تا به حال فکر کرده اید که اگر بیش از حد SMS بازی کنید چه اتفاقی می افتد؟ داستان آن به این شکل است.
از همان ابتدای دنیا، انسانها درصدد پیدا کردن راه های جدید و راحت برای برقراری ارتباط از فواصل دور بودند. اولین تلاش آنها استفاده از پیک یا پیغام آوران و گفتن اطلاعات به آنها بود. این پیک ها افرادی آموزش دیده با حافظه ای بسیار عالی بودند که می توانستند بین فواصل بسیار دور مسافرت کنند تا بتوانند وظیفه خود را انجام دهند.
بعد روزی از روزها، یک نفر علامت ها و نمادها را اختراع کرد. خیلی زود این رمزها و نشانه ها برای نوشتن با یکدیگر ترکیب شدند. این اختراع جنگی ناتمام را تا همین امروز بین مکالمه کلامی و نوشتاری برپا کرد. خیلی زود حافظه عالی پیک و پیام رسان جای خود را به اختراع جدید که نامه نامیده می شدند داد. خوشبختانه، پیام رسانان هنوز می توانستند شغل خود را حفظ کنند و این مسافت ها طولانی را مسافرت کردن و نامه ها را به گیرنده های خود برسانند.
بعد تلگراف اختراع شد، که ضربه دیگری به ارتباط کلامی و همچنین به پیام رسانان بود. ناگهان ارتباط سمبلیک را می توانستند خیلی سریعتر از پیام رسانان به فواصل خیلی دور بفرستند.
به نظر می رسید که ارتباط کلامی دیگر جلال و عظمت سابق خود را به دست نمی آورد، اما این دیدگاه خیلی سریع با اختراع تلفن توسط یک اسکاتلندی بی پایه و اساس شناخته شد. خیلی زود ارتباط کلامی جایگاه سابق خود را به دست آورد چون خیلی بهتر از تلگراف بود.
بخش عمده قرن بیستم، تلفن وسیله ارتباطی متداول بین مردم بود اما در اواخر آن، SMS (خدمات پیام کوتاه) روی کار آمد. ابتدا تصور می شد این خدمات بیهوده و بلااستفاده است تاجاییکه صنعت تلفن همراه در امریکا آن را جرء خدمات رایگان برای مشترکین خود قرار داد. اما امروزه SMS یکی از متداولترین استفاده هایی است که مردم از تلفن همراه می برند.
حال این سوال پیش می آید که SMS چطور از نظر اجتماعی بر ما تاثیر می گذارد؟
دوره سوال پرسان
اولین تاثیر آن این است که SMS دادن به شکل اعتیاد درمی آید. معتادان به SMS همیشه موبایل به دست هستند و منتظر اینند که صدای بیپ بیپ زنگ اس ام اس را بشنوند و سریعاً به آن پاسخ دهند. اگر دقت کنید این افراد همیشه در اس ام اس هایشان یک سوال وجود دارد تا طرف مقابل مجبور به دادن یک اس ام اس دیگر برای جواب آن بشود و آنها هم بطور مداوم اینکار را تکرار کنند.
استفاده مکرر از سوال ها در ذهن شما ریشه می گیرد و رابطه تان را با مردم در زندگی واقعی هم تحت تاثیر قرار می دهد. خیلی زود این پدیده به همه جا تعمیم مییابد؛ سوال به متداولترین شکل ارتباط بدل می شود. وقتی فقط سوال وجود داشته باشد دیگر استفاده از علامت سوال بی جا و بی معنی خواهد بود و زندگی هم تا ابد تغییر خواهد کرد.
سندرم "رکسان"
برای آندسته از شما که فیلم "رکسان"، استیو مارتین را ندیده اید باید بگویم که این فیلم داستان دو مردی است که عاشق یک زن می شوند. آن مردی که سنش بیشتر بود، به خاطر بینی بزرگش با خود فکر می کند که هیچ شانسی برای به دست آوردن آن زن ندارد به همین خاطر سعی می کند با نوشتن نامه ها واشعار عاشقانه به آن دیگری کمک کند که نظر زن را به خود جلب کند. طبیعتاً زن با این نامه ها عاشق میشود اما یک مشکل کوچک وجود دارد: مردی که عاشقش شده بود به هیچ وجه آن مردی که فکر می کرد نبود.
از قدیم وضع به اینصورت بود که برای آشنا شدن با کسی وقتی او را می دیدید شماره تلفن او را می گرفتید یا شماره خودتان را می دادید و بعد با او تماس می گرفتید. الان هم هنوز به همین شکل است منتها جای آن تماس با دادن اس ام اس تغییر یافته است. مردم با اس ام اس های طول و دراز رابطه شان را شروع می کنند. درواقع هیچ راهی وجود ندارد که بفهمید واقعاً با چه کسی ارتباط برقرار می کنید. در همه جای دنیا مردم عاشق کسانی می شوند که درواقع همانی نیست که فکر می کنند عاشقش شده اند، به عبارت دیگر می توانیم آن را سندرم "رکسان" بنامیم.
تاثیر 160 حرفی
در هر اس ام اس از 160 حرف می توانیم استفاده کنیم و این یک یا دو نتیجه در بر خواهد داشت. یا آن اس ام اس پر از اطلاعات بیهوده می شود چون فرد سعی می کند از همه آن 160 حرف استفاده کند یا یک پیام بلند باید سانسور شود تا در قالب آن 160 حرف در بیاید.
جوابگویی در قالب این 160 حرف، مردم را شرطی می کند و آنها این را وارد ارتباطات اجتماعی خود هم می کنند. به این طریق در گفتگوهای عادی روزمره مردم حرفی برای گفتن به همدیگر نخواهند داشت.
جدایی های اس ام اسی
به هم زدن رابطه کار خیلی زشت و ناراحت کننده ای است و اگر صادق باشیم میبینیم که هیچ کس از به هم زدن رابطه اش با کس دیگر لذت نمی برد. خیلی ها آنقدر مرد نیستند تا حرف خود را رو در رو به طرفشان بزنند، برای اینکار وسیله دیگری بر میگزینند. در گذشته قبل از اینکه تلفن اختراع شود، آنها با دادن یک یادداشت به طرف مقابلشان اینکار را می کردند. بعد ها پشت تلفن این افراد برای رسیدن به هدفشان سکوت اختیار می کردند تا طرف مقابل منظور آنها را متوجه شود. اما اکنون خیلی راحت با ارسال یک اس ام اس پیامشان را به فرد مقابل می رسانند.
احتمالاً فکر می کنید که چه چیز بدتر از به اتمام رساندن رابطه با اس ام اس است؟ پاسخ آن این است: اس ام اس اینترنتی. چقدر بد است اگر با اینکار بخواهیم به طرف بفهمانیم که حتی ارزش 20، 30 تومان پولی که با اس ام اس موبایل باید پرداخت کنیم را هم ندارد.
افزایش اضطراب
گاهی اوقات پیامی می فرستیم که جواب آن را لازم داریم. با تلفن زدن جوابمان را فوراً دریافت می کنیم (و جواب ندادن تلفن به این معنی است که فرد در دسترس نیست) اما با اس ام اس احتمالات زیادی وجود دارد: تلفن همراهشان را با خود نبرده اند؛ دوست ندارند جواب شما را بدهند می خواهند از شما دوری کنند؛ یادشان رفته جواب شما را بدهند؛ یا وقت برای جواب دادن اس ام اس ندارند. وقتی شما منتظر پاسخ آن اس ام اس هستید، که ممکن است اصلاً هیچوقت به دستتان نرسد، خیلی از این افکار (و صدها فکر دیگر) از ذهنتان عبور می کند و به این طریق اضطرابتان بیشتر میشود. این افزایش اضطراب فشار خونتان را در سالهای آتی زندگی بالا می برد که مشکلات زیادی را در بر خواهد داشت.
مردمان
اخبار اجتماعی و حوادث | دانستنیها و اطلاعات عمومی | خانواده، فرزندان، روابط همسران | ویژه دختران و پسران جوان | اطلاعات عمومی و جالب و خواندنی