رابرت کیوساکی : درطول سالیان گذشته، من تحقیقات زیادی درمورد مغز انجام دادهام. علت اینکه من این قدر درمورد مغز علاقمند به مطالعه شدم این بود که اغلب اوقات مردمی را میدیدم که چیزی گفته اما کار دیگری انجام میدادند. کنجکاو بودم تا دلیل رخ دادن این مورد عجیب را بدانم.
در لحظه وقتی از شخصی سوال میکنم «آیا میخواهی ثروتمند باشی؟» جواب او «بله» است، اما او به جای انجام دادن کاری که نیازمند ثروتمندشدن است، اغلب کارهایی انجام میدهد که به جای ثروتمندکردن، او را فقیرتر میکنند.
یک نمونه از این مثال مردی بود که موقعیت سرمایهگذاری فوقالعادهای با پتاسیل سود بالا دراختیار داشت و به جای این کار پولش را پسانداز کرد. یک نمونه دیگر خانمی بود که یک تجارت درحال رشد دارد که نیازمند این است که او شغلش را ترک کند و به سطح دیگری ارتقا پیدا کند ولی او تجارت خود را تعطیل کرد و یک کارمند باقی ماند.
اینها تصمیمهایی هستند که از روی ترس گرفته میشوند که از مغز نشات میگیرند. در تحقیقاتم، کشف کردم که سه بخش پایهای درمغز ما وجود دارند.
نیمکره چپ مغز
این بخش از مغز عموما برای خواندن، نوشتن، حرف زدن و منطق افراد کاربرد دارد. بچههایی که در مدرسه شاگردان زرنگ بودهاند، نیمکره چپ فعالتری داشتهاند. افرادی که نیمکره چپ آنها فعالتر است، در مشاغلی نظیر نویسندگی، علوم، حقوق، حسابداری و معلمی موفق هستند.
نیمکره راست مغز
این بخش از مغز برای تصاویر، هنر، موسیقی و چیزهای دیگری که مربوط به خلاقیت و تصور هستند، اختصاص یافته است. افرادی که نیمکره راست آنها فعالتر است، خیلی درمدرسه موفق نیستند برای اینکه خیلی به محیطهای خشک عادت ندارند. هنرمندان، طراحان، معماران، موسیقیدانها و دیگر افراد خلاق عموما نیمکره راست مغز فعالتری دارند.
مغز نا خودآگاه
مغز ناخودآگاه شامل بخش قدیمی مغز است که از آن عموما به عنوان مغز اولیه نام برده میشود و بیشتر شبیه مغز حیوانات است. به همین خاطر، قویترین بخش مغز انسان است.
مغز ناخودآگاه فکر نمیکند. واکنش نشان میدهد. میجنگد، فرار میکند یا منجمد میشود. این مغز ناخودآگاه همچنین هوش درونی ما و این را که چطور در یک شرایط خاص رابطه برقرار میکنیم هم دربر میگیرد. به همین دلیل هوش درونی بزرگترین عامل برای موفقیت یا شکست افراد در زندگی، عشق، سلامت و ثروت محسوب میشود.
آیا شما میتوانید ناخودآگاه را کنترل کنید؟
جواب بله است.
افرای که هوش درونی بالایی دارند توانایی کنترل مغز ناخودآگاه خود را دارند. آنها هوش لازم برای انتخابکردن جوابهای ناخودآگاه را درشرایط خاص دارند. این به این معناست که اگر عصبانی هستند، میتوانند آرام بمانند. اگر میترسند، میتوانند بر ترس خود غلبه کنند.
خیلی از مردم توانایی کنترل ناخودآگاهشان را ندارند و خیلی از مردم تحت سلطه ترسهایی هستند که در ناخودآگاه آنها زندگی میکند.
اگر میخواهید ثروتمند شوید، یادگرفتن کنترل ناخودآگاهتان قبل از فکرکردن و تصمیمگیری حیاتی است.
ثروتمند بودن را انتخاب کنید
برای خیلی از مردم، ترس از شکست آنها را عقب نگه میدارد. معلمان از این ترس از شکست برای انگیزهدادن به افراد در مدرسه استفاده میکنند. «اگر سخت درس نخوانید، کار خوب به دست نمیآورید» روسا از این موضوع برای انگیزه دادن به شما برای سخت کارکردن استفاده میکنند: «اگر ساعات طولانی کار نکنید، اخراج میشوید.» برای خیلیها، ترس زندانی است که آنها را از پتانسیل و ظرفیتهایشان دور نگه میدارد.
به عنوان مثال من یک دوست وکیل دارم که در هاروارد بالاترین نمرات را کسب کرده است. او یکی از باهوشترین افرادی است که من میشناسم. میخواهد تغییرکند، اما نمیتواند. میخواهد کار جدیدی انجام دهد، اما نگران شکست خوردن و پول کافی درنیاوردن است. او به من گفت: «سالیان سال وکیل بودم و حالا نمیدانم چه کار دیگری انجام دهم. چه کسی از این به بعد برای کاری که انجام میدهد به من پول میدهد؟» او نیمکره چپ فعالی دارد و تحت کنترل ناخودآگاه مغزش است.
مشکل دوست من و خیلی از مردم این است که او عمده وقتش را با مردمی که مثل خود او فکر میکنند و اقدام میکنند و حرف میزنند، میگذراند. او نمیتواند مثل یک کارمند فکرنکند و اقدام نکند و حرف نزند برای اینکه همه افراد و محیطهایی که با آنها سروکار دارد، ذهنیت یک کارمند را در ناخودآگاه او تقویت میکند.
دوست من برای تغییر ذهنیتش باید محیط خود را تغییر دهد. این موضوع برای هرشخص دیگری که میخواهد ثروتمند باشد، صدق میکند.
اگر شما میخواهید یک کارافرین باشد با کارآفرینان رفت وآمد کنید. اگر میخواهید یک سرمایهگذار باشید با این افراد شروع به معاشرت کنید. به محض تغییرمحیط خود، میبینید که ذهن شما هم شروع به تغییر میکند.
این یک انتخاب است که ساده نیست. انتخاب ساده ادامهدادن به انجام آنچه الان در حال انجام آن هستید، است. انتخاب سخت شروع فرایند تغییر ذهنیت و ثروتمندشدن است.
این موضوع با افزایش هوش مالی شما ازطریق آموزشهای مالی به وسیله کتابها، سمینارها و مربیان شروع میشود. این افراد به شما کمک میکنند تا ذهن خود را تغییر دهید. وقتی شما ذهنیت خود را تغییر دادید، کنترل ناخودآگاه وغلبه بر ترسهایتان برایتان راحتتر خواهد بود.
خلاقیت
ثروتمند | بودن | را | انتخاب | کنید/ | یادداشتی | از | رابرت | کیوساکی