای که معمولا در آگهی های لباس دیده می شوند پس گرفین متن آگهی را این چنین تنظیم کرد"حتی من در پیراهن های ارو خوش تیپ می شوند!" که برای تحقق این هدف "نورمن راک ول" همکار گرفین مرد جوانی را با صورت کک و مکی، خودمانی و نه کاریکاتوری به تصویر کشید.
جرج گریبین در زمانی که کار نویسندگی تبلیغات را انجام می داد بیشتر آثار کلاسیک می خواند ولی معتقد بود که مطالعه در بخش های مختلف و یا حداقل خواندن نقد و بررسی کتاب ها می تواند به تقویت قدرت خلاقیت و ارائه راهکارهای خلاقانه از سوی افراد کمک شایان توجهی نماید.
وی در رابطه با موضوع پایبندی نویسنده تبلیغات به اصول خاص و یا آزادی در ارائه طرح و ایده می گوید: محصولی که دربارۀ آن می نویسید خودش اصول خاصی را برای شما وضع می کند. همین که قرار باشد برتری های کالا یا خدماتی که می خواهید برای آن تبلیغ کنید را برای خواننده، شنونده و یا بینندۀ آگهی ترسیم کنید خود به خود اصولی برای شما وضع می شود.
علاوه بر این گربین اعتقاد داشت نوشتن آگهی برای برخی از کالاها و خدمات از جمله وسایل مصرفی بسیار ساده تر از نوشتن در مورد کالاهایی مانند داروست چراکه وقتی یک مشتری می خواهد 150 یا 200 دلار پولش را برای یک وسیله مهم هزینه کند علاقه مند است همه چیز را در مورد آن محصول بداند، اما معمولا کسی به داشتن اطلاعات در مورد قرص سر درد علاقه ای ندارد، در نتیجه شما برای معرفی قرص سردرد باید تخیلی قوی تر داشته باشید.
جورج گرفین در این زمینه علاقۀ زیادی به نوشتن در مورد آگهی های بیمه داشت و همین طور هر چیزی که به تقویت خلاقیت کمک می کند.
سخن آخر این که به نظر گریفین لزومی وجود ندارد که نویسندۀ تبلیغاتی حتما در مورد رسانۀ خاص یا طیف خاصی از تبلیغات پشتوانۀ تجربی داشته باشد. به گمان او کسی که در طول عمرش حتی یک آگهی هم در مورد اتومبیل ننوشته است می تواند آگهی خوبی دربارۀ آن بنویسد زیرا خلاقیت معنا و مرز مشخص و محدودی ندارد.

  کانون ایران نوین

  هاوژین قربانی

   | جرج | گریبین