کارآفرینان و تاجران بزرگ در ایران هر کدام مسیرهای ویژه‌ای را برای رسیدن به سرمایه‌های خود طی کرده‌اند. عده‌ای کسب و کار پدر را ادامه داده‌اند و ثروت خانوادگی خود را افزون کرده‌اند؛ برخی کار را از فعالیت‌های خرد بازاری یا تولیدی آغاز کرده‌اند و با روش‌های خاص خود به موفقیت‌های بزرگ دست یافته‌اند و حالا جزو صاحبان سرمایه در حرفه خود به حساب می‌آیند. در این میان اما کارآفرینانی هستند که خواستگاه دیگری داشته‌اند. این دسته از کارآفرینان روزگاری حقوق‌بگیر دولت بوده‌اند و حالا شرکت‌های بزرگ را می‌گردانند. هرچند این نوع کارآفرینان چندان پرجمعیت نیستند اما نقطه شروع خاص آن‌ها موجب شده در میان سایر هم‌نوعان خود بیشتر جلب توجه کنند.

 

معلمی که صنعت غذا را متحول کرد

در میان کارآفرینانی که کار خود را از حقوق‌بگیری آغاز کرده‌اند شاید شاهرخ ظهیری سرشناس‌ترین باشد. او را پدر صنایع غذایی ایران می‌دانند چراکه در چند صنعت غذایی مختلف قعالیت کرده و کار تولیدی بزرگی در این زمینه انجام داده است. بنیان‌گذار کارخانه سس مهرام، اولین کسی بوده است که مصرف سس را در ایران رواج داده و عموم را با این محصول غذایی آشنا کرده است. هرچند که بیش از یک دهه است مهرام به رسول تقی گنجی تاجر مشهور دیگر فروخته شده است و حالا خانواده او آن را هدایت می‌کنند.

 

شاهرخ ظهیری ۸۲ ساله که بیش از ۵۰ سال را در صنعت غذا گذرانده و کارآفرینی کرده ابتدا کار خود را با معلمی دبستان آغاز کرده است. او که در دوران کودکی پدرش را از دست داد با تدریس در دبستان ۶۴ تومان حقوق دریافت می‌کرد تا بخشی از خرج خانواده را تامین کند. هرچند که پدر او هم تاجر بود و فرش به این شهر و آن شهر می‌برد اما روزگار به کام نبود و بازار کارش کساد شد تا ظهیری و خانواده‌اش از ملایر به تهران کوچ کنند. خانواده مادری او هم تاجر بودند و با بازرگانان روس، مبادله انجام می‌دادند.

 

ظهیری، سال دوم تحصیل در دانشکده حقوق دانشگاه تهران را می‌گذراند که از اداره فرهنگ قم درخواست انتقال به تهران را داد. اما به جای انتقال به تهران به شهرستان کرج منتقل و در یکی از دبیرستان‌های کرج به تدریس تاریخ و ادبیات مشغول شد. او در دهه ۳۰ شمسی حقوق ماهانه ۱۵۰ تومانی دریافت می‌کرد که به همراه دیگر درآمدهای به جا مانده از اموال پدر زندگی خوب و مرفهی برای خانواده ظهیری فراهم کرده بود.

 

اما دغدغه‌های ظهیری در حقوق‌بگیری دولت خلاصه نمی‌شد به همین دلیل او در سال ۱۳۳۷ در کنار تدریس در یکی از دبیرستان‌های تهران در فروشگاه مرکزی کارخانه پارچه بافی درخشان یزد با حقوق ماهانه ۳۵۰ تومان مشغول به کار شد.

 

او که تدریس در یک دبیرستان دخترانه را در دوران جوانی تجربه می‌کرد دل سوخته یکی از شاگردانش می‌شود خودش می‌گوید: «هر دو سخت عاشق و دلبسته هم شده بودیم. از آن عشق‌هایی که مشابه آن را بیشتر در کتاب‌ها و فیلم‌های سینمایی می‌توان سراغ گرفت.» ظهیری اما وقتی به خواستگاری می‌رود پدر دختر پاسخ تاثیرگذاری به او می‌دهد: «به معلم جماعت دختر نمی‌دهم.» آن دختر به اجبار پدر به ازدواج یک سرهنگ در می‌آید اما پس از مدتی دست به خودکشی می‌زند. طعنه پدر خانواده دختر مورد علاقه شاهرخ ظهیری انگیزه‌ای برای حرکت جدی او در مسیر کسب و کار شد.

 

فروشگاه منسوجات کارخانه درخشان یزد در مقابل سبزه‌میدان اولین پایگاه ظهیری برای حرکت به سوی قله صنعت غذایی ایران بود. درخشان یزد سالانه میلیون‌ها متر پارچه موردنیاز تهیه یونیفورم‌های ماموران و افسران شهربانی کل کشور را تامین می‌کرد. این موضوع فرصتی می‌شود تا ظهیری خود را نشان دهد. او سپس با همان کارفرمای خود کسب و کارهای دیگر را هم تجربه کرد. ظهیری به همراه همین کارفرما در سال‌های بعد فعالیت تجاری در بخش واردات خودرو را نیز تجربه کرد و پیشرفت قابل توجهی در کار داشت به گونه‌ای که روزی صراف‌زاده نماینده یزد در مجلس شورای ملی که از سهامداران اصلی شرکت ایران و غرب بود او را برای همکاری فرا می‌خواند.

 

پس از مدتی کوتاه که شاهرخ ظهیری در شرکت ایران و غرب به فعالیت مشغول شد، به مدیرعاملی یکی از شرکت‌های تابعه آن به نام شرکت مهکشت رسید که در کار واردات ماشین‌آلات کشاورزی بود. شاهرخ ظهیری در آن مقطع علاوه بر مدیرعاملی شرکت مهکشت، مدیر فروش شرکت ایران و غرب نیز بود.

 

بعد از مدتی او با بزرگان این شرکت به اختلاف بر می‌خورد و آن‌جا را ترک می‌کند. ظهیری به یک شرکت واردات ماشین‌آلات کشاورزی می‌رود اما با تغییر سیاست‌های دولت در واردات ماشین‌آلات کشاورزی و تاسیس کارخانه تراکتورسازی تبریز بازار کار آن شرکت کساد می‌شود تا دوباره ظهیری به کار دولتی روی بیاورد. او به مدت چهار سال در سمت مدیر مالی و ذی‌حساب در سازمان آب و برق گیلان مشغول شد. پس از چهار سال بار دیگر با تشکیلات شرکت ایران و غرب و شخص صراف‌زاده ارتباط برقرار کرد. به توصیه صراف‌زاده و شرکا ظهیری برای راه‌اندازی یک شرکت صنایع غذایی ترغیب شد. در آن زمان صنایع غذایی در ایران از محدوده تولید کمپوت و رب گوجه فرنگی و تولیدات فله‌ای دیگری چون خیارشور و ترشی فراتر نمی‌رفت. محصولات آمریکایی و اروپایی نیز بازار ایران را در دست داشتند. ظهیری به دلیل توجه روزافزون مصر‌ف‌کنندگان به محصولات کنسرو شده به این سمت رفت و مقدمات تاسیس شرکت مهرام را فراهم کرد. سال ۱۳۴۹ ظهیری اولین دفتر شرکت مهرام را در پاساژ سلامت واقع در خیابان سعدی جنوبی راه‌اندازی کرد. رقبای بزرگی همچون یک و یک و چین چین اطراف مهرام وجود داشتند. قبلاشرکت اما ظهیری از میان محصولات کنسروی و غذایی، تولید سس را انتخاب کرد. سال ۱۳۵۱ در حالی که اولین محصولات تولیدی مهرام رفته رفته جای خود در میان مصرف‌کنندگان ایرانی باز می‌کرد، ظهیری بعد از ۲۵ سال خدمت دولتی خود را بازنشسته کرده بود. او برای تولید سس مهرام به سرکه مرغوب با فرمول خاص نیاز داشت که در آن زمان تولید نمی‌شد بنابراین کارخانه تولید سرکه وردا که متعلق به شهرام پهلوی نیا، پسر اشرف پهلوی بود را به مبلغ ۳۰ میلیون تومان خرید. با خرید کارخانه وردا، مهرام وارد مرحله تولید شد. در شروع کار، شرکت مهرام برای تولید هفت نوع سس، یعنی سس مایونز، سس فرانسوی، سس هزار جزیره، سس ایتالیایی، سس ساندویچ و سس ماهی و کچاپ برنامه ریزی کرده بود. ظرفیت رسمی تولید کارخانه نیز در آن زمان ۲ تا ۳ تن معادل ۱۰۰ کارتن بود. برای فروش این محصول هم روش‌های خاصی ترتیب داده شد. ظهیری می‌گوید: «روزها کارمان این بود که کامیون‌های پخش محصولات مهرام را به پیچ شمیران می‌فرستادیم. بلافاصله افراد آموزش دیده‌ای را نیز به عنوان مشتری به مغازه‌های پیچ شمیران می‌فرستادیم و هرکدام انواعی از محصولات مهرام را خریداری می‌کردند. مغازه دار هم که می‌دید برای محصولات ما آن همه مشتری پیدا شده، رفته رفته میل بیشتری به خرید از ما پیدا می‌کرد. به این ترتیب فروش محصولات مهرام در مدت کوتاهی رونق گرفت.» بعدها کار مهرام آن‌چنان رونق گرفت که حتی بعد از انقلاب در زمان تحریم‌ها، محصولات این شرکت از طریق دوبی به آمریکا صادر می‌شد.

 

شاهرخ ظهیری با گذراندن این روزها سرانجام کارخانه مهرام را واگذار کرد تا این روزها هیچ گونه فعالیت اقتصادی نداشته باشد و به غیر از سمت‌هایش در انجمن‌ها و سندیکاهای غذایی به فعالیت در اتاق بازرگانی بپردازد.

 

مترجمی که صاحب شرکت شد

در میان فعالان اقتصادی کشور که در نهادهای مدنی نظیر اتاق بازرگانی هم فعالیت می‌کنند بازهم نام کسانی که از حقوق‌بگیری فعالیت خود را آغاز کرده‌اند و به کارآفرینی رسیده اند، دیده می‌شود. عضو زن فعال اتاق بازرگانی، فاطمه مقیمی هم سرگذشت جالبی داشته است. او هم قصد داشته کار را با معلمی و مترجمی زبان آغاز کند.

 

مقیمی که متولد سال ۱۳۳۷ است مدرک مهندسی راه وساختمان دارد و موسس و مدیر عامل شرکت حمل و نقل بین‌الملل است. گواهینامه پایه یک دارد و شرکتش در چند زمینه حمل و نقل و ترانزیت فعال است.

 

مقیمی در سال ۱۳۵۸ پس از اتمام دوره تحصیلات دانشگاهی در رشته مهندسی عمران به ایران بازگشت و در جریان پیداکردن کار از طریق یک آگهی استخدام در روزنامه جهت کار ترجمه وارد یک شرکت بین‌المللی حمل و نقل می‌شود او با ترجمه مذاکرات مدیران این شرکت با شرکای خارجی تجارب ویژه‌ای را به دست می‌آورد و در همان شرکت به یک سمت مدیریتی می‌رسد که در نهایت به گفته خودش، جو مردانه حاکم بر محیط کار در نهایت سبب استعفای وی از شرکت می‌شود. اما مقیمی از طریق وزارت راه و ترابری به سندیکای شرکت‌های حمل و نقل مراجعه و در آن‌جا فعالیت‌های خود را ادامه می‌دهد.

 

او در اوایل دهه ۶۰ شرکت حمل و نقل بین‌الملل را تأسیس می‌کند و کار را از یک اتاق کوچک در دفتر همسرش آغاز می‌کند. رفته‌رفته رانندگان زیادی جذب شرکت او می‌شوند و کار به تاسیس نمایندگی‌های شرکت در کلیه مرزهای ورودی و خروجی کشور و همچنین شهرهای بزرگ که بخصوص گمرک مرزی داشتند می‌رسد.

 

مقیمی از سال ۱۳۷۷ به عضویت هیات مدیره انجمن سراسری شرکت‌های حمل و نقل بین‌المللی انتخاب و شرکت او در سال ۱۳۸۲ به عنوان شرکت نمونه در امر حمل و نقل بین‌المللی از طرف وزارت راه وترابری معرفی شد.

 

این فعال اقتصادی به غیر از کسب و کار شخصی در اتاق بازرگانی‏، مشاور رییس اتاق بازرگانی ایران است و از کنار فعالیت‌های مدنی در حوزه کسب و کار زنان نمی‌گذرد.

 

 سرمایه داری پس از مدیریت دولتی

 

نوعی دیگر از فعالان اقتصادی که روزگاری حقوق‌بگیر دولت بوده‌اند هم وجود دارند که البته با دو نمونه ذکر شده تفاوت‌های زیادی دارند. این دسته از فعالان اقتصادی که این روزها در نهادهای غیردولتی نظیر اتاق‌های بازرگانی فعالیت می‌کنند، روزگاری پست‌های مدیریتی مهمی در دولت داشته‌اند. آن‌ها هرچند حقوق‌بگیر دولت بوده‌اند اما جزو مدیران بلندپایه به حساب می‌آمدند نه کارمند رده پایین دولتی. محسن بهرامی ارض اقدس یکی از همین فعالان اقتصادی امروز و مدیر دولتی دیروز است که در کسب و کار خود موفقیت‌هایی را به دست آورده است هرچند که نمی‌توان او را جزو کارآفرینان تراز اول کشور دانست اما به هرحال می‌توان از او به عنوان فردی موفق در امور اقتصادی یاد کرد.

 

محسن بهرامی متولد اول فروردین ۱۳۳۵ است و تحصیلاتش را تا مقطع دکترا ادامه داده است. اون ابتدا لیسانس مهندسی راه و ساختمان را اخذ کرده سپس فوق لیسانس مهندسی عمران را در پلی تکنیک گذرانده و دکترای مدیریت را نیز به دست آورده است. بهرامی سمت‌های اجرایی مهمی در دولت داشته است.

 

در کارنامه مدیریتی او مشاور وزیر نفت، معاون وزیر بازرگانی، مدیر کل بازرگانی استان‌های خوزستان و خراسان، عضو هیئت مدیره و معاون بازرگانی سازمان غله کشور، رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت فروشگاه‌های زنجیره‌ای شهروند، عضو هیئت مدیره و قائم مقام شرکت نمایشگاه‌های بین‌المللی ایران به ثبت رسیده است. در حالی که او موسس چند شرکت بازرگانی بازرگانی بوده است.

 

در حال حاضر بهرامی عضو هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت بازرگانی سپیدان گستر تکسا، عضو هیئت مدیره شرکت حمل و نقل بار کلزا و عضو هیئت مدیره نوسازی و ساختمان تهران است و در اتاق‌های بازرگانی تهران و ایران سمت‌هایی دارد.

 

 

از تاسیس قشم تا راه‌اندازی شرکت خودروسازی

 

یکی دیگر از مدیران دولتی مشهور که سال‌هاست فعالیت اقتصادی در بخش‌های غیردولتی را تجربه کرده، علی شمس اردکانی است. او که دکترای اقتصاد انرژی از آمریکا دارد و روزگاری مشاور وزیر نفت بوده شهرت فراوانی در امور انرژی دارد و از همان اوایل انقلاب در مشاغل مختلف اقتصادی و دیپلماتیک دولتی فعالیت کرده، یک شرکت خودروسازی خصوصی را مدیریت می‌کند و در چند شرکت غیردولتی دیگر فعال است. شمس ۵۹ ساله شاید جزو بزرگ‌ترین کارآفرینان ایران نباشد اما از او به عنوان یک فعال اقتصادی موفق یاد می‌شود.

 

در سوابق مدیریت او سمت‌های مهمی از جمله مشاور وزارت نفت، عضو هیات مدیره بزرگ‌ترین بانک خصوصی اردن، عضو هیأت مدیره بانک مسکن در امور بازرگانی و مالی، عضو بنیانگذار منطقه آزاد قشم، معاونت وزارت معدن و فلزات، رئیس کنفرانس خلع سلاح سازمان ملل متحد، نماینده ویژه ایران در مجمع عمومی سازمان ملل، نخستین سفیر جمهوری اسلامی ایران در کشورهای عربی (کویت) و چند پست دیگر دیده می‌شود.

 

او در این سال‌های فعالیت‌های مهمی در بخش خصوصی داشته است. او شرکت صنایع خودرو کویر را در سال ۱۳۸۱ با طرح تولید وسایل نقلیه سنگین تاسیس کرد. شمس در شرکت‌های خصوصی دیگر هم فعالیت کرده است. رئیس هیات مدیره شرکت های گروه سرمایه گذاری و تبدیل گاز به مایع نارکنگان، رئیس اجرایی هیات مدیره شرکت های آسیای آرام و صنایع خودرو کویر و گروه بین المللی ساروج بوشهر از دیگر سمت‌های او در بخش خصوصی بوده است. او در اتاق بازرگانی و سندیکاهای بخش خصوصی نظیر سندیکای برق هم فعال است.