در حالی که شوق و ذوق کمک زیادی در بخش‌های مختلف کسب وکار به شما می‌کند اما هیجان بیش از حد هم می‌تواند در میان خیلی از چیزهای دیگر در یک چشم برهم زدن فروش شما را با مشکل روبرو کند. در اینجا چهاردلیل در مورد این‌که هیجان دشمن موفقیت در فروش است و چه کار می‌توانید بکنید که هیجان خود را در مسیری برای رسیدن به نتایج بهتر قرار دهید، مطرح می‌شوند.
۱٫
یکی از اشتباهات بزرگی که کارآفرینان جوان در مساله فروش مرتکب می‌شوند، این است که خیلی زود سراغ فروختن می‌روند. می‌دانم شما چه فکری می‌کنید: «چرا دنبال فروش نباشیم؟ اگر ما نفروشیم، هیچ وقت فروشی نخواهیم داشت، درست است؟» بله، این درست است که هر کارآفرینی باید به اندازه کافی اعتماد و شهرت جلب کند تا دنبال فروش باشد. «بهترین راه برای فروش موفق این است که به آن به عنوان یک پروسه نگاه کنید» به خصوص در فروش‌های کسب و کار به کسب و کار یاbusiness-to-business (B2B)   که شما درحال فروش خدمات پرهزینه‌تری هستید، باید صبور باشید و روابط‌‌تان را با گذشت زمان ایجاد کنید. اولین باری که شما با یک مشتری حرف می‌زنید، نباید از او پول بخواهید. چنین چیزی در آنها نوعی احساس تدافعی ایجاد می‌کند. شما نمی‌خواهید که مشتریان‌تان احساس کنند که قبل از این‌که حتی نام آن‌ها را بدانید، می‌خواهید دست در کیف پول آنها کنید.
۲٫
یک اشتباه معمول دیگر در اولین مکالمه با یک مشتری،  زود نتیجه‌گیری‌کردن در مورد این‌که او قصد خرید از شما دارد، خواهد بود. خیلی از کارآفرینان متوقع چیزهایی نظیر این می‌گویند: «خب، من شنیده‌ام که شما در بازار، دنبال محصول ما هستید» یا «من شنیده‌ام که شما دنبال این هستید تا از خدمات دیگری بهره‌مند شوید.» خیلی زیاد نتیجه‌گیری نکنید. اگر مشتری احساس کند که شما از الان درحال پول شمردن هستید، این‌طور برداشت می‌کند که شما در گوش کردن به نیازهای آنها تمرکز و توجه لازم را ندارید.
۳٫
این‌که محصول شما تا چه اندازه فوق‌العاده است، اهمیتی ندارد. هیچ محصولی ایده‌آل نیست و هیچ خدماتی هم بی‌نقص نیست. هیچ شرکتی نمی‌تواند همه چیز را برای همه مردم فراهم کند. در حالی که ابراز شوق و ذوق در مورد شرکت‌تان چیز خوبی است، اما متواضع و آگاه بودن به این‌که محصول یا خدمات شما چه کارهایی نمی‌تواند انجام دهد هم اهمیت زیادی دارد. همه مشتریان برای کسب و کار شما مناسب نیستند و این هیچ ایرادی ندارد. بخشی از یک فروشنده خوب بودن درک این موضوع است که چه مشتریانی برای فروش شما ایده‌آل هستند. اگر شما حسی غیرمنطقی از محدودیت‌های محصول‌تان داشته باشید، اعتبارتان را نزد مشتریان از دست می‌دهید. بهتراست در مورد آن‌چه محصولات شما می‌توانند انجام دهند، این‌که مشتریان درست چه افرادی هستند و چه خدماتی می‌توانید به مشتریان خود ارائه دهید تا در پول و وقت آن‌ها هزینه شود، به طور دقیق مطالعه کنید.
۴٫
اگر شما بیش از حد در مورد فروش هیجان‌زده باشید، ممکن است برای وعده و قول دادن بیش از حد هم وسوسه شوید. این یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های موجود برای کارآفرینان جوان است: شما به خاطر یک مشتری جدید هیجان‌زده هستید. دنبال کسب‌وکار‌های جدید هستید. تقریبا می‌توانید «بله» را از مشتریان خود بشنوید. بنابراین با یک معامله سریع‌تر یا اضافه‌کردن خدمات بیشتر یا حتی وعده‌های بیشتر از توان و امکانات و راحتی خود، موافقت می‌کنید. اگر شما به مشتری خود قول بدهید و به آن عمل نکنید، اعتماد آن‌ها از شما سلب می‌شود و ممکن است هرگز نتوانید چیزی به آن مشتری بفروشید. بهتر است آرام حرکت کنید. تنها قول‌هایی بدهید که می‌توانید به آن‌ها عمل کنید. ممکن است نتوانید نیازهای هر مشتری را برآورده کنید و ممکن است فروش‌تان را در مدتی کوتاه از دست بدهید، ولی اگر شما محدودیت‌های خود را بشناسید و مشتریان را راضی نگه دارید، کسب و کار شما پایه و اساس قدرتمندتری برای رشد خواهد داشت.