ویژگی‌ها و خصوصیات متفاوت و متنوعی در محیط کاری وجود دارد و هریک در کار نقش خاصی را ایفا می‌کنند. بعضی از آنها منحصر به محل کار ما هستند؛ اما در حالت کلی این موضوع برای افراد مختلف متفاوت است؛ مثل رفتارهایی چون قانونمند بودن، منظم بودن، بی‌نظم بودن، جسور بودن و غیره.... که می‌توانیم آنها را در محیط کاریمان ببینیم.

این معیارها نتایج مشابهی را در همه جا به نمایش نمی‌گذارد و به همین دلیل است که افرادی موفق می‌شوند و افرادی شکست می‌خورند. 
در این مقاله می‌خواهیم خصوصیاتی را برای شما شرح دهیم که معمولا در افراد موفق دیده نمی‌شود و برای رسیدن به موفقیت و پیشرفت باید از این خصوصیات دوری کنید.
 1. ساده لوح بودن
تجربه‌ای که به اثبات رسیده این است که هیچ‌وقت نباید تمام گفته‌های یک کسب‌وکار را باور کرد. مثلا وقتی آنها می‌گویند نمی‌توانند درباره ارتقای حقوق و مزایابا شما مذاکره کنند، باور نکنید.به یاد داشته باشید، زمانی که یک رئیس یا هرشخص دیگری که به گونه‌ای با شغل و کار و موفقیت اقتصادی شما مرتبط است، پیشنهادی به شما می‌دهد، عجله نکنید و سریع آن را قبول نکنید.
شرکت‌ها همانند یک مدیر فروش ماهر عمل می‌کنند و همیشه صحبت را با مبالغ پایین آغاز می‌کنند. آنها به این ترتیب می‌خواهند هم شما را در اختیار داشته باشند و هم صرفه‌جویی کنند تا هزینه‌ها را کاهش دهند.
 2. وابستگی به تفکرات گروهی
وابستگی به تفکر و تصمیم‌گیری گروهی یک مشکل روانشناختی است که معمولا در محیط‌های کاری شایع است. خصوصا زمانی که جمعیت گروه زیاد است و روابط طولانی‌مدت است.
در این محیط‌ها مرتبا کارمندان دور هم جمع شده و به بحث‌هایی چون: سیستم‌های ما قدیمی شده، سیاست‌های شرکت اشتباه است و غیره، می‌پردازند. معمولا در این گروه‌های کاری هیچ روحیه و علاقه‌ای برای پیشرفت وجود ندارد، سعی کنید قبل از پیوستن به این گروه‌ها خوب فکر کنید.
اگر شما بر این اساس رفتار کنید، در معرض خطر شکست و آزار و اذیت همکاران قرار خواهید گرفت؛ اما اگر با آنها تعامل کنید و به آنها بپیوندید، شما یک عمل اشتباه انجام داده‌اید و در پیشرفت و یافتن شغل‌های بعدی شکست بزرگی خواهید خورد. 
یادتان باشد که همیشه خودتان انتخاب می‌کنید که چه آینده‌ای داشته باشید و انتخاب با شما است.
3. ترس و واهمه
مردم وقتی می‌ترسند اعمال غیرعقلانی انجام می‌دهند. افراد ترسو در محل کار مشکل آفرین هستند. برای نمونه اگر فرد از اخراج شدن واهمه داشته باشد مدام اشتباهات بسیاری را مرتکب می‌شود و همواره به دنبال راهی برای مقصر نشان دادن دیگری است. این افراد همیشه سعی می‌کنند دیگران را مقصر نشان دهند. همچنین وقتی در کار گروهی شکست می‌خورند، می‌گویند دیگران نقش خود را به‌خوبی ایفا نکردند و این موضوع را بهانه می‌کنند.این افراد برای حفظ موقعیت خود دست به هر کاری می‌زنند. از آنها دوری کنید تا به بهانه آنان برای شکست‌هایشان تبدیل نشوید.
برای سرکوب کردن ترس خود و جلوگیری از این شرایط باید کاری انجام دهید؛ به‌طور مثال صحبت کردن با همکاران یا حتی رئیس وایجاد رابطه با آنها باعث کاهش ترس شما می‌شود. برای سرکوب کردن ترس‌های خود و مواجه شدن با آن تلاش کنید و از تبدیل شدن به یک فرد ترسو خودداری کنید.
4. بی‌تفاوتی
هرگز در محل کار خود نسبت به اطرافتان و اتفاقاتی که در پیرامون شما رخ می‌دهد، بی‌تفاوت نباشید، به‌طور مثال اگر همکار شما ناراحت است یا در کاری دچار اشتباه شده او را دلداری دهید و نسبت به مشکل وی بی‌تفاوت نباشید.
هر فردی در طول زندگی خود، مدتی مورد سرزنش دیگران قرار می‌گیرد و دچار سرخوردگی می‌شود و در این شرایط نیاز به دلداری و همدردی دارد تا بتواند از اشتباهات آتی نجات پیدا کند. 
اگر همکار شما در چنین شرایطی قرار دارد، حتما با وی هم‌کلام شوید و به او انگیزه دهید تا زودتر از این بحران خارج شود و در آینده بهره‌وری خود را به‌دست آورد. این موضوع فقط در رابطه با شرایط غم و سرخوردگی نیست، شما می‌توانید در شادی‌های همکاران خود نیز شریک شوید و از مزایا این تعاملات مثبت بهره‌مند شوید.
5. شرایط پیچیده و غیرمعمول
هر فرد وقتی تحت شرایطی درگیر مشکل و موضوعات شخصی خویش است، احساس می‌کند که مورد قضاوت قرار گرفته و به درستی درک نمی‌شود. سعی کنید خود را در موفقیت آنان تصور کنید و با آنها همدردی کنید، حتی اگر در ابتدا کار سختی به نظر برسد. تلاش کنید تا به‌عنوان همکار بی‌تفاوتی شناخته نشوید و آگاه باشید که شرایط همیشه یکسان باقی نمی‌ماند. 
6. عدم اعتماد به نفس
هر زمانی که شما در زندگی یا در شغل خود موفقیت بزرگی کسب می‌کنید، مطمئن باشید در اطراف شما افرادی هستند که به توانایی شما شک دارند و فکر می‌کنند شما با تکیه بر چیزی غیر از توانایی و استعدادهای شخصی خود پیشرفت کرده‌اید و به آن جایگاه دست یافته‌اید.این اشخاص همان آدم‌های بدون اعتماد به نفس هستند که فکر می‌کنند شما به‌دلیل اسم و رسم فامیلی یا به واسطه رابطه به این مرحله رسیده‌اید یااینکه آن را به عامل شانس مرتبط می‌کنند.
شما با تلاش زیاد هم نمی‌توانید این افراد را از نظر و دیدگاهشان منصرف کرده یا متقاعد کنید که دلیل این نتایج سعی و تلاشتان بوده است. بهترین راه برای مقابله با این تفکرات این است که خود شما اطمینان داشته باشید آنها اشتباه می‌کنند، به عبارت دیگر باور شما مهم است نه فکر این افراد، و به حرف‌های این اشخاص توجه نکنید.
نکته مهم این است که از توانایی‌هایی که در شما وجود دارد برای پیشرفت بهره ببرید و نتیجه را به این افراد نشان دهید، با اثبات اینکه شما با تکیه بر استعدادهای شخصیتان به موفقیت رسیده‌اید، این افراد یکی پس از دیگری ناپدید می‌شوند. همیشه خودتان را باور کنید و استعدادهای خودتان را کشف کنید و با تکیه به توانایی‌ها و استعدادهایتان به رتبه‌های عالی در هر زمینه دست یابید.
7. تهمت زدن
تهمت‌ یا شایعات دو نوع هستند: 
• شایعات بی‌ضرر
• شایعات مخرب
شایعات یا تهمت بی‌ضرر، به کسی آسیب نمی‌رساند؛ ولی از افرادی که به دیگران تهمت‌های بد و ناشایست می‌زنند، دوری کنید. آنها می‌خواهند شایعاتی را برای شما بازگو کنند که واقعا مناسب نیست. آنها معمولا این تهمت‌ها را برای اطرافیان خود بازگو می‌کنند تا اینکه دیگران را نیز آلوده کنند، دقیقا مثل اپیدمی شدن یک ویروس.
زمانی که افرادی در مورد خبرهای غیرضروری و ناشایست در رابطه با دیگران، با شما صحبت می‌کنند، به هیچ عنوان حرف‌های آنها را باور و تایید نکنید؛ زیرا یک کلمه یا جمله کوتاه شما نیز در رابطه با این موضوع، به عنوان تایید برداشت شده و شما را هم در این شایعات سهیم و آلوده می‌کند. آنها خیلی سریع به دیگران خواهند گفت که شما نیز حرف‌های آنها را تایید کرده‌اید. همین مساله باعث می‌شود که شما دچار دردسر بزرگی مخصوصا در محل کار شوید.
هیچ وقت به چنین رفتاری آلوده نشوید و همیشه از این افراد دوری کنید.
8. نسنجیده صحبت کردن
فرض کنید در یک نمایشگاه شرکت کرده‌اید و یک شخص در حال فروش یا تبلیغ محصول خود است، وی در توضیحات خود جمله‌ای مثل جمله‌ «نگران نباشید این یک محصول بی‌مصرف نیست» را بیان می‌کند.
در اینجا همه زحمت‌های وی بی‌نتیجه خواهد ماند و ادامه اظهارات این شخص به‌عنوان گزافه‌گویی تعبیر خواهد شد؛ زیرا با اظهار این مطلب که محصول من بد نیست افکار حاضرین به سمت نکات منفی محصول جلب خواهد شد.
این افراد هر زمانی که شروع به صحبت کردن می‌کنند در واقع خود را بی‌اعتبار می‌کنند و جلوه‌ای از خود نمایش می‌دهند که مناسب نیست و این موضوع مانعی برای موفقیت آنها خواهد بود. این اشخاص به‌جای اینکه سعی کنند مزیت‌های محصول خود را بیان کنند، بیشتر تلاش می‌کنند که محصول خود را فاقد هرگونه عیب نشان دهند و از جملاتی مثل نمونه بالا استفاده می‌کنند. این افراد غیرحرفه‌ای برای درخواست‌های خود نیز از جملاتی مثل «می‌دانیم که شرکت ما پول زیادی ندارد ولی...» استفاده می‌کنند. 
با این اظهارات آنها فرصت‌ها را یکی پس از دیگری از دست خواهند داد؛ زیرا نشان می‌دهند که اعتماد به نفس ندارند و نمی‌توانند از پس مسوولیت‌های خود برآیند، بدون اینکه جوانب رادر نظر گرفته باشند.
به‌طور کلی توجه داشته باشید که لازم نیست در مورد رابطه با این افراد، وسواس به خرج دهید، فقط تلاش کنید تا در این دسته از گروه‌ها قرار نگیرید و مانع موفقیت خود نشوید. موسسات به ما حقوق می‌دهند؛ زیرا فکر می‌کنند که ما سرمایه‌های آنها هستیم. بنابراین باید به‌گونه‌ای رفتار کنیم که این‌طور به نظر نرسد که انگار عضو رسمی آن شرکت نیستیم و تعهد کافی نداریم.
به یاد داشته باشيد تا قبل از قرار‌های مهم اداری خود یا ارائه مطالبتان این جمله را بار‌ها و بار‌ها با خود تکرار کنید: با اعتماد به نفس باش؛ اما نه مغرور و سعی کنید بهترین‌ها را ارائه دهید؛ زیرا موقعیتتان به آن بستگی
دارد.