دلاور درون خود را درآغوش بگیرید

ترجمه: افسانه محمودی یزدانی

در فرهنگ ما، بسیاری از افراد از واقعیت آن‌چه که منظور ما از «دلاور» است، فاصله زیادی دارند. در فرهنگ پاپ مانند ما، این کلمه تصویر شمشیر، زره و جنگ‌های قدیمی را به ذهن می‌آورد.

به نظر من پذیرفتن مفهومی که فراتر از شمشیر و زره است، اهمیت فراوان دارد. صحبت من در مورد آمادگی ذهنی است- تمرکز و هوشیاری ذهن، جسم و روح به صورتی که دلاور ما بتواند در حد مطلوب در زمان مناسب، کار مناسب را انجام دهد.

همه ما فشار و سختی یکسانی را در زندگی تجربه نمی‌کنیم، اما در برخی جهات تجارب ما یکسان است. نکته این نیست که آن دلاور قصد دارد چه کند؛ بلکه این است که آن دلاور کیست که آن عمل را هدایت خواهد کرد.

تعریفی که می‌توانیم از دلاور ارائه دهیم این است: «کسی که بر خود مسلط است.» راه رسیدن به دلاوری روح، داشتن قدرت است، نه قدرت داشتن بر دیگران، بلکه قدرت داشتن بر خود؛ خود واقعی بودن. تنها آن زمان است که می‌توانید اعمال خود را اصلاح کنید و راه رسیدن به دلاوری، اصلاح اعمال است.

این به معنی انجام کارهای بزرگ در لحظات مهم نیست. بلکه به معنی ایجاد یک عادت است؛ تمایل به فعالیت در هر روز زندگی و توانایی رسیدن به آرزوها به دلیل آن. ترس همان چیزی‌ست که افراد را باز می‌دارد- ترس از شکست یا مسخره‌شدن یا درد شکست.

یکی از اصول اولیه دلاوری، تمایل به اشتباه‌کردن است. موفق ترین انسانها کسانی هستند که هر از گاهی دوست دارند خرابکاری کنند. در نظر آنان، اشتباه‌کردن به معنی توهین به ارزش‌های شخصی نیست. آن‌ها اشتباهات را مبنای یادگیری می‌دانند.

می توانید بر اساس عملکرد، سابقه به دست آورید و سپس به انجام اصلاحات بپردازید. وقتی به بسیاری از اعمال خود می‌نگرید، شاید در مورد بسیاری از اشتباهات، اصلاحات بیشتری انجام دهید. تا آن‌ها را در مسیر درست قرار دهید.

اما در چرخه سوابق بسیاری از افراد چه اتفاقی می‌افتد؟ ما اشتباه می‌کنیم و خود را با بی‌رحمی مجازات می‌کنیم. در جامعه لکه ننگی بر «خطا» متصوریم تا آن‌جا که نمی‌خواهیم هر کاری بکنیم، به خصوص کارهای بزرگی را که در آرزوی‌شان هستیم، انجام نمی‌دهیم. دست به کار شوید! افراد موفق به خود اعتماد دارند. آن‌ها دوست دارند که شانس خود را امتحان کنند.

زندان ذهن شرطی را درهم بشکنید و به انتخاب واقعی در لحظه اکنون قدم بگذارید. این قدرت است. قدرت یعنی این‌که مجبور نباشی کسی باشی که دیروز بودی یا دو سال قبل یا هر وقت دیگر.

باید در زمان حال حضور داشته باشی و با انتخاب درست وارد شوی. اگر در لحظه زندگی نکنی و به خودت اعتماد نداشته باشی، در این صورت حضورت برطبق برنامه‌های از پیش تعیین شده است.

همان چیزی باش که اکنون باید باشی. نچسبیدن به باورها و افکار یعنی تو می‌توانی آزاد باشی که هرچه اکنون مورد نیاز است، باشی. این راه یافتن به مقام دلاوری روح است.

حالا نوبت شماست! می‌خواهید در زندگی‌تان چه کاری انجام دهید که منتظر موقعیت مناسب آن هستید؟ چه اتفاقی می‌افتد اگر همین حالا برایش اقدام کنید؟ آیا از «در آغوش گرفتن دلاور روح خود» تجربه‌ای دارید؟ سوابق شما بسیار ارزشمند است؛ بنابراین با اطمینان، توضیحی بر آن بنویسید و صحبت با با کسانی را که ذهن میلیونر دارند، آغاز کنید.