شاید ما فکر کنیم که پدیده «اعتیاد به خرید» در شرایط اقتصادی بد فعلی تقریبا نابود شده است و اگر کسی در این شرایط دست به خریدهای بیش از حد و افراطی میزند، حتما پول هنگفتی دارد. اما این تصور غلط است.
راههای مقابله با اعتیاد به خرید
۱۳۹۳/۰۱/۲۸ ۲۲:۰۴:۳۵ | ۸۰۰ بازدید | حق دسترسی: همه
پدیده اعتیاد به خرید همیشه و در هر زمانی وجود دارد. وجود آن ربط خاصی با شرایط مالی افراد و شرایط اقتصادی جامعه ندارد. هر شخصی با در نظر گرفتن نسبت میان داراییها، درآمدهایش و هزینهای که برای خرید میکند میتواند یک «معتاد به خرید» در نظر گرفته شود. هم چون سایر اعتیادها یک معتاد به خرید نیز قادر نیست به صورت ارادی و خودآگاه رفتار خود را با توجه به شرایط عقلانی کند و بهعنوان مثال در شرایط بحران اقتصادی از رفتار خود دست بکشد. بنابراین پدیده اعتیاد به خرید تقریبا همانقدر که میتواند قشر متمول را درگیر کند، طبقه متوسط و حتی ضعیف جامعه را نیز درگیر میکند. اگر شما یا یکی از نزدیکانتان دچار مشکل اعتیاد به خرید هستید، نکات زیر میتواند کمکتان کند:
یک: پدیده را درک کنید.
اکثر افرادی که دچار اعتیاد به خرید هستند، هم چون تمامی معتادان تمایل دارند مساله را پنهان کنند یا راجع به آن دروغ بگویند. اغلب این افراد بیشتر از یک حساب بانکی یا یک کارت اعتباری دارند و در یکی از این حسابها که آن را از تمامی اطرافیان شان پنهان کردهاند پولی را نگهداری میکنند که قصد دارند فورا و به صورت افراطی صرف خریدهایی کنند که برای دیگران قابل توجیه نیست. برای این افراد ابدا غیرعادی نیست که اشیایی را خریداری کنند که هرگز از آن استفاده نخواهند کرد یا لباسهایی که هرگز نخواهند پوشید. یکی از عادات خرید این افراد این است که از یک وسیله مشابه مثلا خمیر دندان چند نوع تهیه میکنند که تفاوتهایی در برند آنها یا ویژگیهایشان وجود دارد. آنها خود را با این توضیح توجیه میکنند که این اجناس مشابه نیستند و خرید آنها بهدلیل تفاوتهای جزئی شان که در نظر دیگران خندهدار است توجیه کردنی است.
دو: خود را بشناسید.
اگر به خرید عشق میورزید. از خود بپرسید چرا؟ دانستن علت این لذت بی حد و حصر میتواند به شما کمک کند آن را مدیریت کنید. آیا بی حد و حصر خرید میکنید چون این حرص را دارید که با پیدا کردن اجناس خوب سیستم بازار را شکست دهید؟ آیا یافتن بهترینها برای شما نوعی رقابت برای اثبات کارآمدی تان است؟ آیا اجناس خاصی را زیاد و دیوانه وار میخرید؟ مثلا لوازم آرایش یا لباس یا کالاهای الکترونیکی؟ اگر خریدهای شما از کنترل تان خارج هستند، این بسیار مهم است که بدانید چرا آنها را انجام میدهید. به عنوان مثال اگر بی نهایت کرم و داروی ضد پیری و ضدچروک و انواع محصولات دارویی مربوط به آن را میخرید، در قدم اول باید با ترس مرضی خود در مقابل پیری مقابله کنید و به درمان آن بپردازید، وگرنه اعتیاد شما به خرید این گونه اجناس از بین نخواهد رفت. شناسایی منشا لذت میتواند به شما کمک کند مشکل تان را به جای مهار کردن، درمان کنید.
سه: احساس تان را بررسی کنید.
در چه حالات احساسی سراغ خرید میروید؟ آیا حالات مشخصی وجود دارد؟ پس از خرید و در حین آن چه حسی دارید؟ آیا این حالات ثابتند؟ بعضی از افراد در مواقع تنهایی خرید میکنند، آیا شما هم وقتی که احساس بیکسی و تنهایی به سراغتان میآید به یک پاساژ میروید و وقتی با دستان پر از کیسهها به خانه بازمیگردید شادترید؟ بعضی افراد در مواقع عصبانیت و برخی در مواقع استرس خرید میکنند، اگر بدانید چه احساسی در اعتیاد شما در خرید دخیل است، بهتر کنترلش خواهید کرد.
چهار: به زمان فکر کنید.
معتادان به خرید اغلب زمان قابل توجهی از وقت روزمره خود را از دست میدهند. آنها ساعتها در مغازهها میگردند یا حتی بدتر از آن در خانه مینشینند و کاتالوگ محصولات اینترنتی و سایتهای خرید و فروش را رصد میکنند، آنها کالاها را در گوگل سرچ میکنند و مشخصات و قیمت آنها را حفظ میکنند بدون آنکه هرگز قادر به خرید آنها باشند. یک معتاد به خرید اینترنتی شاید در نهایت پول زیادی از دست ندهد یا حتی پول هنگفتی نداشته باشد که از دست بدهد اما او وقت خود را به صورت دیوانه وار صرف مقدمات انجام عملی میکند که هرگز رخ نمیدهد. به این ترتیب او ثروت مهمتر یعنی وقت را از دست میدهد.
پنج: کنترل اوضاع را بهدست آورید.
اگر شما واقعا نگران این مساله هستید که اعتیادتان به خرید زندگیتان را تحتالشعاع قرار داده است، میتوانید از یک فرد نزدیک بخواهید شما را کنترل کند. حقیقت را بگویید و آمار حسابهای بانکی و پول نقد و حتی امكان برداشت از آنها را در اختیار او بگذارید. این کار شاید تا قدری تحقیرآمیز باشد اما چشیدن طعم تحقیر شاید بتواند
کمک تان کند بر مشکل تان غلبه کنید. اگر مایلید خودتان به خودتان کمک کنید، میتوانید با استفاده از پول نقد شروع کنید. خرج کردن پول نقد دشوارتر از خرج کردن با کارت است، پس بهتر است دست کم تا مدتی قید کارتهایتان را بزنید. یک نرمافزار حسابداری یا یک دفتر مخصوص تهیه کنید و در لپتاپ یا موبایل خود دائما هزینه هایتان را به همراه یادداشتهایی ثبت کنید. در این یادداشتها با دقت توضیح دهید که چرا یک هزینه یا خرید غیرضروری بوده است و دائما به این یادداشتها رجوع کنید، میزان پیشرفت خود را بر حسب معیار زمانی ماه یا هفته بسنجید و برای هر مورد خرید غیرضروری برای خود یک تنبیه غیرمالی مقرر کنید. مثلا اگر شخصی هست که دیدار او برایتان ارزش خاصی دارد به ازای هر خرید اشتباه یک بار خود را از دیدار وی محروم کنید. با قدری ممارست و تلاش و وضع کردن یک سیستم ثبت احساسات که در عین حال در آن پاداش و تنبیه نیز وجود داشته باشد، حتی خودتان نیز قادر خواهید بود که بر مشکل خود غلبه کنید.