كارآفرينان موفق نگاه نو و متفاوتي به كار و زندگيشان دارند. تفاوت آنها با كارآفرينان ناموفق ظريف اما قابل تميز است. اين تفاوتها فراتر از خواستهها و روياهاي آنهاست. اين تفاوتها به عادات يا رموز نهايي برنميگردد. تفاوت آنها به نيروي قابل سنجشي برميگردد كه در دايره تفكر و تعقل اين افراد نهفته است و موجب ميشود تحولاتي در شيوه كار، زندگي و روابط شغلي آنها پديد آيد.
كارآفرينان موفق نگاه نو و متفاوتي به كار و زندگيشان دارند. تفاوت آنها با كارآفرينان ناموفق ظريف اما قابل تميز است. اين تفاوتها فراتر از خواستهها و روياهاي آنهاست. اين تفاوتها به عادات يا رموز نهايي برنميگردد. تفاوت آنها به نيروي قابل سنجشي برميگردد كه در دايره تفكر و تعقل اين افراد نهفته است و موجب ميشود تحولاتي در شيوه كار، زندگي و روابط شغلي آنها پديد آيد.
در اين مقاله قصد داريم «ويژگي هاي» متمايز كننده كارآفرينان موفق را بررسي كنيم نه «عادات» آنان را. زيرا «عادات» پيش از مطالعه كردن به وجود ميآيند و در اصل نيازي به مطالعه آنها نيست. از سوي ديگر، كسب عادات ديگران موجب ميشود از مسير خود دور افتيد، چرا كه اينها عادات «شما» نيست.
۹ وجه تمايز كارآفرينان موفق در زير شرح داده شده است كه با فراگيري آنها ميتوانيد تفاوت قابل ملاحظهاي در نوع تفكر، ارزيابي و ديدگاهتان ايجاد كنيد.
۱) اجبار يا توان
وقتي ميخواهيد چيزي را به زور كسب كنيد، بايد از همه طرف متوسل به جبر شويد كه نيازمند تلاش و تقلاي بسيار است. اين در حاليست كه تكيه بر آنچه در توان داريد نيرويي خلق ميكند كه از توناييها فراتر ميرود. وقتي فرد تمام نيروهاي دروني، باورها و عواطفش را هم سو ميسازد احساس قدرت وتوانمندي ميكند و اين امر موجب ميشود با صرف انرژي كمتر به اهدافش نايل گردد. به عبارتي فرد با هر قدم كه برميدارد چندين گام جلو ميافتد.
۲) تحقق وظايف يا نيل به هدف
تحقق كارها با به پايان رساندن و تمام كردن آنها همراه است و بيشتر به وظايف برميگردد. وقتي انسان كاري را به پايان ميرساند آن چيز معنا و اهميت خود را از دست ميدهد. آيا تا به حال براي تحقق كاري تلاش و كوشش كردهايد؟ اگر چنين بوده است آيا با تحقق آن احساس نكردهايد آنقدرها هم مهم نبوده است؟ اين تجربه همواره با ياس همراه است. اما نيل به هدف هيچگاه پايانپذير نيست. چرا كه با آگاهي معنوي از معنا و اهميت كار همراه است. اين ديدگاه همواره آرامش دهنده و الهامبخش است.
۳) كسب اطلاعات يا به كار بستن آنها
بديهي است كه كسب اطلاعات تنها در صورت به كار بستن آنها ثمربخش خواهد بود. متاسفانه بسياري از كارآفرينان و كارفرمايان ساعات زيادي را صرف مطالعه و كسب اطلاعات ميكنند. اما هيچگاه آنها را به كار نميبندند.
۴) تفكيك يا تلفيق
كارآفرينان موفق ميگويند پيش از هر چيز به زندگيشان به صورت بخشهاي تفكيك شده نگاه كردهاند. اين افراد حتي در تجارتشان هم چنين نگاهي به خدمات، محصولات و حتي تلاشهايشان دارند. اين امر بايد به صورتي باشد كه كسب موفقيت در هر زمينه به پيشبرد زمينه ديگر منتج شود. براي اين كار مولفهها و طرحهاي گوناگون تجارتتان را بنويسيد. سپس درباره اينكه فعاليت در كدام زمينه به برجستهسازي زمينه ديگر ميانجامد بيانديشيد و برنامهريزي كنيد.
۵) فقط كار يا كار همراه با تفريح
كار جدي و بدون تفريح تحميلي از «بايد»ها و «وظايف» است كه نتيجهاي جز خستگي ندارد. با كار سخت و طاقتفرسا انسان ميخواهد در مقابل چيزي ايستادگي كند. اما كار همراه با تفريح، منبع شادابي، نور،الهام و آرامش است. كارآفرينان موفق پيش از پي بردن به نحوه صحيح انجام كارها، فكر ميكردند بايد فقط تلاش كنند و اين امر سلامتي، انرژي و شادابي را از آنان ميگرفت. آنها پس از كسب نتايج ضعيف تصميم گرفتند روش خود را تغيير دهند و آن وقت بود كه خودشان هم شگفتزده شده بودند كه «آيا واقعا اينقدر راحت ميشد كارها را انجام داد»!
۶) حمايت ساختار يا كل فضاي كاري
ساختارها در نحوه انجام امور نقش مهمي ايفا ميكنند و حتي اگر ساختار تشكيلشده بسيار متفاوت از ساختار ديگران باشد باز هم ايرادي بر آن نيست.
ساختارها روي وظايف و نتايج از پيش تعيين شده تكيه ميكنند اما برخورداري از حمايت كل فضاي كاري ساختار وسيعتري فراهم ميآورد كه پيشرفت و ترقي را آسانتر ميسازد. تفاوت اين دو در اينست كه محيط براي شما كار ميكند ولي براي ساختار شما بايد كار كنيد. حمايت فضاي كاري، ساختارهاي كوچكتر را از آن شما ميسازد. كارآفرينان موفق معتقدند اين تفاوت بسيار حائز اهميت است. آنها با بسط ساختارهاي حمايتگر به كل فضاي كاري موفقيت بيشتري نصيب خود ميكنند.
۷) تغيير رفتار يا تحول
تغيير رفتار سطحيتر از تحول است. اين امر به ترك يا آغاز يك رفتار اشاره دارد كه ممكن است ساده يا گذرا باشد. تحول نيروي قويتري است كه در نتيجه يك تجربه به وجود ميآيد و به دگرگوني عميق و دروني منجر ميشود كه اغلب هويت فرد را هم دستخوش تغيير قرار ميدهد و براي او ديدگاه متفاوتي به ارمغان ميآورد.
لحظاتي را به ياد بياوريد كه به يكباره و ناگهان «چيزي دريافت كردهايد». اين شروع يك دگرگوني است. البته هميشه امكان برگشت به روش و رويكرد گذشته وجود دارد. اما هميشه صدايي از درون به شما خواهد گفت كه با برگشت به رويكرد نخست نميتوانيد از تواناييهاي خود نهايت استفاده را بكنيد. براي نمونه وقتي متوجه شويد افكار شما نتايج كارتان را تحت الشعاع قرار ميدهند ديگر نميتوانيد اين امر را منكر شويد و اگر گاهي از اين حقيقت غفلت كنيد باز هم صدايي از عمق وجودتان شما را به آن فرا ميخواند.
كارآفرينان موفق همواره به دنبال كشف تحولات لازم هستند تا بتوانند زندگي و كارشان را باز هم در جهت بهتري هدايت كنند.
۸) بدبيني يا خوشبيني
بديهي به نظر ميرسد كه بهتر است خوشبين بود تا بدبين. اما مسئله اينجاست كه مشكل ميتوان تشخيص داد چه زمان بدبين هستيم. افرادي كه در كشاكش تجارت هستند خود را «واقعگرا» توصيف ميكنند و ميگويند واقعيات و حقيقت امور را ميبينند.
اما حقيقت اين است كه آنها تنها بخشي از واقعيات را ميبينند و اكثر اوقات شرايط را از آنچه كه هست بدتر جلوه ميدهند.
خوشبيني تنها يك طرز تفكر يا رويكرد نيست بلكه يك تعهد است كه فرد را ملزم ميدارد نقطه قوت و روشن شرايط را ببيند و آنها را بارور سازد. اين يك اصل معنوي و علمي است كه وقتي انسان قواي خود را بر نقاط سازنده و مثبت متمركز كند و با شور و بصيرت از آنها براي رسيدن به هدفش استفاده نمايد خلاقتر و با درايتتر ميشود.كارآفرينان موفق اين مهارت را در خود "به حد كمال" رساندهاند.
۹) ارج نهادن به جايگاه خود يا توجه به كمبودها
خواستار شرايط بهتر بودن و بيشتر خواستن چيز بدي نيست. اما بيشتر مردم وقتي درباره خواستههايشان صحبت ميكنند بر خلئي كه ميان خواستهها و داشتههايشان وجود دارد تكيه ميكنند. اين كار موجب ميشود نداشتنها از داشتنها پررنگتر شوند و يك گره كور ايجاد شود. ارج نهادن به جايگاهي كه داريد به معناي در لحظه زيستن، عشق ورزيدن به لحظه لحظه زندگي و قدر آن را دانستن است.
ارج نهادن به جايگاهي كه داريد آرزوها و روياهايتان را زير سوال نميبرد بلكه نيروي اعتماد و احساسات مثبت را تقويت و راه را براي نيل به خواستهها باز ميكند.
در آخر بايد گفت تفاوت كارآفرينان موفق با ديگران در ديدگاهها، باورها و رفتارهاي آنان نهفته است. بنابراين علاوه بر تغيير عملكرد بايد ذهنيات دروني را هم متحول ساخت و از آن بهره برد.
شما براي موفق شدن در كارتان چه تحولاتي در خود ايجاد كردهايد؟
بازار کار
آموزشهای کاربردی کسب و کار | ویژه کارآفرینان و مدیران | مهارتهای ضروری مدیران
آشنايي | با؛ | وجوه | تمايز | كارآفرينان | موفق | و | ناموفق