پول را تصاحب کن، اجازه نده پول تورا تصاحب کند.
همان قدر که اهمیت دارد به فرزندتان بیاموزید که از بدهی اجتناب کند، به آن اندازه مهم است که او را از تبدیل شدن به فردی که تنها شهرتش خست است نجات دهید، به فرزندان خود بیاموزید که پول امری است که ما میتوانیم مالک آن شویم، اما اگر در این مالکیت افرط کنیم، پول مالک ما خواهد شد. این اتفاقی است که میتواند زندگی را تیره و تار و روابط عاطفی را نابود کند.
پول میتواند چیزهای بسیار زیادی بخرد اما نه همه چیز را.
پول میتواند برای شما یک ملک بخرد، اما یک خانه نه، خانه جایی است که کسانی که دوستشان دارید در آنجا انتظار شما را میکشند. جایی که شما برای آن کار میکنید، اما یک ملک تنها تجمع چند دیوار و چند وسیله است. شما میتوانید با پول دارو و خدمات پزشکی بخرید اما نه سلامتی را، سلامتی جسمانی امری است در گرو سلامت روحی و برای سلامتی روحی شما به چیزهایی بیشتر از پول نیاز دارید.
شما با پول میتوانید امکان تحصیل را بخرید، اما برای باسواد بودن به اموری فراتر از امکان تحصیل نیز هست. با پول میتوان یک تخت زیبا خرید، اما برای خوابیدن شما به آرامش نیاز دارید. هرچند ممکن است این جملات کلیشهای به نظر برسند، اما لازم است شما آنها را برای فرزندانتان بارها بازگو کنید تا آنها به این نکته واقف شوند که پول تنها وسیلهای برای دستیابی به خوشبختی است نه خود آن و مهمتر از هر چیز اینکه پول قادر نیست به تمامی خوشبختی دست یابد.
تمام پولهای دنیا نمیتواند خطایی اخلاقی را جبران کند.
مساله دیگری که همه باید به فرزندانمان در ارتباط با پول و زندگی بیاموزیم این است که تمامی پولها یکسان نیستند. بعضی پولها کثیفند و بعضی پولها تمیز. لازم نیست این مساله را به صورت مستقیم به فرزندان خود بیاموزیم، اگر به آنها اصول اخلاقی را بیاموزید آنها میتوانند به خودی خود اخلاقیات را به زندگی مالی خود تعمیم دهند.
پول فقط برای خرج کردن و پسانداز کردن نیست.
به فرزندتان بیاموزید که تنها کارهایی که میشود با پول کرد، پسانداز و خرج کردن نیست، همیشه بخشی از پول شما وجود دارد که میتوانید آن را تقسیم کنید، مهم نیست بین چه کسانی، یکی از اقوامتان که در وضعیت مالی بدی است یا فردی که نمیشناسید، مهم آن است که به فرزندان مان بیاموزیم نسبت به کسانی که به قدر آنها خوش شانس نبودهاند مهربان باشند.
خرجهایغیرضروری انتخابهایی هستند که باید ارزشش را داشته باشند.
یکی از نکاتی که باید در رابطه با پول به فرزندمان بیاموزیم این است که هر مقداری که از پولتان خرج موارد غیرضروری میکنید، قدری از بودجهتان برای روزهای سخت کم میکنید، آیا فرزند شما فکر میکند خرید یک اتومبیل گرانقیمت مهمتر از بودجه مواقع ضروری است؟
اگر این طور است، ایرادی ندارد، اما وظیفه شما این است که به او بیاموزید دائما این دوگانه را رد نظر داشته باشد، هر خرجی قدری از امنیت او در آینده احتمالی میکاهد؛ بنابراین باید مطمئن باشد که چیز خوبی را با امنیت معاوضه میکند.
پول میتواند روابطی را ایجاد و روابطی را از بین ببرد.
شما میتوانید هر شخصی را در زندگیتان دوست داشته باشید، اما بعضی اشخاص در مقابل پول مثل شما عمل نمیکنند، به فرزندتان بیاموزید که افرادی هستند که یک شکست مالی میتواند روابط عاطفیشان را نابود کند و همینطور بیشمار واکنش دیگر در مقابل پول زیاد و پول کم در بین انسانها وجود دارد، لزومی ندارد بهترین را انتخاب کنید، به فرزندتان بیاموزید که شخصی را به عنوان شریک عاطفی برگزیند که در مقابل پول شبیه به او باشد.
پول بخش مهمی از زندگی است.
درست است که پول قادر نیست همه جیز را بهدست آورد و همه چیز را تغییر دهد، درست است که پول نمیتواند یک غایت باشد و تنها یک وسیله است، اما پول اهمیتی اساسی دارد، به فرزندتان بیاموزید در مقابل اهمیت پول بیتفاوت نباشد، وقتی نمیدانید پول صورت حساب بعدیتان را از کجا بیاورید آرامشتان را از دست میدهید، وقتی پول ندارید نمیتوانید شرایط تحصیلی خودتان را با فراغت طی کنید، بدون پول حمل و نقل شما دشوار است، پول داشتن شاید کلید خوشبختی نباشد، اما فقر میتواند کلید بدبختی باشد؛ بنابراین به فرزندتان نشان دهید که اهمیت پسانداز و اندیشههای مالی برای مال اندوزی نیست؛ بلکه برای آن است که نگرانی دائمی در خصوص پول تمامی زندگی را با خود آلوده نکند.
پول در ارتباط تنگاتنگی با زمان قرار دارد.
تصوری که شما از پول نزد فرزندتان شکل دادهاید چگونه است؟ ایا فرزندتان به پول هم جون امری مادی و ثابت نگاه میکند؟ فورا این نگاه را اصلاح کنید، به فرزندتان بیاموزید که پول همچون آب روان، همچون حباب و همچون زمان گذراست، در هر اقتصادی پدیدهای به نام تورم وجود دارد و هر پول نقدی با استفاده فعالانه از آن قدرت تولید و افزایش را دارد، به فرزندتان بیاموزید که با انفعال نه تنها نمیتواند پول را استفاده کند؛ بلکه آن را از دست
خواهد داد.