با روی كار آمدن این محصول، شركتهای عرضهكننده برنامههای نرمافزاری نظیر اینفوبینز، متقاضیان زیادی برای نرمافزارها و خدمات تلفن همراه خود یافتند. در زیر مصاحبه میتش بورا با وارتون را كه چندی پیش انجام شد با اندكی ویرایش آوردهایم. وی در این مصاحبه در رابطه با اهمیت خدمات شركت - با - شركت (B2B) صحبت میكند كه میتواند نقش بسیار مهمتری نسبت به خدمات سنتی شركت – با –مشتری (B2C) در سودآوری شركت داشته باشد.
سوال: با آمدن iPad سروصدای زیادی در بازار ایجاد شد. سازندگان این محصول بسیار خوشبین بودند و معتقدند كه به كمك این محصول بسیاری از شركتهای رسانهای بهره زیادی خواهند برد. نظر شما كه خود در ارائه چنین خدماتی فعالیت میكنید و تجربیات زیادی در اختیار دارید در این باره چیست؟ كدام یك از این صحبتها درست و كدام یك شایعهای بیش نیست؟
میتش بورا: iPad محصولی است كه ورود آن به بازار سروصدای زیادی ایجاد كرد و اكنون نیز بازار را تحت تاثیر خود قرار داده است. ممكن است شایعهپراكنی تلقی شود، اما اگر سطحینگری را كنار بگذاریم مشاهده خواهیم كرد كه iPad و دیگر محصولات مشابه آن میتوانند زمینههای فراوان و جالبی را در تجارت جهانی بهوجود آورند. امكانات زیادی برای iPod وجود دارد كه میتواند به راحتی برای iPad نیز مورد استفاده قرار گیرد، با این تفاوت كه iPad این مزیت را دارد كه از سیستمعامل iPhone نیز بهرهمند است (یعنی نوعی كامپیوتر نیز میباشد). البته واضح است كه برخی محدودیتهای iPhone را كه به خاطر اندازه كوچك آن بود، نخواهد داشت.
سوال: من خودم iPhone دارم و همسرم نیز از محصولات Blackberry استفاده میكند. هر دوی ما امكانات مربوط به دستگاه خود را دانلود میكنیم كه بیشتر این امكانات ازسوی شركتهایی ارائه میشوند كه تمایل به تماس مستقیم با مشتری دارند. اینروزها گفتهمیشود كه خدمات شركت با شركت بیشتری نیز وجود دارد. ممكن است در مورد این دو مقوله، تفاوتها و مزیتهایشان برایمان صحبت كنید؟
بورا: ابتدا اجازه دهید موضوع شركت – با- مشتری را بررسی كنیم. بسیاری از امكانات وجود دارند كه نه تنها شركت Apple بلكه دیگر شركتها نیز در اختیار مشتریان خود قرار میدهند. این امكانات اگر دستگاه شما محدودیتی برای اجرایشان نداشته باشد، به صورت رایگان دانلود میشوند و قابل استفادهاند. اغلب این امكانات برای مخاطبانی مثل من و شما تعبیه شدهاند كه بازیها قسمت اعظمشان را تشكیل میدهند. وجود بیش از 25000 بازی در سایت Apple نشانگر این موضوع میباشد (بیش از هر فروشگاه بازی در دنیا).
همه روزه تلاشهای زیادی برای ارائه مدلهای سوددهی انجام میشود. در زمینه كاری ما، سود واقعی از خدمات شركت - با - شركت حاصل میشود. یك كسبوكار با توجه به اینكه وارد بخش خصوصی سوددهی میشود و عموما در مقیاس وسیعتری فعالیت میكند، در نقش یك مشتری سرمایهگذاری بیشتری میكند. این همان نقطه قوت خدمات شركت - با - شركت است.
سوال: با این توصیف در حالی كه شركتهای ارائهدهنده امكانات نظیر شركت شما میتوانند توده عظیمی از خدمات را در مدل شركت - با - مشتری ارائه كنند، شركت ترجیح میدهد روی قسمتهایی كار كند كه قیمت و ارزش بیشتری دارند و به گفته شما شركت - با - شركت ارزش بالاتری برای شركت دارد؟
بورا: در حقیقت موضوع فقط قیمت بیشتر نیست، مساله مهم میزان تجارت است؛ یعنی میزان سودی است كه در اثر تجارت بهدست میآید؛ چراكه تجارت باعث میشود مشتریان یا در نهایت مصرفكنندگان بیشتری درگیر شوند. وقتی ارائهدهندگان خدمات روی تجارت معینی سرمایهگذاری میكنند، زیربناها و سیستمهایی را برای اجرای آن تجارت در اختیار دارند. آنها میلیونها و گاه بیلیونها دلار صرف ایجاد چنین سیستمهایی میكنند و در واقع تلفنهای همراه پل ارتباطی آنها برای انجام تجارت میشوند. این همان چیزی است كه شركت ما نیز از آن استفاده میكند، یعنی از نفوذ خود در iPhoneها، Blackberryها، iPadها و دیگر دستگاههای تلفن همراه مانند یك بازوی كمكی استفاده میكنیم.
سوال: ممكن است با یك مثال واقعی یا انتزاعی توضیح دهید هنگام استفاده از خدمات شركت - با - شركت، تلفنهای همراه چگونه به عنوان یك پل ارتباطی عمل میكنند؟
بورا: مثالی از ارائهدهندگان خدمات میزنیم. ارائهدهندگان وظیفه دارند در طول روز اطلاعات، اخبار و مفاهیم مورد نیاز را برای ارائه آماده كنند. نحوه بهرهمندی مشتریان از اطلاعات و اخبار بسیار مهم میباشد. مصرفكنندگان به طرق مختلف از این اطلاعات آگاه میشوند و حتی ممكن است نحوه دسترسی آنها به اطلاعات تغییر كند. بهطور كلی یك ارائهدهنده بایستی دائما در كنار مشتریانش باشد تا هم بتواند اطلاعات خود را به آنها برساند و هم از نحوه برخورداری آنها از این اطلاعات آگاه باشد. با این اوصاف دستگاههایی نظیر iPad میتوانند در این زمینه بسیار كارآ باشند و اطلاعات را به خوبی به مصرفكنندگان برسانند. این كاری است كه بسیاری از ارائهدهندگان انجام میدهند و اطلاعات زیربنایی خود را به صورت نسخههای دیجیتالی درآورده و از دستگاههایی نظیر iPad به عنوان پل ارتباطی استفاده میكنند و آنها را به سمع مردم میرسانند.
سوال: خب، برای آگاهی از اهداف شركت شما و اینكه افراد چگونه میتوانند از خدمات شما بهرهمند شوند، كمی در مورد فعالیتهای خود در گذشته توضیح دهید و اهداف احتمالی شركت را در چند سال آینده بیان كنید.
بورا: در سال 2000 كه شركت را افتتاح كردیم، فعالیتهای خود را در زمینههای شبكهای و اینترنتی آغاز كردیم؛ چراكه تقاضای مردم در این سمت بود. در دهه گذشته توسعه خدمات شبكهای را برای اتوماسیون فرآیند تجاری(BPA) انجام میدادیم و همچنین برای ارائه محصولات شبكهای جدید از نیروهای خارجی به صورت قراردادی استفاده میكردیم؛ اما در اواخر به این نتیجه رسیدیم كه باید تغییری ایجاد كنیم. به همین خاطر اكنون حدود یكسال و نیم است كه در زمینه تلفنهای همراه فعالیت میكنیم.
سوال: پس اینفوبینز در گذشته روی اتوماسیون فرآیند تجاری (BPA) و نیز استفاده از نیروهای خارجی جهت ارائه محصولات شبكهای استفاده میكرد؟
بورا: بله، اما اكنون روی خدمات تجارت - با - تجارت توسط تلفن همراه فعالیت میكنیم كه زمینه جالبی میباشد. بسیاری از مشتریان خواهان استفاده از تلفنهای همراه بهعنوان پل ارتباطی میباشند تا بتوانند در سرمایهگذاریهای خود موفق شوند. این همان شركت - با - شركت است.
سوال: شما و چند تن دیگر از اعضای شركت اینجا در كالیفرنیا حضور دارید و بقیه در هند مستقر میباشند و من شنیدهام در حال استخدام نیروی كار جدید در هند میباشید. به نظر شما هند ظرفیت پذیرایی از خدمات شركت- با - شركت توسط تلفن همراه را كه از نظر شما یك تقاضای جهانی میباشد، دارد؟
بورا: قطعا این ظرفیت را دارد. مساله فقط تربیت افراد متخصص است كه این مهم ظرف دو تا سه سال امكانپذیر است.
سوال: شما و همكارانتان چه راهكاری برای رفع این مشكل تدارك دیدهاید؟
بورا: ما سراغ كسانی رفتیم كه نسبت به تكنولوژیهای خدمات تلفن همراه آگاه بودند و تجربهای هر چند اندك در این زمینه داشتند. از آنجایی كه تلفن همراه زمینه كاری جدیدی میباشد، پیدا كردن چنین افرادی كار دشواری نبود. مساله اصلی آموزش افراد برای آگاهی از آخرین تكنولوژیهای تلفن همراه است كه به این منظور دورههای آموزشی منظمی را ظرف چند ماه آینده دایر خواهیم كرد.
سوال: آیا اوضاع بازار جهانی را ظرف دو سه سال آینده خوب پیشبینی میكنید؟ من میدانم كه بیشتر مشتریان شما آمریكاییها میباشند.
بورا: بله، ما در اندیشه ورود به بازارهای دیگر نیز هستیم، اما در حال حاضر بازار آمریكا بیشترین ظرفیت را برای فعالیت دارد.
سوال: خب كمی در مورد خودتان صحبت كنید، محل تولد، محل تحصیل، چطور شد كه به آمریكا آمدید و مسائلی از این قبیل.
بورا: من در شهر ایندور در مركز هند به دنیا آمدم و در همانجا مدرك مهندسی خود را گرفتم و مشغول كار شدم. ابتدا در یك شركت به عنوان پشتیبان نرمافزاری مشغول به كار شدم، این كار با روحیاتم سازگار نبود و پس از آن در یك شركت دیگر به نام Tata برای نوشتن برنامههای نرمافزاری استخدام شدم، آنجا نقطه آغاز موفقیت من بود. پس از آن احساس كردم برای موفقیت بیشتر نیاز به فضا و بازار بزرگتری دارم، همین امر انگیزه من برای آمدن به آمریكا شد.
سوال: چه موقع به آمریكا آمدید و اینفوبینز را چطور راهاندازی كردید؟
بورا: در آوریل سال 1998 به عنوان مشاور برنامهنویسی با ویژوال بیسیك(Visual Basic) به آمریكا آمدم. قصه اینفیوبینز از مدتها پیش شروع شد. ما سه نفر از بنیانگذاران این شركت بودیم و هر كدام در قسمتی از شركت Tata كار میكردیم. در اوقات فراغت دور هم جمع میشدیم و بحث میكردیم. همیشه این آرزو را در سر داشتیم كه باید كاری كنیم تا تحولی بزرگ در زندگیمان ایجاد شود. به همین منظور به آمریكا آمدیم و به عنوان مشاور در زمینههای یكسانی مشغول به كار شدیم. به این ترتیب با بازار آمریكا، نحوه عملكرد مشتریان و فرهنگ آنجا آشنا شدیم و مدلی از شركت كنونی (اینفوبینز) در ذهن خود ساختیم. سرانجام در سال 2000 تصمیم گرفتیم شركت را راهاندازی كنیم. در ابتدا تا سال 2004 من به صورت تماموقت در شركت دیگری مشغول كار بودم و در اوقات فراغت و تعطیلیها به صورت پارهوقت در شركت خودمان (اینفوبینز) فعالیت میكردم.
سوال: در ایندور با دو شریك خود همكلاسی بودید؟ همه شما در یك زمان به كالیفرنیا آمدید؟
بورا: ما در آن موقع همورودی بودیم، اما رشته تحصیلی من با آوینش ستهی (Avinash Sethi) و سیدهارت ستهی (Siddharth Sethi) یكسان نبود. هر كدام از ما در شهرهای مختلف آمریكا مستقر شدیم، آوینش در پرتلند بود، من در نیویورك و سیدهارت در فلوریدا، اما یكدیگر را ملاقات میكردیم و همیشه در تماس بودیم.
سوال: در سالهای 2000 تا 2004 كه شما به اینفوبینز به عنوان شغل دوم نگاه میكردید، اوضاع شركت چگونه بود؟ آیا از یهودیان هند برای پشتیبانی مالی درخواست كمك كردید؟
بورا: در ابتدا اینگونه فكر میكردیم كه این كار تجربه جالبی برایمان خواهد بود و آن را به عنوان یك شغل مستقل در نظر نمیگرفتیم. در سال 2004 بود كه تصمیم گرفتیم بهطور تمام وقت در شركت فعالیت كنیم و آن را به نتیجه برسانیم. برای سرمایهگذاری در شركت از هیچ ارگان خارجی استفاده نكردیم و خودمان همه هزینهها را متحمل شدیم، اما مسلم است كه با دیگران مذاكره كردیم و به آنها گفتیم كه چطور اینجا در آمریكا سرمایهگذاری كنند.
سوال: اكنون بیش از 10 سال است كه در آمریكا زندگی میكنید، چه پیامی برای جوانانی دارید كه در هند به سر میبرند و آرزوی آمدن به آمریكا را در سر دارند؟
بورا: تنها سخنی كه من با تمامی جوانان دارم، این است كه «همیشه برای رسیدن به آرزوهایتان مبارزه كنید.»
کارستان
سرگذشت برندهای معروف | زندگینامه کارآفرینان بزرگ | مصاحبه با کارآفرینان برتر | خواندنیهای مکمل کسب و کار