بزرگترین رمز موفقیت بازاریابی برای متخصصان، مشاوران و کسبوکارهای خدماتی کوچک این است که چگونه بتوانند به طور دائم و پایدار مشتریان پرسودی جذب کنند. باید بدانیم که مشتری میخواهد اختیار داشته باشد.
کلید کار این است که یک رهبر اندیشه باشید که همیشه و قبل از هر چیز در جستوجوی مشتری است، نه اینکه بازاریابی باشید که دائما حرف میزند و میفروشد تا مشتری بیشتری پیدا کند.
بسیاری از متخصصان و مشاوران فکر میکنند توسعه کسبوکار بسیار وقتگیر، پرهزینه یا بیهوده است. آنها حتی اگر یک برنامه توسعه کسبوکار را امتحان کنند، از اینکه نتیجه نمیگیرند، ناامید خواهند شد و حتی این نگرانی را دارند که آیا توسعه کسبوکار برای آنها موثر خواهد بود یا نه.
این تردید و نگرانی تعجبی ندارد. به گفته دیوید میستر، از رهبران اندیشه مدرسه کسبوکار هاروارد، فروش و بازاریابی معمولی که عادت خردهفروشان و تولیدکنندگان است، علاوه بر اینکه پول و زمان متخصصان و مشاوران را هدر میدهد، باعث میشود جذابیت آنها برای مشتریان آینده کمتر شود.
به هر حال، تحقیقات ثابت کرده که راه بهتری هم وجود دارد. فرآیند اثبات شدهای برای توسعه یکپارچه کسبوکار وجود دارد که 400 تا 2000 درصد بازگشت سرمایه به همراه دارد. این روش که «مدل رهبر اندیشه» نامیده میشود، از سوی بیشتر شرکتهای موفق مشاورهای و خدمات تخصصی مورد استفاده قرار میگیرد و باعث میشود این شرکتها مشتریان پرسودی جذب کنند.
اگر تلاش میکنید مسیر کسبوکارتان را با پیدا کردن مشتریان بالقوه مناسب طی و تکمیل کنید، بدانید که در این راه تنها نیستید. به گفته پیتر دراکر، از استادان مدیریت، «برای هدف کسبوکار تنها یک تعریف معتبر وجود دارد: ایجاد مشتری.» یک کسبوکار برای رسیدن به این هدف باید به سه سوال کلاسیک پاسخ دهد: کسبوکار ما چه فعالیتی دارد؟ مشتری ما چه کسی است؟ چه چیزی از نظر مشتری ما باارزش است؟ همه کسبوکارها با این موضوع سر و کار دارند؛ به خصوص متخصصان مستقل بازاریابی، مشاوران و صاحبان کسبوکارهای کوچک.
بهترین رویکرد برای جذب مشتریان جدید این است که تخصصتان را در موقعیت مناسب بهکار ببرید؛ یعنی یک رهبر اندیشه باشید که با ارائه اطلاعات با ارزش از طریق نوشتن و صحبت کردن، تخصص خود را به نمایش میگذارد.
در این راه، علم و دانش بسیار حمایتگر است. ده سال تحقیقاتی که با هزاران متخصص و مشاور مستقل و نیز صاحبان کسبوکارهای کوچک انجام دادم، به وضوح نشان میدهد که آنها میتوانند مسیر کسبوکارشان را تنها ظرف 30 روز با مشتریان بالقوه مناسب طی کنند و آنها را در مورد نحوه غلبه بر مشکلاتشان راهنمایی کنند.
حال سوال این است که آیا مدل رهبر اندیشه کاربرد واقعی دارد یا فقط مختص استادان حوزه کسبوکار است؟ در اینجا چند مثال ملموس را عنوان میکنیم:
1) یک مشاور از طریق ایجاد یک وبسایت اطلاعاتی و ارسال خبرنامههای الکترونیکی و نیز فروش محصولات اطلاعاتی در سخنرانیهای رسمی، طی دو سال توانست 100 هزار دلار به درآمد سالانه خود اضافه کند.
2) یک مشاور در حوزه ساخت مسکن، در 45 روز توانست یک وبسایت و کمپین رهبر اندیشه راهاندازی کند که با کمک آن اندازه کسبوکارش را ظرف یک سال دو برابر کرد.
3) یک مشاور بازاریابی اینترنتی، فقط با استفاده از استراتژی سخنرانی رسمی، توانست درآمدش را دو برابر کرده و ظرف مدت یک سال 100 هزار دلار به درآمد خود اضافه کند.
4) یک شرکت خدمات بازاریابی، با تغییر مدل کسبوکار خود به «مدل رهبر اندیشه» توانست از کمپین جدید توسعه کسبوکار خود که کار آن ارائه مشاوره به سمینارها بود، 2000 درصد بازگشت سرمایه داشته باشد.
5) وقتی یک مشاور حوزه IT پاسخگویی تلفنی را رها کرد و به مدل رهبر اندیشه روی آورد، کیفیت مدیریت او به میزان قابلتوجهی افزایش یافت و میزان انعقاد قراردادهای کاری او به سرعت با افزایش 25 درصدی مواجه شد.
6) گروهی از وکلای فعال در زمینه قوانین کار، از طریق سخنرانیهای عمومی یا انتشار مطلب توانستند طی چند سال از عملکرد منطقهای به یک شرکت ملی تبدیل شوند.
7) یک شرکت حسابداری در سطح منطقهای اعلام کرد که در مدت 6 ماه که از این مدل استفاده کرده، در مقایسه با سه سال قبلی فعالیت خود، توانسته کسبوکار خود را بیشتر توسعه دهد.
8) یک آژانس تبلیغاتی از این استراتژی برای دو برابر کردن درآمد خود از 5/4 به 6/9 میلیون دلار در مدت پنج سال استفاده کرده است.
اگر میخواهید یک رهبر اندیشه باشید، برای افزایش درآمد خود باید چه کاری انجام دهید؟ اول، بدانید که تولید مشتریهای بالقوه یک سرمایهگذاری است؛ بنابراین مثل هر سرمایهگذاری دیگری باید سنجیده شود.
به جای اینکه بروشور تهیه کنید، نوشتن مقالههایی را که راهکار ارائه میدهند، آغاز کنید. این نوع مقالهها باید در سخنرانیها و سمینارها مطرح شوند. در نهایت، این مقالهها را در یک کتاب جمعآوری کنید و آن را به صورت مستقل به چاپ برسانید (این کار در کمتر از 90 روز و با کمترین هزینه امکانپذیر است). در اینجا لیستی از سه کتاب پرفروش در حوزه کسبوکار را ارائه میکنیم که توسط مشاورین به صورت مستقل به چاپ رسیدهاند:
1) «مدیر یک دقیقهای،» نوشته کنث بلانچارد و اسپنسر جانسون که 12 میلیون نسخه آن به فروش رسید.
2) «در جستوجوی خوبی،» نوشته تام پیترز که در اولین سال چاپ بیش از 25 هزار نسخه و پس از ارائه به دانشگاه مدیریت وارنر، 10 میلیون نسخه دیگر آن به فروش رسید.
3) «رازهای رهبری آتیلا پادشاه هون،» نوشته ویس رابرتز که قبل از ارائه به دانشگاه وارنر نیم میلیون نسخه آن به فروش رسید.
در نهایت باید گفت به طور کلی، دیگر پولهای خود را در روشهای بیفایده بازاریابی مثل بروشور، تبلیغات و اسپانسر شدن هدر ندهید. بهترین سرمایهگذاری که میتوانید در توسعه کسبوکارتان انجام دهید این است که وبسایتهای اطلاعاتی راهاندازی کنید، سمینارهای متقاعدکننده برگزار کنید، کتابهای صوتی منتشر کنید، در روزنامهها و مجلات مقاله بنویسید و در نهایت نویسنده یک کتاب جامع باشید.