هر صنعتي بر اساس درآمد و ميزان استخدام سالانه، استاندارد و معيار خاصي براي تحليل و ارزيابي دارد. در كسب و كارهاي كوچك كه اغلب بر پايه ميزان سرمايه اندك، فعاليت كمتر و سوددهي بيشتر تعريف ميشوند، منابع مالي و انساني نيز متغير هستند.
در پايان هر سال مالي، آمار و الگوهايي براي بازبيني كيفيت توليد و ميزان درآمد ارائه داده ميشود. اين استانداردها براي برنامههايي که در خصوص کمک به توسعه كسب و كار و اصلاح معيارها و سبكهاي مديريتياند، بهرهوري را افزايش ميدهند.
کسب و کارهاي کوچک به طور مستقل فعاليت ميكنند. هر شرکت يا موسسهاي با کمتر از 500 پرسنل در اين حيطه قرار ميگيرد. اين اندازه رايجترين استاندارد تعريف شده است. در اين مقاله مهمترين راهكارهاي ايجاد يك كسب و كار كوچك را بررسي ميكنيم.
***
منابع انسانی
مدیریت برعملکرد منابع انسانی، جایگاه کارمندان، مسئولیتها و هدایت آنان را در جهت پیشرفت و ارتقای برنامههای شرکت تعیین میکند. امروزه مدیران سازمانها طرحهای بلندمدت خود را براساس میزان بازدهی نیروی کار متخصص و انرژی آنان در توسعه اهداف تجاری خویش تنظیم میکنند. از این منظر حضور منابع انسانی متبحر و اجراییکردن طرحها، اساس اهداف مدیران سازمانی را تشکیل میدهد.
همچنین در همین رابطه انتخاب کارمندان شایسته و ترکیب آنها در قالب زوجهای کاری، استراتژیای است که بازتابهای فوقالعاده تأثیرگذاری در روند بهرهوری به جای میگذارد.
برخلاف نظام مدیریت سنتی که بیشتر کارکردهای کارمندان را محدود به ارتباط با مشتریان میکرد و طبق رتبهبندی هر 4 سال یک بار جایگاه سازمانی آنان را ارتقا میداد، در نظام مدرن امروزي، خلاقیت، استعداد، توانایی و قدرت تحلیل کارمندان در مواجهه با بحرانهای غیرمترقبه، آنها را به کارشناســـانی ذینفوذ تبدیل کرده است که این بار نه تنها در جایگاه یک عضو مسـئولیتپذیر، در مقام مشاوری با تجربه هر لحظه برنامههای آتی سازمان را تحلیل و راهبردهای توسعه را به مدیران یادآوری میکنند.
منابع مالی
آگاهی از میزان سرمایه و نحوه استفاده از آن در هر کسب و کاری باید از نخستین مراحل برنامهریزی، تنظیم و طرح تجاری مشخص شود. به بیان دیگر موقعیت مالی، طرح کسب وکار، حداکثر ظرفیت مالی، نوع محصول، نحوه و شرایط اجراییکردن طرح، موقعیت مکانی و زمانی محل کسب و کار، مشاوران و کارشناسان، اطلاعات آماری و در نهایت برآورد کلی اجرای طرح تجاری براساس همان سرمایه اولیه تنظیم خواهند شد.
در واقع برخورداری از منابع مالی مناسب امکان توسعه و دستیابی به آخرین علوم و فنون را براي مديران مهيا ميكند.
همچنین استفاده از سرمایهگذاران و دریافت تسهیلات نیز میتواند تا حدودی کاستیهای طرح را جبران کند. اگر بخواهیم از جنبه اقتصادی نیز نقش منابع مالی را ارزیابی کنیم؛ میتوانیم به افزایش تولید، صادرات و توسعه چرخهای تولید ملی اشاره کرد.
چالش در فرآیند تأمین منابع مـالی موجب بروز کاهش عرضه و تقاضا و ايجاد شکاف در برنامه بودجه شده و در نهایت به رکود اقتصادی ختم میشود.
با تحول شتابان و همه جانبه جهانی، سازمانها برای بقاي خود در محیط رقابتي بايد راههای نوینی را انتخاب كنند. نوآوری و ایجاد راهکارهای جدید، به مدیران کمک میکند تا در پرورش استعدادها و تخصصهای کارمندان بیش از پیش متمرکز شوند و همواره با به روز کردن معيارهاي خود، راندمان توسعه و سبک فعالیت خویش را ارتقا بخشند.
استراتژی
Business paln یا طرح کسب و کار، مهمترین بخش آغاز یک فعالیت است. در واقع ساختارها و بنیانهای هر کسب و کاری با داشتن قواعد اولیه شروع میشود. تجربه کاری مرتبط، تحصیلات، میزان سرمایه اولیه، شناسايي کارشناسان و مشاوران، ايجاد تیم متخصص و درنهایت محصـولی که قصـــد دارید تولید کنید؛ مجموعه طرح کسب و کارتان را تشکیل میدهند. مهمترین راهکارهای آغاز یک طرح کسب و کار کوچک به شرح زیرند:
• مشتریان شما چه افرادی هستند و در چه طبقه اجتماعی زندگی میکنند؟
• چه نوع کسب و کاری را قصد دارید آغاز کنید؟
• چه طرحی برای افزایش تولید و توسعه کسب و کارتان دارید؟
• رقیبان شما در این حرفه چه افرادی هستند و چه تدبیری برای مقابله با آنان اندیشیدهاید؟
شناسایی و بازنویسی اهداف
فهرستی از مهمترین اهداف و برنامههای خودتان در یک دوره زمانی کوتاه و بلندمدت تنظیم کنید. متناسب با نوع کسب و کار و میزان سرمایه در همان مقطع طرح را تنظيم و براي مشاوره نزد كارشناس ببريد. قطعا يك دوره سرمایهگذاری کوتاهمدت نتایج مطلوبتر و سریعتری را به همراه خواهد داشت.
یک دوره 6 تا 12 ماهه برای کسب و کار کوچک و دوره 2 تا 5 سال برای كسب و كار بلندمدت پیشنهاد میشود. در واقع در این مرحله نیز باید در آغاز انگیزهها و اهداف خودتان را بشناسید و به پرسشهای زیر پاسخ دهید:
• در جایگاه مالک و تولیدکننده محصولی جدید، چه هدفی را دنبال میکنید؟
• تا چه اندازه به موفقيت طرح اطمينان داريد؟
• با چه راهكاري مخاطبان را جذب ميكنيد؟
• آيا به مديريت بحران و ركود اقتصـــادي انديشــيدهايد؟ چه راهكاري را ارائه ميدهيد؟
• طرح و ايده شما تا چه اندازه قابليت تجاري سازي دارد؟
ميزان اطلاعات و آمادگي
بديهي است که شروع يک کسب و کار جديد خطرهاي زيادي را به همراه دارد که البته با برنامهريزي ميتوان احتمال موفقيت را بالا برد. بنابراين بهترين نقطه شروع آن است که نقاط قوت و ضعف خود را در جايگاه دارنده يک کسب و کار بشناسيد.
شخصيت مستقلگرا
در صورت شروع يک کسب و کار کوچک ، خودتان بايد تصميم بگيريد که چگونه پروژهها ، برنامهها و زمان خود را مديريت کنيد. در واقع ويژگياي كه اغلب افراد خلاق و كارآفرين به آن توجه ميكنند.
قدرت ارتباط
ايجاد رابطهاي دوجانبه و دوستانه موجب تبادل افكار و اطلاعات خواهد شد. قطعا براي تامين منابع انساني خود به نيروهاي متخصصي نياز داريد تا روند كسب و كار با حضور و فعاليت آنان هويت پيدا كند. با استفاده از ارتباطات مناسب ميتوانيد با آشنايي و ارزيابي راهكارهاي مناسب افراد ساعي را برگزينيد.
تصميمگيري
صاحبان کسب و کار کوچک بايد بر اساس شــرايط مختلف به طور مداوم تصميمهاي مقتضي را اتخاذ نمايند.
چالشها و هيجانهاي شغلي مستلزم تحمل فشارکاري زيادي هستند. در جايگاه مدير يك كسب و كار كوچك بايد راهكارهاي مناسب را بشناسيد و آنها را به اجرا درآوريد.
سازماندهي منابع
اتخاذ تصميمهاي مناسب، كنترل كارمندان، تفويض اختيارات و ارزيابي روند كسب و كار در بازارهاي داخلي و خارجي به يك سرپرست مجرب و ايدهپرداز باتجربه نياز دارد.
به بيان ديگر سازماندهي عبارت است از سامان دادن امور در جهت توسعه الگوهاي از پيش تعيين شده و كنترل كيفيت.
اداره يک کسـب و کار مســتقل مشكلات خاص خودش را
به همراه دارد. بايد در اين عرصه صبور باشيد و با تامل، مناسبترين راهكارهاي موفقيت را انتخاب كنيد.
تخصصيكردن كار
تخصصيشدن عبارت است از اصول و چارچوبي كه طبق آن هر كارمند براساس رشته تخصصي و مهارت خويش موظف به اجراي ماموريتهاي سازماني خواهد شد. در اين بخش مسئوليتهاي هر كارمند تفكيك و طي دورهاي خاص به وي تحويل داده خواهد شد. افزايش كارايي، سرعت، توسعه توليد و تعيين اختيارات از محاسن اين بخش محسوب ميشود.
كلام آخر
هرآغازي براي اجـــراييكردن كســب و كارهاي مختلف به طرح و برنامه نياز دارد. ايجاد انگيزه و پيروي از راهكارهاي كارشناسان ميتواند مسير موفقيت و اصول اوليه را فراسوي مديران و كارآفرينان قرار دهد.
طرحهاي كسب و كار با توسعه فناوري تغيير ميكنند تا كاربرديتر شوند. منابع انساني نيز با توجه به نياز بازارهاي تجاري و توسعه علوم مختلف متحول و تخصصيتر ميشوند. در اين فرآيند به روز بودن و آگاهي از اطلاعات مختلف ابزاري جامع در اختيار مديران قرار ميدهد تا با تبيين و شناسايي راهكارهاي سازنده راندمان توليد و بهرهوري را افزايش دهند.
هر صنعتي بر اساس درآمد و ميزان استخدام سالانه، استاندارد و معيار خاصي براي تحليل و ارزيابي دارد. در كسب و كارهاي كوچك كه اغلب بر پايه ميزان سرمايه اندك، فعاليت كمتر و سوددهي بيشتر تعريف ميشوند، منابع مالي و انساني نيز متغير هستند.
در پايان هر سال مالي، آمار و الگوهايي براي بازبيني كيفيت توليد و ميزان درآمد ارائه داده ميشود. اين استانداردها براي برنامههايي که در خصوص کمک به توسعه كسب و كار و اصلاح معيارها و سبكهاي مديريتياند، بهرهوري را افزايش ميدهند.
کسب و کارهاي کوچک به طور مستقل فعاليت ميكنند. هر شرکت يا موسسهاي با کمتر از 500 پرسنل در اين حيطه قرار ميگيرد. اين اندازه رايجترين استاندارد تعريف شده است. در اين مقاله مهمترين راهكارهاي ايجاد يك كسب و كار كوچك را بررسي ميكنيم.
***
منابع انسانی
مدیریت برعملکرد منابع انسانی، جایگاه کارمندان، مسئولیتها و هدایت آنان را در جهت پیشرفت و ارتقای برنامههای شرکت تعیین میکند. امروزه مدیران سازمانها طرحهای بلندمدت خود را براساس میزان بازدهی نیروی کار متخصص و انرژی آنان در توسعه اهداف تجاری خویش تنظیم میکنند. از این منظر حضور منابع انسانی متبحر و اجراییکردن طرحها، اساس اهداف مدیران سازمانی را تشکیل میدهد.
همچنین در همین رابطه انتخاب کارمندان شایسته و ترکیب آنها در قالب زوجهای کاری، استراتژیای است که بازتابهای فوقالعاده تأثیرگذاری در روند بهرهوری به جای میگذارد.
برخلاف نظام مدیریت سنتی که بیشتر کارکردهای کارمندان را محدود به ارتباط با مشتریان میکرد و طبق رتبهبندی هر 4 سال یک بار جایگاه سازمانی آنان را ارتقا میداد، در نظام مدرن امروزي، خلاقیت، استعداد، توانایی و قدرت تحلیل کارمندان در مواجهه با بحرانهای غیرمترقبه، آنها را به کارشناســـانی ذینفوذ تبدیل کرده است که این بار نه تنها در جایگاه یک عضو مسـئولیتپذیر، در مقام مشاوری با تجربه هر لحظه برنامههای آتی سازمان را تحلیل و راهبردهای توسعه را به مدیران یادآوری میکنند.
منابع مالی
آگاهی از میزان سرمایه و نحوه استفاده از آن در هر کسب و کاری باید از نخستین مراحل برنامهریزی، تنظیم و طرح تجاری مشخص شود. به بیان دیگر موقعیت مالی، طرح کسب وکار، حداکثر ظرفیت مالی، نوع محصول، نحوه و شرایط اجراییکردن طرح، موقعیت مکانی و زمانی محل کسب و کار، مشاوران و کارشناسان، اطلاعات آماری و در نهایت برآورد کلی اجرای طرح تجاری براساس همان سرمایه اولیه تنظیم خواهند شد.
در واقع برخورداری از منابع مالی مناسب امکان توسعه و دستیابی به آخرین علوم و فنون را براي مديران مهيا ميكند.
همچنین استفاده از سرمایهگذاران و دریافت تسهیلات نیز میتواند تا حدودی کاستیهای طرح را جبران کند. اگر بخواهیم از جنبه اقتصادی نیز نقش منابع مالی را ارزیابی کنیم؛ میتوانیم به افزایش تولید، صادرات و توسعه چرخهای تولید ملی اشاره کرد.
چالش در فرآیند تأمین منابع مـالی موجب بروز کاهش عرضه و تقاضا و ايجاد شکاف در برنامه بودجه شده و در نهایت به رکود اقتصادی ختم میشود.
با تحول شتابان و همه جانبه جهانی، سازمانها برای بقاي خود در محیط رقابتي بايد راههای نوینی را انتخاب كنند. نوآوری و ایجاد راهکارهای جدید، به مدیران کمک میکند تا در پرورش استعدادها و تخصصهای کارمندان بیش از پیش متمرکز شوند و همواره با به روز کردن معيارهاي خود، راندمان توسعه و سبک فعالیت خویش را ارتقا بخشند.
استراتژی
Business paln یا طرح کسب و کار، مهمترین بخش آغاز یک فعالیت است. در واقع ساختارها و بنیانهای هر کسب و کاری با داشتن قواعد اولیه شروع میشود. تجربه کاری مرتبط، تحصیلات، میزان سرمایه اولیه، شناسايي کارشناسان و مشاوران، ايجاد تیم متخصص و درنهایت محصـولی که قصـــد دارید تولید کنید؛ مجموعه طرح کسب و کارتان را تشکیل میدهند. مهمترین راهکارهای آغاز یک طرح کسب و کار کوچک به شرح زیرند:
• مشتریان شما چه افرادی هستند و در چه طبقه اجتماعی زندگی میکنند؟
• چه نوع کسب و کاری را قصد دارید آغاز کنید؟
• چه طرحی برای افزایش تولید و توسعه کسب و کارتان دارید؟
• رقیبان شما در این حرفه چه افرادی هستند و چه تدبیری برای مقابله با آنان اندیشیدهاید؟
شناسایی و بازنویسی اهداف
فهرستی از مهمترین اهداف و برنامههای خودتان در یک دوره زمانی کوتاه و بلندمدت تنظیم کنید. متناسب با نوع کسب و کار و میزان سرمایه در همان مقطع طرح را تنظيم و براي مشاوره نزد كارشناس ببريد. قطعا يك دوره سرمایهگذاری کوتاهمدت نتایج مطلوبتر و سریعتری را به همراه خواهد داشت.
یک دوره 6 تا 12 ماهه برای کسب و کار کوچک و دوره 2 تا 5 سال برای كسب و كار بلندمدت پیشنهاد میشود. در واقع در این مرحله نیز باید در آغاز انگیزهها و اهداف خودتان را بشناسید و به پرسشهای زیر پاسخ دهید:
• در جایگاه مالک و تولیدکننده محصولی جدید، چه هدفی را دنبال میکنید؟
• تا چه اندازه به موفقيت طرح اطمينان داريد؟
• با چه راهكاري مخاطبان را جذب ميكنيد؟
• آيا به مديريت بحران و ركود اقتصـــادي انديشــيدهايد؟ چه راهكاري را ارائه ميدهيد؟
• طرح و ايده شما تا چه اندازه قابليت تجاري سازي دارد؟
ميزان اطلاعات و آمادگي
بديهي است که شروع يک کسب و کار جديد خطرهاي زيادي را به همراه دارد که البته با برنامهريزي ميتوان احتمال موفقيت را بالا برد. بنابراين بهترين نقطه شروع آن است که نقاط قوت و ضعف خود را در جايگاه دارنده يک کسب و کار بشناسيد.
شخصيت مستقلگرا
در صورت شروع يک کسب و کار کوچک ، خودتان بايد تصميم بگيريد که چگونه پروژهها ، برنامهها و زمان خود را مديريت کنيد. در واقع ويژگياي كه اغلب افراد خلاق و كارآفرين به آن توجه ميكنند.
قدرت ارتباط
ايجاد رابطهاي دوجانبه و دوستانه موجب تبادل افكار و اطلاعات خواهد شد. قطعا براي تامين منابع انساني خود به نيروهاي متخصصي نياز داريد تا روند كسب و كار با حضور و فعاليت آنان هويت پيدا كند. با استفاده از ارتباطات مناسب ميتوانيد با آشنايي و ارزيابي راهكارهاي مناسب افراد ساعي را برگزينيد.
تصميمگيري
صاحبان کسب و کار کوچک بايد بر اساس شــرايط مختلف به طور مداوم تصميمهاي مقتضي را اتخاذ نمايند.
چالشها و هيجانهاي شغلي مستلزم تحمل فشارکاري زيادي هستند. در جايگاه مدير يك كسب و كار كوچك بايد راهكارهاي مناسب را بشناسيد و آنها را به اجرا درآوريد.
سازماندهي منابع
اتخاذ تصميمهاي مناسب، كنترل كارمندان، تفويض اختيارات و ارزيابي روند كسب و كار در بازارهاي داخلي و خارجي به يك سرپرست مجرب و ايدهپرداز باتجربه نياز دارد.
به بيان ديگر سازماندهي عبارت است از سامان دادن امور در جهت توسعه الگوهاي از پيش تعيين شده و كنترل كيفيت.
اداره يک کسـب و کار مســتقل مشكلات خاص خودش را
به همراه دارد. بايد در اين عرصه صبور باشيد و با تامل، مناسبترين راهكارهاي موفقيت را انتخاب كنيد.
تخصصيكردن كار
تخصصيشدن عبارت است از اصول و چارچوبي كه طبق آن هر كارمند براساس رشته تخصصي و مهارت خويش موظف به اجراي ماموريتهاي سازماني خواهد شد. در اين بخش مسئوليتهاي هر كارمند تفكيك و طي دورهاي خاص به وي تحويل داده خواهد شد. افزايش كارايي، سرعت، توسعه توليد و تعيين اختيارات از محاسن اين بخش محسوب ميشود.
كلام آخر
هرآغازي براي اجـــراييكردن كســب و كارهاي مختلف به طرح و برنامه نياز دارد. ايجاد انگيزه و پيروي از راهكارهاي كارشناسان ميتواند مسير موفقيت و اصول اوليه را فراسوي مديران و كارآفرينان قرار دهد.
طرحهاي كسب و كار با توسعه فناوري تغيير ميكنند تا كاربرديتر شوند. منابع انساني نيز با توجه به نياز بازارهاي تجاري و توسعه علوم مختلف متحول و تخصصيتر ميشوند. در اين فرآيند به روز بودن و آگاهي از اطلاعات مختلف ابزاري جامع در اختيار مديران قرار ميدهد تا با تبيين و شناسايي راهكارهاي سازنده راندمان توليد و بهرهوري را افزايش دهند.
بازار کار