مشتريان در تشريك مساعي براي تقويت برند شما چه انگيزه اي دارند و نقش محققين چه مي تواند باشد؟
ايجاد زمينه و انگيزه براي مشتريان جهت تشريك مساعي در تقويت و توسعه  يك برند، شيوه اي است كه بر"هر چه مفيد تر بودن" متمركز است. فلسفه بازاريابي اجتماعي در عمق ديدگاه خود بر اين اصل يعني مفيد بودن تكيه مي ورزد و اين بدان مفهوم است كه ديگر فروش محصولات و خدمات بر دو عامل خريدار و فروشنده محدود نمانده و عامل سومي با شاخص مفيد بودن اين تعامل، بر آن نظارت مي نمايد.
درگير كردن و دخالت دادن مشتري در كارها، تمايز محصول يا خدمات،و تحسين كردن مردم به جاي تحريك آنها به خريد، جايزه دادن به خاطر خريد، يا ارائه فرصتهائي براي مشهور كردن آنان، روشي است كه به شراكت با مشتريان در ساخت و تقويت برند منجر مي گردد.اينكه انگيزه مردم در حمايت از برخي برندها چيست و اينكه برخي برندها ذاتا" داراي طراحي مشاركت آميز مي باشند، از جمله موضوعاتي هستند كه به نظر مي رسد در هفت اصل مورد شناسائي قرار گرفته زير مستتر باشد. اصولي كه حاصل تحقيق از مشتريان و كارشناسان صنفي است.
1- به ديگران هم فرصت دهيد : براي مشتريان نقشي فراتر از خريد محصول يا خدمات تان قائل باشيد.به طور مثال آيا نمي توان مشتري را در قلب روندهاي نوآوري و ارتباطات سازمان قرار داد.اين استراتژي براي برندهائي كه دائما" به دنبال نو آوري و تغيير هستند نظير مد لباس و فن آوري، مي تواند بسيار مفيد واقع گردد. برندهائي كه در راستاي خواست مشتريان به فعاليت و توليد مي پردازند غالبا" از درجه ماندگاري و محبوبيت فوق العاده اي برخوردارند زيرا اين محبوبيت خود را از تامين نياز واقعي مخاطبين خود حاصل مي نمايند.اينكه بدانيم كجا بايستي به ديگران نيز فضا بدهيم موكول به داشتن قدرت شنوائي بالا و يكپارچگي و پيوستگي در اين امر يعني شنيدن صداي مشتريان است.اگر هدفمان جايگزيني برندهاي سنتي رانشي و يك سويه به برندهاي كششي و دو سويه با مشتريان باشد، آنگاه گام اول در سنخيت برندها با آنچه مردم فكر مي كنند، مي گويند، و مي خواهند را برداشته ايم.
2-داشتن ماموريت و نه فقط بيانيه ماموريت :  داشتن بيانيه ماموريت به نوعي دارائي در شركتها مبدل گرديده است كه گاهي به خاطر آن مباهات ورزيده مي شود.اما ماموريتهائي كه فراتر از نتيجه گيري هاي صورتجلسات به عمل در آيند، عموما" پويائي خود را حفظ  مي نمايند. برندها بايستي وجوه تمايز را خوب بدانند زيرا مصرف كنندگان، اينگونه عمل مي كنند. به ياد داشته باشيد حتي صحيحترين و پرطرفدارترين ماموريتها صرفا" زماني كارآئي خواهند داشت كه حمايت تمامي سطوح سازماني را در پي داشته باشند.لذا نبايستي از تفهيم ماموريت براي كاركنان وهمچنين همراه ساختن آنان با ماموريت سازمان غفلت ورزيد.
3- رنگ رخسار خبر مي دهد از سر درون :  شفافيت يا وضوح و برند سازي به كمك مشتريان، دو جزء غير قابل تفكيك مي باشند.لازم به ذكراست كه رسانه هاي ديجيتالي كار بازبيني مشتريان و نظارت يا اندازه گيري صحت و سقم عملكرد و ادعاهاي برندها را آسان تر ساخته است.برندها بايستي در عملكرد داخلي و ادعاهاي خارجي يكسان و پيوسته عمل نمايند زيرا غالبا" از نظر عموم مشك آن است كه خود ببويد نه آنكه عطار بگويد.علني سازي در كليه امور و وجوه مي تواند زمينه ساز اعتماد مشتري باشد كه گامي فراتر از رضايت مشتري محسوب مي شود.
4-حقيقتا" به مردم ارزشي افزوده ارائه كنيد: هر محصول يا خدمت بايستي به ايجاد مزيت در زندگي افراد جامعه بيانجامد و مثلا" در حوزه هاي مالي، اجتماعي، يا محيطي برايشان نيازي را مرتفع يا ارزشي را فراهم آورد.برندها نه تنها بايستي به لحاظ وقت و انرژي براي مردم  ارزشمند باشند بلكه با داشتن عملكرد و رفتاري مسئولانه مي توانند رغبت، دلسوزي، و حمايت مشتريان را جلب نمايند.اين رفتار مسئولانه برندها را مي تواند در حوزه هاي اجتماعي و نيز محيطي فراتر از حوزه هاي مستقيم مالي مربوط به مشتري جستجو نمود.
5- توليد و عرضه محصولات يا خدماتي كاملا" متمايز:  طبعا" محصول يا خدمات، بهترين و عمده ترين راه برنده ها براي بيان تعهداتشان و نيز بهبود و ارائه ارزش افزوده به مشتري مي باشد.برند "متد" در ايالات متحده نمونه اي از يك برند سازي به كمك مشتريان به حساب مي آيد كه داراي ماموريتي روشن است – "همه براي پاكيزيگي " -  و ارائه محصولي منحصر به فرد و عالي يعني صابون بهداشتي با بسته بندي بديع و قابل بازيافت نشانگر تعهد و پايداري اين  برند به قولي است كه به مردم داده است.تركيبي از كارآئي، دوستي با محيط زيست، و زيبائي موجب گرديده است تا اين برند طرفداران زيادي پيدا كند آنچنانكه در ماه مارس سال 2007 برند "متد" به عنوان هفتمين شركت امريكائي با بالاترين  نرخ رشد شناخته شده است. 
6- خلاقيت و نوآوري معني دار : برند سازي به كمك مشتريان ، از طريق فرهنگ داخلي شفاف و علني بودن د ركليه زمينه ها، و اعتقاد به اينكه ايده هاي خوب همه جا وجود دارد ، رشد و تكامل پيدا مي كند .اين برندها به جاي سرمايه گذاري بر روي تبليغات و در بوق و كرنا كردن نام خود، صرفا" از طريق خلاقيت معني داري كه در هر اقدامشان نمايان است، جذاب و پرطرفدار باقي مي مانند.
7- از آميزه سنتي بازاريابي غافل نشويد: محصول، توزيع، قيمت، و ترويج يا اطلاع رساني ، بايستي با ماموريت يك برند تلقيق گردد و مبتني بر آن سياست گذاري شود .اينموضوع اگرچه بسيار و اضح و پيش پا افتاده است اما غالبا" در مراحل عمل به فراموشي سپرده مي شود.