با آغاز هزاره سوم وآغاز عصر ارتباطات الکترونیک روابط عمومی و تبلیغات بیش از پیش مورد توجه دانشمندان و صاحبنظران این حوزه قرار گرفته است و همانند علوم دیگر این دو رشته نیز هم از لحاظ مفهوم و هم از لحاظ کاربرد همراه با تغییرات عصر حاضر با تغییراتی مواجه بوده است بطوریکه صاحبنظران را وادار کرده است بیش از پیش به این دو مقوله با دقت بیشتری بنگرند چرا که ملاک توسعه را در هزاره سوم با میزان اطلاعات و آگاهی جوامع می سنجند نه با میزان توسعه صنعتی و چون روابط عمومی و تبلیغات و خاصه روابط عمومی در فرایند اطلاع رسانی وظیفه ای خطیر در جامعه بر عهده دارد جا دارد به طور کامل تعریف روابط عمومی و تبلیغات وشباهتها و تفاوتهای آنها مورد بررسی قرار گیرد تا علاقمندان به این دو رشته را به صورت آگاهانه به فعالیت در آن رشته ها رهنمون شود به همین منظور ابتدا تعریف روابط عمومی و تبلیغات را مورد بررسی قرار خواهیم داد و سپس تحلیل صاحبنظران مختلف را در مورد شباهت ها و تفاوت ها ی آنها بررسی می کنیم باشد که در پایان به درک درستی از روابط عمومی و تبلیغات و وظایف آنها در جامعه اطلاعاتی کنونی که به سوی دموکراتیزه شدن پیش می رود برسیم تعریف روابط عمومی :روابط عمومی عبارت است از آن بخشی از مسئولیت و وظایف ارتباطی مدیریت که از طریق آن مدیریت می کوشد برای دستیابی به اهداف سازمانی با محیط خود سازگار و هم صدا شده یا در صورت نیاز در محیط تغییرات مطلوب ایجاد نموده و شرایط محیط را به شرط مساعد بودن استمرار بخشند تعریف تبلیغات :تبلیغات کوششی است تعمدی و حساب شده که به منظور شکل دادن به دریافت دستکاری ادراک و همسو کردن رفتار با نیت مورد نظر مبلغ صورت میگیرد با توجه به تعریف تبلیغات و دیگر تعاریف مربوط به تبلیغات می بینیم جنبه مدیریتی رشته تبلیغات آنچنان مورد توجه قرار نگرفته است در صورتی که به نظر نگارنده مدیریت تبلیغات بخاطر دید منفی که نسبت به آن در جامعه وجود دارد مهمتر جلوه می کند چرا که کوچک ترین لغزش و اشتباه در اجرای یک پروژه تبلیغاتی ممکن است جبران ناپذیر باشد که این مهم در حوزه تبلیغات سیاسی چشمگیر تر است با توجه به دید مثبت جامعه کنونی نسبت به روابط عمومی مدیریت در آن حوزه کم خطر تر از تبلیغات می باشد روابط عمومی بدنبال ثبات وضعیت مطلوب جامعه خود می باشد و یا به دنبال تغییرات مثبت در آن جامعه است در صورتی که تبلیغات بدنبال تغییر در نگرش و متعاقب آن تغییر رفتار احاد جامعه در راستای نیت مبلغ است و ممکن است منفی نیز باشد در ضمن باید متذکر شد که هم روابط عمومی و هم تبلیغات آگاهانه به فعالیت در راستای نیل به اهداف سازمان خود می پردازند بعنوان یک تفاوت بارز باید گفت روابط عمومی به عنوان یک نیاز سازمانی و شخصی مورد توجه عموم مردم قرارداردو افرادبرای پیشبرد اهداف سازمانی و شخصی به اصول روابط عمومی نیاز پیدا خواهند کرد در صورتی که هر چند تبلیغات اکثر افراد جامعه را تحت پوشش و تاثیرات مثبت و منفی خود قرار داده است اما میتواند یک نیاز شخصی نباشد و فقط مورد استفاده شرکتهای تبلیغاتی قرار گیرد .
اگر چه تبلیغات كاملاً متمایز از روابطعمومیاست اما گاهی با روابطعمومیدر یك ردیف قرار میگیرد. در اصل ، تبلیغات نوعی فعالیت تجاری است كه طی آن تلاش میشود تا از طریق رسانههای گروهی ،سطح مصرف محصول یا خدماتی ویژه افزایش یابد انستیتو كارشناسان تبلیغات بریتانیا تبلیغات را اینگونه تعریف میكند . تبلیغات فرآیندی است كه در طی آن معرفی كالا یا خدمات به گونهای صورت میگیرد تا با بیشترین ترغیب در خرید و كمترین هزینههمراه باشد . پرسشی كه در اینجا ذهن را به خود مشغول میكند این است كه آیا تبلیغات به تنهایی می تواند كالا یا خدمتی را به فروش برساند اگر قرار است تبلیغات در قالب ارائه پیام صورت گیرد بهتر است این كار با پرداختن هزینه تبلیغات همراه باشد .
همانگونه كه كارشناسان فعال در بخش تبلیغات بیان كردهاند موقعیت های متعددی وجود دارد كه در آن اینگونه تبلیغات به تبلیغاتی كه به طور مجانی و از طریق مطبوعات صورت میگیرند ترجیع داده میشود . در اینجا به چند نمونهاشاره میكنیم . 1)خرید فضای مناسب برای تبلیغات به جای دلخوش كردن به روزنامه یا مجلاتی كه ممكن است هرگز انتشار نیابد مؤثرتر و كم هزینه تر است . 2 ) یك تبلیغات میتواند در مقایسه با مطبوعات كار معرفی كالا یا خدماتی را راحت تر انجام دهد و از سویی مورد بی مهری و آزار و اذیت هیأت تحریه قرار نگیرد .
مزیت های نسبی و سایر خصوصیات روابطعمومی و تبلیغات در مقایسه با یكدیگر به قرار زیر است :
1)یك سازمان ممكن است از تبلیغات استفاده كند یا استفاده نكند اما هر سازمان بدون توجه به ماهیت آن ، از روابطعمومیبهره میگیرد بعنوان مثال خدمات آتش نشانی ،بیمارستانها و بسیاری از سازمانهای دولتی كه به ارایه خدمات اجتماعی اشتغال دارند ممكن است از تبلیغات استفاده نكنند اما مجبور بهاستفادهاز روابطعمومیدر تمامیسطوح كاری خود هستند 2) روابطعمومیدر مقایسه با تبلیغات به زمان و تلاش بیشتری نیاز دارد . زیرا تبلیغات به خرید و فروش كالا و یا خدماتی ویژه محدود میشود و از سویی كلیه فعالیتهای مربوط به تغییر و توجیهاقتصادی ،تولید ،فروش و غیره را میتوان بهاینگونه مؤسسات تبلیغاتی واگذار كرد حتی سازمانهای تبلیغاتی بهارزش روابطعمومیپی بردهاند و این مسئله شكل گیری واحدهای روابطعمومیرا در مؤسسات بزرگ تبلیغاتی توجیه میكند . 3) فرآیند سیاستگذاری در روابطعمومیدراز مدت است و یك شبه صورت نمیگیرد و از سویی با هزینههمراهاست .
4)در تجزیه و تحلیل امور مالی ، هیچ دلیلی وجود ندارد كه تبلیغات و روابطعمومیبرای یك هدف فعالیت كنند اگر چه كارشناسان این دو بخش میتوانند در رشتههای كاری مختص خود به فعالیت بپردازند تبلیغات را میتوان بعنوان سلاح یا ابزاری تصور كرد كه در دستان كارشناسان روابطعمومیجای گرفتهاست روابطعمومیمیتواند برای دستیابی بهاهداف مورد نظر از تبلیغات به شكلی مفید و مؤثر استفاده كند خوشبختانه روابطعمومیو تبلیغات هم اكنون توان و امكانات خود را برای رسیدن بهاهداف مشترك ،تركیب و تلفیق كردهاند امروزه نمونههای فراوانی را میتوان یافت كه در آن روابطعمومیو تبلیغات به عنوان یك گروه واحد كه در زمینهارتباطات فعالند با یكدیگر همكاری میكنند نتایج این همكاری متقابل در برنامههای مرتبط در سراسر جهان بسیار مهم و مستدل است افزون بر آن روابطعمومیمیتواند در برنامهریزیهای مربوط به تبلیغات در راستای حمایت از بازاریابی و فعالیتهای فروش و نیز در فرآیند تأثیرگذاری بر افكار عمومیحضوری مؤثر داشته باشد . در عصر جهانی شدن هر سازمانی سخت كار میكند تا شناخته شود برای این منظور روابطعمومیو نیروهای تبلیغاتی به شكل فزایندهای در كنار هم كار میكنند اكنون آژانسهای مهم تبلیغاتی آژانسهای روابطعمومیرا نیز در خود دارند . روابطعمومیو تبلیغات با افكار عمومیسروكار دارند اما علت و سبب و انگیزه نزدیك شدن آنها بهافكار عمومییكسان نیست تبلیغات فارغ از حق یا ناحق بودنش خصلتاً و فی ذاته یكسویه و دُگم و در اجرا پی گیر و لجوج و بیرحم است و برای نشانیدن حرفش برکرسی افكار عمومیاز توسل بههر دستاویزی دریغ ندارد اما افكار عمومیدر روابطعمومیطرف مذاكره و بحث و گفتگوی صمیمانهاست . قا بل ذکر است که نحوه عمل روابط عمومی و تبلیغات در شکل گیری افکار عمومی در جامعه تا حدودی با هم متفاوت است زیرا آنچه در آفرینش افکار عمومی در مورد موضوعی خاص بسیار مهم است دو عامل رسلنه ها و رهبران افکار است که البته روابط عمومی بیشتر به رسانه ها توسل می جوید ولی تبلیغات هر چند که از رسانه ها استفاده میکند اما به صورت فزاینده ای از رهبران افکار در زمینه های مختلف از جمله سینما تیاتر ورزش و سیاست وغیره بهره می برد روابطعمومیاصرار ندارد و نمیخواهد كه بر گردهافكار عمومیسوار شود همراهی و گام دوستانه با او برداشتن را طالب است جنبهاطلاعی و خبری در روابطعمومیبسیار قوی و محوری است روابطعمومیبمنزله یك خبرگزاری دایماً در حال پخش و نشر اخبار تازه به تازهاست و در این رهگذر مبرا از هر گونه سانسور و حیله و اغفال و كج راهی است در صورتی كه نفس خبر رسانی در تبلیغات عمده و اصلی نیست و انواع حیله و شگردها در تبلیغات ناروا رایج و عادی است در روابطعمومیكسب نظریات و تمایلات مخاطبان و انتقال آنها به مدیریت و ارایه طرحهای گاه اندرز گونه جهت اصلاح روشها كاری اساسی است اما در تبلیغات علی الاصول چنین شیوههایی نمیتواند بكار گرفته شود قاعدهاین است كه تبلیغات مأموریت یك جانبه رساندن پیام ها را انجام دهد و نه بیشتر . و بالاخره در روابطعمومیهیچ چیز پنهان ، مرموز ، ناصاف و دو رو نیست همه چیز باید آشكار و روشن و شفاف باشد اما در تبلیغات هر نوع پنهان كاری ، عدم صراحت و پیچیدگی محتمل است . روابطعمومی و تبلیغات مشابهات اندك و تفاوتهای زیادی باهم دارند مشابهات آنها در گسترةعلوم و معارف و تحولات تاریخی و اجتماعی ،معمولی و عادی است اما تفاوتهای آنها عمده و اصلی و بنیانی میباشدلذا در عرف و سیمای علمیو عملی ،روابطعمومیو تبلیغات جزیی و شعبهای از یكدیگر نیستند هر یك راه مشخص و جداگانهای دارند هر یك دارای شأن و حیثیت مستقل خود هستند بنابراین هرگونهاختلاط و امتزاج آنها در تئوری و عمل خلاف و غلط است گرچه تارهای نازكی كههمه شاخههای معارف بشری را بهم پیوند میدهد آنها را نیز مرتبط میسازد اینكه در بعضی از شركت ها و نهادهای خارج یا داخل كشور واحدهایی بنام روابطعمومیصرفاً بكار تبلیغات مشغولند نمونههایی از سوء استفادهاز نام و یا عدم فهم و شناخت از اصول روابطعمومیاست و نباید مورد تقلید و اعتنای سازمانها و دانش پژوهان قرار بگیرد .
در ادامه بر آن خواهیم بود با تشریح دو بحث كلان الف : پیام و هدف و ب : پیام و پاسخ به زوایایی از اختلافات و شباهتهای تبلیغات و روابطعمومیبپردازیم
الف ) پیام و هدف
با بیانی روشن اهداف روابطعمومیو تبلیغات متفاوت است مخاطب ،هدف تبلیغات است هدف تبلیغات تأثیر ،نفوذ و تسلط بر مخاطب و اقناع مخاطب است تبلیغات بدنبال تأمین منافع منبع است و یكسویه و كوتاه مدت انجام میگیرد پیام تبلیغات نیز مبهم و سادهاست . ایجاد ارتباط ، هدف روابطعمومی است و هدف روابط عمومی تعامل و گفتگو و ایجاد و حفظ و تداوم ارتباط با مخاطبان است كهاین ارتباط دوسویه و بلند مدت انجام میگیرد پیام روابطعمومینیز شفاف و پیچیدهاست در نگاهی شاید بتوان گفت مهمترین اهداف روابطعمومی، تبادل اطلاعات واقعی و ایجاد حسن تفاهم ،تعامل با مخاطب ، تأمین منافع سازمان و مخاطب و ایجاد، حفظ و تداوم ارتباط با مخاطب است و اهداف تبلیغات كسب آراء و تمایلات دلخواه ،اقناع مخاطب . تأمین منافع منبع یا سازمان و تأثیر و نفوذ و تسلط بر مخاطب است اما زلال تفاهم كام تشنة تبلیغات را سیراب نمیكند او بدنبال رود پرخروشی از سیلاب گل آلود هیجان و التهاب ذهنی و فهم یكطرفه و دلخواهاست . بحث پیام و هدف رابا 3 محور 1 ) اهداف 2 ) مسئولیت 3 )سیاستگذاری پیگیری میكنیم .
1) اهداف :
تعامل با مخاطب ، تأمین منافع سازمان و مخاطب و ایجاد و حفظ و تداوم ارتباط با مخاطب مهمترین اهداف روابطعمومیاست و اقناع مخاطب ،تأمین منافع منبع و سازمان و تأثیر و نفوذ و تسلط بر مخاطب مهمترین اهداف تبلیغات است . روابطعمومیدر واقع رابطی است بین سازمانها و مردم و سعی دارد كهاهداف سازمانها را برای مردم تشریح و از مردم بیشتری خبر گیری كند و عكس العمل آنها را به تصمیم گیران و به سازمان تحویل دهد اما تبلیغ كوششی است تعمدی و حساب شده كه به منظور شكل دادن به دریافت ، دستكاری كردن ادارك و همسو كردن رفتار مخاطبان با نیت مورد نظر مبلغ صورت میگیرد.
2) مسئولیت :
روابطعمومیمسئولیت اجتماعی دارد ودر برابر افكار عمومیپاسخگوست و تبلیغات مسئولیت اقتصادی دارد ودر برابر سازمان پاسخگوست همچنین روابطعمومیمسئولیت تفاهم دو طرفه و تبلیغ مسئولیت فروش بیشتر را دارد . در روابطعمومیهدف انتفاعی فوری و مستقیم در میان نیست بلكه تمام توجه به نتایج و آثار آینده معطوف میباشد اما تبلیغ تجاری مجموع تكنیك های انتفاعی است كهاز طرف مؤسسات اقتصادی بمنظور جلب و نگهداری و افزایش خریداران اعمال میشود روابطعمومیو تبلیغ كالا دو وظیفه مشخص و متمایز از یكدیگرهستند تبلیغات روابطعمومینیست و روابطعمومیتبلیغ نیست هدف اصلی روابطعمومیجلب اعتماد است سعی آنها بر این است كه وجهه عمومییك نهاد را تقویت كنند و آن را به مردم بشناسانند و نظر آنها را جلب كنند تبلیغات در رابطه با كالاست هدف اصلی از تبلیغات فروش كالا و معرفی آن است .
3) فرآیند سیاستگذاری :
روابطعمومیدر مقایسه با تبلیغات به زمان و تلاش بیشتری نیاز دارد فرآیند سیاستگذاری در روابطعمومیدرازمدت است و یك شبه صورت نمیگیرد چنین روابطعمومیبه دنبال حفظ و تداوم ارتباط با مخاطبان است فرآیند برنامهها را دراز مدت و طولانی در نظر میگیرد در ضمن اینكههمدلی كار روابطعمومیاست نیازمند زمان طولانی تری است اما تبلیغات در كوتاه مدت به دنبال منافع است پس فرآیند سیاستگذاری آن نیز كوتاه مدت است و برنامههای تبلیغاتی برای زمانی كوتاه برنامه ریزی میشود .
ب) پیام و پاسخ :
بحث پیام و پاسخ بهاین میپردازد كه فرآیند دوسویه و یك سویهارتباطی در روابطعمومیو تبلیغات با چه تأثیراتی مدنظر قرار میگیرد در تبلیغات مخاطب بی نقش و منفعل است تبلیغات در مقابل مسئولان سازمان پاسخگوست و تأثیرات آن زود رس است مشاطه آمیز و یكسویهاست و پیام آن خیالی و مبهم ،طنز و شوخی ، غلو در حمایت از محصول و سادهاست در روابطعمومیمخاطبان فعال و هوشمند هستند تأثیرات اعمال روابطعمومیدیررس است ماهیت پیام مشاركت آمیز و دوسویهاست پیام شفاف و جدی و واقع گراست و به معرفی محصول میپردازد ماهیت پیام ، ویژگیهای پیام ،نقش مخاطب و فرآیند تأثیر گذاری در بحث پیام و پاسخ تفاوتهای روابطعمومیو تبلیغات را نشان میدهد .
1) ماهیت پیام :
ماهیت پیام در روابطعمومیمشاركت آمیز و دوسویهاست و در تبلیغات سلطهآمیز و یكسویهاست . پائولو مارانتز كوهی اعتقاد دارد كه آوازه گری و تبلیغات تجاری شكل یكسویهارتباط هستند در حالی كه روابطعمومیآرمانی یك ارتباط دوسویهاست در تبلیغ سعی میشود ارادةمردم ،تفكر ،نگرش و جهان بینی آنان به سوی عوامل تبلیغ جلب شود . یعنی مبلغ به جای مخاطب خود فكر میكند و عقاید خود را به آنان تحمیل میكند بخصوص تبلیغات در غرب بر این اساس است كه تا حد امكان بهتر و بیشتر جلب توجه كند فریب بدهد و افكار عمومیرا تحت تأثیر خود قرار دهد و آن را بسیار هیجان زده كند ، در آثار دانشمندان مكتب شیكاگو چون جورج هربرت میر ،تورشتاین و بلن ،رابرت ای پارك ،كروكبرگ و استارك نقش روابطعمومیمورد بازنگری واقع شدهاست بصورتی كه دیگرمفاهیم رایج اقناع و دستكاری مورد توجه نبوده در عوض روابطعمومیبعنوان ارتباطی تعاملی مشاركتی و پیچیده توصیف میشود كه به صورت بالقوه بهایجاد حسن مشاركت كمك میكند . .
2) ویژگیهای پیام :
مهمترین ویژگیهای پیام در روابطعمومیشفافیت ،جدیت ، واقع گرایی ، معرفی محصول و پیچیدگی و وسعت پیام است اما پیام تبلیغاتی خیالی ، مبهم ،طنز ،غلو ،حمایت از محصول و سادگی است در روابطعمومیهمه چیز پنهان ،مرموز ،ناصاف و دورو نیست همه چیز باید آشكار و روشن و شفاف باشد اما در تبلیغات هر نوع پنهان كاری ، عدم صراحت و پیچیدگی متحمل است .
جرج ارول میگوید : تبلیغات تماماً دروغ است حتی زمانی كه حقیقت گفته میشود . تبلیغات محصول را حمایت میكند در تبلیغات اجباراً به یك محصول اشاره میشود و طیف تبلیغ مطلوب جلوه دادن محصول در نظر مخاطبان است . تبلیغات تجاری عمدتاً حول محور بزرگ نمایی و بر جسته سازی كاذب میچرخد به نحوی كه روند تكاملی تبلیغات تجاری در دنیا حكایت ازآن دارد كه بسیاری از فعالیتهای تبلیغاتی و تجاری بر محور فریب و گزافه گویی جریان دارد .
3) نقش مخاطب :
با توجه بهاینكهروابطعمومییك جریان دوسویهاست عكس العمل و بازخورد مخاطب برای او فوق العادهاهمیت دارد در جریان تبلیغات بیشترین نیاز افزایش فروش و در آمد است و توجه به نیازهای مخاطبان و سئوالات مخاطبان امری نیست كه مبلغ بدنبال آن باشد مبلغ خواهان عكس العملی از مخاطب است كه مقاصد مبلغ را ارضا میكند نه مقاصد مخاطبان را .
اما در روابطعمومیمراجعه كنندگان و مصرف كنندگان از حقوق و اختیاراتی برخوردار هستند كه آگاهی از آنها برای تك تك دست اندركاران تولید و مؤسسه ضروری است و در واقع در جریان دوسویه ، فعالیت نیز دو طرفه و دوسویهاست و فعالیت نیازمند تفكر و هوشمندی است اما مبلغان با اعتقاد بهالگوهای نظریه تزریقی و گلوله جادویی نقشی برای مخاطبان قایل نیستند .
4) فرآیند تأثیر گذاری :
تبلیغات حیات بسیار كوتاهی دارد و در واقع مبلغ به دنبال تأثیرات كوتاه مدت است و تأثیراتی فوری را پیگیری میكند اما روابطعمومیدر ارتباطی دوسویه و طی زمانی طولانی و با تعامل و پرسش و پاسخ هدف خود را دنبال میكند و تأثیرات بلندمدت را پیگری میكند .
بار دیگر با مراجعه به تعاریف روابطعمومیو تبلیغات میخواهیم به وجوهافتراق و اشتراك آنها بپردازیم توجه بهاین نكتهاساسی ضروری است كه كاركنان روابطعمومیبا حركت به سمت تبلیغات ، از ارتباطات مشاركت آمیز به سمت ارتباطات سلطهآمیز گام بر میدارند و گام به گام از فلسفة واقعی روابطعمومیكههمانا مردمداری است دور میافتند پس با تمسك دوباره به تعاریف آنها به وجوهاشتراك و افتراق آنها میپردازیم.
جی ای گرونیك نظریه پرداز معاصر روابطعمومی،روابطعمومیرا مدیریت ارتباط بین یك سازمان و همگان (مخاطبهایی ) میداند كه با آن سرو كار دارند با دقت در 27 تعریف مشهور در خصوص روابطعمومیبه تعریف جامعی كهاز آنها نتیجه شدهاست میپردازم
روابطعمومی، مجموعهای از عملیات ارتباطی آگاهانه و مبتنی بر تحقیق و برنامه است كه با استفادهاز شیوههای علمیو هنری به دنبال اطلاع رسانی به مردم و اطلاعیابی از آنان ، تجزیه و تحلیل گرایشهای مخاطبان و نفوذ در افكار عمومیبمنظور جلب نظر ،تفاهم و حمایت مستمر از مخاطبان با كاربرد تكنیكها و ابزارهای ارتباطی نوشتاری ،گفتاری ،دیداری و شنیداری است . دقت در این تعریف نشان میدهد كه روابطعمومی،بیشتر متكی بر مخاطب و دیدگاههای اوست و این مخاطب است كه سهم عمدهای در برنامه ریزی های روابطعمومیو تعیین اشكال ارتباط با خود دارد بر اساس این مطالب میتوان به نتایج زیر دست یافت :
1) روابطعمومیدر پی ارتباط دوسویه با مخاطب است و در جریان ارتباط بین منبع و مخاطب تعادل قوا و موازنه قدرت برقراراست و منبع به جای تلاش برای نفوذ بر مخاطب در پی گفت وگو است .
2) روابطعمومیصرفاً بدنبال اطلاع رسانی نیست بلكه مكمل این فرآیند را اطلاع یابی میداند در واقع روابطعمومیاز طریق اطلاع رسانی در پی تأثیر گذاری بر افكار عمومیاست و از طریق فرآیند اطلاع یابی بر اهمیت تأثیر گذاری بر افكار عمومیصحّه میگذارد .
پس از بحث دربارة تعریف روابطعمومیبمنظور امكان مقایسه آن با تبلیغات ،توجه به تعریف تبلیغات نیز ضروری است . تونیس تبلیغات را تلاشی برای اشاعهافكار فاقد حقیقت و دقت میداند بعضی ها منظور از تبلیغ یا پروپاگاندا را كه خود از نام و عملكرد مجمع تبلیغ و ترویج ایمان مشتق شدهاست به معنی پخش یا تحریم و یا به حركت واداشتن اندیشههای ویژه میدانند آنان بر این باورند كه پروپاگاندا به معنی دروغ ،تحریف ،فریب ،جنگ روانی وشستشوی مغزی بكار میرود و هویت یك پیام به عنوان پروپاگاندا از معنای منفی و نادرست آن شناسایی میشود .
گارث اس جاوت و ویكتوریا اودانل با چنین دیدگاهی ، تبلیغ را به پنج نوع تقسیم میكنند 1) تبلیغ آشوب آفرین یا هیجانی 2 ) تبلیغ وحدت بخش 3 )تبلیغ سفید 4)تبلیغ خاكستری 5) تبلیغ سیاه . اگر در هر یك از انواع تبلیغات یاد شده توجه كنیم در مییابیم كه مهمترین ویژگی آنها نادیده انگاشتن نقش مخاطب است هم چنین بعضی ها معتقدند كه در تبلیغ سعی میشود ارادة مردم ، تفكر ،نگرش و جهان بینی آنان به سوی عوامل تبلیغ جلب شود یعنی مبلغ به جای مخاطب خود فكر میكند و عقاید خود را به آنان تحمیل میكند بر اساس آنچه گفته شد میتوان گفت ویژگیهای عمدة فرآیند تبلیغات بهاین شرح است .
1)یك سویه بودن ارتباط مبلغ (منبع )با مخاطب ، 2 )مشروعیت استفادهاز راهها و ابزارهای مختلف برای رسیدن بههدف ،3 )اهمیت داشتن صرف منافع مؤسسه یا منبع ،
4) دستكاری اطلاعات در جریان تبلیغ ، 5 ) تحمیل عقاید به مخاطب ،6 )توجه بهاقناع در شكل متعالی تبلیغ
با تببین برخی از ویژگیهای روابطعمومیو تبلیغات ،حال میتوان دربارة وجوهافتراق آنها بحث كرد دكتر یحیی كمالی پور استاد بین المللی ارتباطات در این خصوص خاطر نشان میسازد . « در دنیای صنعتی ، تبلیغات و روابطعمومیدو مقوله جداگانههستند و با توجه بهاهداف جداگانه شان ،حتی دفاتر جداگانههم دارند اما در كشور ما تا حدودی مرز بین این دو از بین رفته و حتی روابط عمومی تحت الشاع تبلیغات قرار گرفتهاست ».
پائولو مارانتز كوهن اعتقاد دارد كه آوازه گری و تبلیغات تجاری شكل یك سویهارتباطات هستند در حالی كه روابطعمومی آرمانی ،یك ارتباط دوسویهاست یك بنگاه مطبوعاتی با استفادهاز تبلیغ میكوشد تا بههر قیمت ،نام مشتری در رسانهها ذكر شود در حالی كه روابطعمومیتنها بهاین دلیل به تبلیغ میپردازد كه قصد دارد آن را در درون برنامه گسترده خود كهاهداف سازمان و افكار عمومیرا مدنظر دارد بگنجاند یكی از تفاوتهای اساسی روابطعمومیو تبلیغات ،توجه بهاخلاق حرفهای در روابطعمومیاست همین اختلاف در توجه تبلیغات به غرایز طبیعی انسان است كه در روابطعمومیوجود ندارد بلكه در روابطعمومیعقلانیت ارتباطی مدنظر است همچنین هدفها در فعالیتهای تبلیغی در تحمیل نظرات بر مخاطب متمركز است در حالی كه روابطعمومیبه دادن آگاهیهای لازم به مخاطب فكر میكند روابطعمومیسعی در ایجاد ارتباط دوسویه دارد در حالی كه تبلیغات سعی در خارج نمودن رقیبان از صفحه رقابت دارد روابطعمومیاز زبان مخاطبان سخن میگوید در حالی كه تبلیغات سعی در اقناع مخاطب دارد . در تبلیغات ، پیامهای ارسالی تحت كنترل مؤسسه تبلیغاتی است در حالی كه بیشتر پیامهای روابطعمومیغیر قابل كنترل هستند یعنی چون پیامها در اختیار رسانهها قرار میگیرد توسط آنها دستخوش تفسیر و تغییر میشوند .
هم روابطعمومیو هم تبلیغات دست اندر كار عنصر ترغیب هستند اما بسیاری از
شباهتها بههمین جا ختم میشود . روابطعمومیمسئولیت شكل دادن و بهبود سایت سازمان را به عهده دارد و فعالیتی مدیریتی است حال آنكه تبلیغات چنین نیست كار تبلیغات بسیار محدود تر است این حرفه بر روی فروش یك محصول یا ارایه خدمات متمركز میشود آن هم پس از آن كه تمام تصمیمات مدیریتی اتخاذ شده باشند روابطعمومیطرز فكر،طرح ها و دیدگاههایی را میفروشد كه مشهور هستند اما قابل سنجش نیستند ولی در حرفه تبلیغات موفقیت با امور مشهور و ملموسی چون فروش سنجیده میشود اموری كهاز پایه و اساس قابل محاسبهاند هر سازمانی برای توسعه نیاز به یك مبارزهاعتقادی دارد در اینجا میتوان بین روابطعمومیو تبلیغات یكی را برگزید . برتری تبلیغات در آن است كه سازمان پیام ها را مهار میكند یك سازمان با خرید یك فضا یا وقت در رسانهها در مورد آنچه در آگهی های خود میگوید آخرین حرف را میزند در روابطعمومیبر عكس ،سازمان ،سعی میكند رسانهها را تحت تأثیر قرار دهد تا گزارش رابه شیوةخود شرح دهد اما پیامیكه منتشر میشود در واقع مطابق میل رسانهها خواهد بود یك گزارشگر خبری میتواند در مورد اطلاعات مربوط به سازمان به كارمند روابطعمومیمتكی باشد اما میتواند از منابع دیگر نیز اطلاعاتی را جمع آوری كند و در نهایت این گزارشگر است كه داستان را مینویسد گزارش خبری نسبت بهآگهی از اعتبار بیشتری برخوردار است یك سازمان هرگز نمیتواند در مورد نتیجةمبارزات روابطعمومیمطمئن باشد رسانهها تمام اطلاعات را از افراد حرفهای در روابطعمومیدریافت میكنند اما در اكثر مواقع نهایت سعی خود را میكنند تا گزارش را به گونهای شكل دهند كهافراد مشغول در روابطعمومی را دچار دردسر كنند . سازمانها برای بسیاری از مبارزات اعتقادی هم از روابطعمومیاستفاده میكنند و هم از آگهی .
ادوارد برنیز نویسندهاولین كتاب روابطعمومیاعتقاد دارد كهایمان و درستی با ارزش ترین چیز برای یك كارورز روابطعمومیاست وی همچنین خاطر نشان میسازد كهآگهی تبلیغاتی و فعالیتهای این گونهای ممكن است اجزای روابطعمومیرا تشكیل دهند ولی اجزایی نیستند كه حاصل جمع آنها مساوی با روابطعمومیباشد لذا بین امور تبلیغاتی و روابطعمومیتفاوت فاحش وجود دارد . یكی از تفاوتهای بسیار اساسی وجود موازین و اخلاق حرفهای در روابطعمومیاست كه درواقع ضامن سلامت فعالیتهای روابطعمومیو آن را به سطح یك فعالیت صادقانه ، صریح ،روشن و در خدمت مخاطب ارتقاء میدهد . در تبلیغات ، غرایز طبیعی مورد هدف است در حالی كه در روابطعمومی، هدف عقلانیت ارتباطی است و روابط عمومی سعی می كند ضمن گفت وگو با مخاطب ، انجام بحث استدلالی و بهره گیری از دیدگاههای مخاطب بهاجماع و نظر مشتركی برسد از نظر غایت و هدف ،غایت فعالیتهای روابطعمومیآگاهی بخشی به مخاطب است و مخاطب گزینشی عمل میكند و تأثیر پذیری از روابطعمومیارادی بوده و بین روابطعمومیو مخاطب ،كنش متقابل و دوسویه وجود دارد . در حالی كه در تبلیغات صرفاً در پی تحمیل عقیدهای است كه مورد نظر مبلغ است بنابراین هرگاه مخاطب بدون اطلاع و آگاهی از غایت روابطعمومی، تأثیر پذیر شود تحت تأثیر تبلیغ قرار گرفتهاست . در تبلیغات هدف كسب پیروزی در میان رقیبان است در حالی كه روابطعمومیدرصدد است تا بتواند با مخاطب ارتباط متقابلی برقرار سازد .
تفاوت عمدة دیگر بین تبلیغات و روابطعمومیاین است كه روابطعمومیبا مخاطب یك تعامل دموكراتیك را دنبال میكند و از زبان مخاطب سخن میگوید در حالی كه تبلیغات در پی بهرهبرداری از مخاطب برای تأمین مقاصد مبلغ است و آزادی مخاطب را مورد تهدید قرار میدهد . در اینجا ازچند منظر و با توجه بهابعاد مختلف تعاریف روابطعمومیو تبلیغات از دیدگاه صاحب نظران سعی شد تفاوتها و شباهتهای روابط عمومی و تبلیغات بیان گردد و روابط متقابل آنها موردتوجه قرار گیرد بههمین دلیل ممكن است بعضی از تفاوتها و شباهت ها چندین بار تكرار شده باشد كه دلیل آن نحوة به كاربردن ادبیات موضوع از منظر صاحب نظران مختلف بودهاست كهالبتهاز نظر نگارنده ، تكرار آن خواننده را با ویژگیهای دو مقوله بیشترآشنا می کند كه این خود (تكرار) یكی از تكنیكهای مورداستفاده در روابطعمومیو تبلیغ به منظور تاثیر گذاری بیشتر می باشد است .
نتیجه گیری
با توجه به تعاریفی كهاز روابطعمومیارایة گردیده میتوان گفت روابطعمومییك نوع پاره سیستم باز است و در دیدگاه سیستمیارتباطات پاره سیستم روابطعمومیرابه عنوان سیستمی باز و با ویژگی های خاص چنین سیستمییعنی انطباق پذیری و هم ایستایی میدانند این پاره سیستم ،به صورت پویشگر ،نه واكنش گر ،با وظیفهای كارگزارانه نه متصدیانه ،مأموریت ویژه بررسی همه جانبه مبادلات سازمان،محیط
(عامه) و تعامل میان آنها از جمله تبلیغات را بر عهده دارد . روابطعمومیبعنوان نوعی پاره سیستم باز میتواند بر اساس آگاهیهای قبلی بصورت پویشگر از اختلال در كاركرد سیستم خود جلوگیری كند و همچنین به صورتی كارگزارانه برای هر دوسوی مبادله یعنی سازمان و عامه نگران باشد بنابراین لازم است مناسبت های تبلیغاتی سازمان نه به صورت مجزا و منفرد بلكه در كنار برون دادهای دیگر (ماده ،انرژی و سایر اطلاعات ) در نظر گرفته شود و این همان است كه در هر مدل روابطعمومیسیستم باز دیده میشود . سازمانهای دارای سیستم بسته ماهیتاً نمیتوانند به درستی از نوع و میزان تأثیر آگهی تبلیغاتی خود اطلاع یابند اگر هم در درون سیستم بستةخود با فرضیاتی در باب این تأثیرات دست یابند از آنجا كهاز عكس العمل های ناشی از برون دادها و یا درون دادهای انرژی ،ماده و گونههای دیگر اطلاعات خود با محیط و از همه مهمتر آن كهاز تعامل میان آنها بی اطلاع هستند فرضیات آنها یك بعدی خواهد بود و سازمان را به نابودی خواهد كشاند بههمین دلیل در هزارة سوم بیش از پیش آژانسهای تبلیغاتی به تبعیت از روابطعمومیها به مخاطب پژوهی و بازخورد بسیار اهمیت میدهند چرا كههمین عامل تضمین كننده موفقیت چنین آژانسهایی میتواند باشد . با توجه به آن چه گفته شد میتوان گفت روابطعمومیمیتواند برای پیشبرد اهداف خود از تبلیغات سود جسته و تبلیغات بعنوان زیر مجموعهای از واحد روابطعمومیبرای رسیدن بهاهداف روابطعمومیكهاطلاع رسانی و اطلاع یابی و مخاطب سنجی از اهم آنهاست روابطعمومیرا یاری برساند هر چند كههمان طور كه گفته شد هم اكنون آژانسهای بزرگ تبلیغاتی كه در سطح بین المللی فعالیت میكنند در چارت سازمانی خود واحد روابطعمومیرا نیز گنجاندهاند چرا كهامروزه آژانسهای تبلیغاتی نیز بهاین نتیجه رسیدهاند كه برای رسیدن به موفقیت به جای استفادهاز دورغ و فریب باید به سوی اشاعةاطلاعات درست و صحیح گام بردارند و همین عامل توانستهاست در هزارةسوم روابطعمومیو تبلیغات را به هم نزدیك كند اما با این وجود در یك جمع بندی كلی می توان نتیجه گرفت كه روابط عمومی و تبلیغات دو واحد متفاوت و متمایز هستند كهاهداف و برنامههای مختص به خود را پیگیری میكنند روابطعمومیجریان دوسویهاخبار و اطلاعات است مردم در مقابل روابطعمومیپرسشگر هستند و روابطعمومیدر مقابل مردم پاسخگوست در حالی كه مخاطب در مقابل تبلیغات بی نقش و احیاناً دارای نقش منفعل است و به پرسشهای او پاسخ داده نمیشود تبلیغ تولید محور و روابطعمومیمخاطب محور است تبلیغات بدنبال ترغیب و شاید اقناع است در حالی كه ترغیب و اقناع در روابطعمومیبرای هدف نهایی یعنی آگاهی بخشی كاربرد دارد و روابطعمومیبدنبال تفاهم و همدلی است توضیحات برای مخاطب محدودیت ایجاد میكند اما روابطعمومیبا ارتباط دوسویه محدوده آزادی او را گسترش میدهد در تبلیغات صرفاً منافع مؤسسه مهم است و مبلغ در صدد تحمیل عقاید به مخاطبان از راههای مختلف با ابزارهای مختلف و برای رسیدن بهاهداف مختص به خود است . نهایتاً اینكهاگر چه تبلیغات بخشی از رونق و نشاط اقتصادی است اما توده مردم نگرش مثبتی از تبلیغات ندارند. اینك با توجه بهارتباط نزدیك بین روابط عمومی و تبلیغات كهابتدا كاملاً از هم مجزا معرفی شدند میتوان نتیجه گرفت كه روابطعمومیدر صورت استفادهاز تبلیغ ، آنهم به طور محدود ،از یكی از انواع تبلیغات یعنی تبلیغات سفید استفاده میكند كهالبته در این صورت نیز نوع تبلیغاتی كه روابطعمومیانجام میدهد با تبلیغاتی كه مبلغان مد نظر قرار میدهند تفاوت زیادی دارد بطور مثال ممكن است درج گزارش آگهی در مطبوعات كه در قبال پرداخت وجه صورت میگیرد و روابطعمومیدر آن نقاط قوت فعالیتهای سازمان را برجسته نشان میدهد نوعی تبلیغ محسوب شود .
ولی توجه بهاین نكته ضروری است كه روابطعمومیعلیرغم برجسته سازی یك جانبه نقاط قوت عملكرد و دستاوردهای سازمان ، به دور از نیرنگ و دورغ هدفش تنها جلب توجه مخاطب به عملكرد برجسته سازمان است . در صورتی كه در تبلیغات هدف فقط فروش كالا و خدمات است آن هم بههر صورت ممكن .
ویوان نیوز
آموزشهای کاربردی کسب و کار | آموزشهای مهارتی و فنی مشاغل | خواندنیهای مکمل کسب و کار | مهارتهای بازاریابی و فروش | مهارتهای روابط عمومی و تبلیغات
تفاوت | ها | و | شباهت | های | روابط | عمومی | و | تبلیغات |