چرخه عمر كارآفريني در تمام كسب و كارها در كليه مقياسها خودش رانشان ميهد، از يك كسب و كار در حال آغاز در يك گاراژ كوچك گرفته تا يك شركت كارآفريني كه عضو ۵۰۰ شركت برتر جهان است.
اين چرخه با يك كارآفرين آغاز ميشود كه يك فرصت را كشف ميكند، سازماني را جهت پيگيري اين فرصت ايجاد ميكند، منابع مورد نياز را جمع آوري ميكند، يك طرح عملي را پياده ميسازد، ريسكها و نتايج مثبت كار را محاسبه مي كند و تمام اينكارها را در يك بازه زماني معين انجام ميدهد. در اين مقاله، ۷ مرحله اي كه در يك چرخه عمركارآفريني وجود دارد ارائه شده است:
كارآفرينان در روابط بين مديريت مالي و تدوين استراتژي كسب و كار نقش فعالي دارند. اين مسئله اختلاف عمده بين مديريت كارآفرينانه با مديريت در ساير كسب و كارها مي باشد. تقريباً در تمامي موارد، شخصي كه تصميم ميگيرد، با يك ريسك فردي مواجه است. برترين اتفاقي كه براي يك فرد كارمند در اين حالت پيش مي آيد از دست دادن كارش خواهد بود اما براي كارآفرينان از دست دادن خانه، اعتبار فردي، زندگي و همچنين تخريب روابط خانوادگي مي باشد.پيتر دراكر خاطر نشان مي كند كه براي شركتهاي بزرگ موجود، در عبارت "مديريت كارآفرينانه" تأكيد بر روي كلمه كارآفرينانه است. در هر كسب و كار جديد داراي ريسك، كلمه مورد تأكيد "مديريت" است. بنا بر اين هدف ما در اين مقاله تأكيد برواژه "مديريت" بعنوان يك اصل براي كارآفرينان است. ما مديريت كارآفرينانه را بمعناي كسب دانش كارآفرينانه و بكار بردن آن در جهت افزايش تأثير گذاري يك كسب و كار كوچك و يا متوسط و يا يك ايده داراي ريسك تعبير ميكنيم. قلب مديريت كارآفرينانه برخورد دائم با موضوعات مديريتي زير است:
• ايده متهورانه شما چيست؟ (مأموريت و ارزشها)
• قرار است اين ايده به كجا برسد؟ (اهداف و مقاصد)
• روش رسيدن به اهداف چيست؟ (استراتژي رشد)
• چه چيزهايي مورد نياز است تا بتوان به اين اهداف رسيد؟ (افراد و منابع مالي)
• چه ساختاري براي آن بهتر است؟ (ظرفيتهاي سازماني)
• چه مقدار سرمايه و چه زماني نيازمند است؟ (استراتژي مالي)
• چه زماني به مقصد نهايي مي رسد؟ (چشم انداز موفقيت)
چرخه كارآفريني
اين موضوعات مهم مديريتي در چرخه كارآفريني اهميت زيادي ندارند.
چرخه كارآفريني در تمام كسب و كارها در كليه مقياسها خودش را نشان ميدهد، از يك كسب و كار در حال آغاز در يك گاراژ كوچك گرفته تا فعاليتهاي كارآفريني سازماني در ۵۰۰ شركت برتردنيا. اين چرخه با يك كارآفرين آغاز ميشود كه فرصتي را كشف ميكند، سازماني را جهت پيگيري اين فرصت ايجاد ميكند، منابع مورد نياز را جمع آوري ميكند، طرحي عملي را پياده ميسازد، ريسكها و نتايج مثبت كار را محاسبه ميكند و تمام اين فعاليت ها را در يك بازده زماني معين انجام ميدهد.
بعضي اوقات گفته مي شود كه كارآفريني مانند رانندگي سريع، بر روي يك جاده يخ زده است. ماترجيح ميدهيم كه كارآفريني را كم خطر تر و روشمند تر بيان كنيم.
كارآفريني يك فرآيند حل مسئله مداوم است، درست مانند چيدن يك پازل بزرگ. در گذاشتن قطعه اول پازل ماگيج ميشويم، راه را نميدانيم و مسير به خوبي قابل تشخيص نيست.
تمام فعاليتهاي كارآفرينانه از يك فرآيند پيروي نميكنند اما تحقيقات ما نشان ميدهد كه مراحلي كه ماذيلاً ارائه ميكنيم، تقريباً در اكثر كسب و كارهاي روبه رشد به چشم ميخورد. اندازه، سود دهي، تعهد، پيچيدگي، مقياس، ساختار سازماني، كاهش ريسك،افزودن ارزش و درگيري كمتر مؤسس در هر مرحله وجود دارد.
ما بر اين باوريم كه با دانستن و درك اين مراحل كارآفرينان ، مديران كسب و كار، سرمايهگذاران و مشاوران قادر خواهند بود كه تصميمات آگاهانه تر بگيرند و اغلب آنها خودشان را براي چالشهاي پيش رو آماده ميسازند.
۷ مرحله چرخه عمر كارآفريني به شرح زير است:
مرحله۱- تشخيص فرصت
دوره شكل گيري تحت عنوان" قبل از آغاز" مورد تحليل واقع ميشود. اين مرحله اغلب زمان قابل توجهي نياز دارد كه از يك ماه تا ۱۰ سال متغير است.
در اين مرحله تحقيق و درك ابعاد فرصت و مفهوم آن و تعيين اينكه آيا اين فرصت مناسب است يا خير از اهميت زيادي برخوردار است. اشخاصي كه قصد ايجاد يك كسب و كار را دارند بايد از درون به كنكاش خود بپردازند تا بدانند كه آيا حقيقتاً آمادگي كارآفريني را دارند؟ اكثريت غالب مردم از جمله مخترعين معمولاً از اين مرحله عقب نشيني نميكنند و امكان كارآفريني را بررسي ميكنند.
مرحله۲- تمركز بر روي فرصت مورد نظر
اين مرحله براي كارآفرينان اهميت زيادي دارد . اين مرحله، مرحله شك و ترديد است كه آنها ايدههاي مختلفي را در ذهن دارند و نميدانند كداميك را برگزينند.
يكي از سرمايه گزاران خطر پذير Evgene Kleine ميگويد: "تمركز بر روي يك فرصت بسيار مهم است. ممكن است بعدها اين امكان وجود داشته باشد كه شاخههاي ديگري از كسب و كار را نيز ايجاد نمود اما فاز اول در يك شركت بايد دقيقاً بر روي يك فعاليت خاص متمركز شود" بهتر است اهداف كسب و كار خود را دقيقاً تعيين نمائيد زيرا ممكن است اشخاص مختلف بر روي يك فرصت واحد سرمايه گذاري كنند ولي به نتايج كاملاً متناقضي برسند.
مرحله۳-تعهد
اغلب كارآفرينان، تشكيل كسب و كار و ترك شغل روزانه خود را تعهد به كسب و كار جديد ميدانند. ولي اين مرحله، در حقيقت بايد با تهيه طرح تجاري آغاز گردد. تفاوت بسياري ميان تشريح يك فرصت و تحقيق و نوشتن يك طرح تجاري(طرح كسب و كار) وجود دارد. نوشتن يك طرح موثر تجاري نيازمند سطح جديدي از درك و معلومات و همچنين تعهد بسيار ميباشد. اين فرآيند بين ۲۰۰ تا ۳۰۰ ساعت زمان ميبرد بنا بر اين اگر بعد از ظهرها و تعطيلات آخر هفته را نيز كار كنيد اين مرحله ميتواند به سه تا ۱۲ ماه تقليل يابد. اشتباهي كه معمولاً كارآفرينان مرتكب ميشوند آن است كه طرح تجاري را ناديده ميگيرند. و سپس ساير منابع را جمع آوري مي نمايند، ايده مورد نظر را آغاز ميكنند و سپس پيگيري نموده و تلاش ميكنند نقطه تمركز فعاليت مورد نظر براي تبديل ايده به يك كسب و كار تجاري را دقيقاً تعيين نمايند.
مرحله۴ - ورود به بازار
سود دهي و موفقيت، تعيين كننده اين مرحله هستند: فرض كنيد كارآفرين كسب و كار كوچكي را با سازماني ساده ايجاد نموده است، منابع مورد نياز خود را با توجه به طرح تجارياش تخصيص داده است و اولين فروش محصولاتش نيز انجام شده است. چيزي كه موفقيت كسب و كار را در همان مراحل اوليه تعيين ميكند اين است: اگر مدل كسب و كار سود ده باشد، اهداف معقولي در نظر گرفته شده باشند و كسب و كار در راه كسب سلامت اقتصادي پيش برود، كارآفرين ميتواند در اين مرحله به رشد كسب و كار خود و يا كوچك ماندن اين كسب و كار به حدي كه با سرمايه شخصي قابل تأمين باشد، فكر كند.
مرحله۵- راه اندازي كامل و رشد
در اين مرحله، كارآفرين بايد يك راهكار خاص با بيشترين ميزان رشد را انتخاب نمايد. معمولاً كارآفرين در اين مرحله و بهنگام بررسي راههاي ممكن، ترجيح ميدهد كه كسب و كار مورد نظرش كوچك بماند و هيچگاه از اين مرحله نميگذرد و يا احتمالاً تنها مالك كسب و كار باقي ميماند. و يا ممكن است اين ايده جديد در حد يك كسب و كار و فعاليت ساده بماند، كه البته تمام ايدههاي جديد نميتوانند و يا اين ظرفيت را ندارند كه تبديل به شركتهاي بزرگ شوند. دلايل عدم رشد سريع ممكن است اين باشد كه فضاي كافي در بازار براي رشد وجود نداشته باشد و يا محصولات و سيستم هاي مديريت مورد نظر مقياس خاصي نداشته باشند و يا اينكه اين رشد سريع براي مديريت چالش بزرگي ايجاد كند كه نتواند از عهده آن برآيد.
مرحله۶ - بلوغ و توسعه
اكنون كسب و كار شما تبديل به رهبر بازار گرديده است. در اين حالت رشد يك كسب و كار، در حقيقت گسترش طبيعي يك ايده خوب از طريق روشهاي حرفهاي مديريتي خواهد بود. اين گروه حرفهاي مديريتي، استراتژي رشد اين ايده را از طريق توسعه در سطح جهاني،اخذ تسهيلات و يا ادغام شدن با ساير شركتها پياده سازي ميكند كه از اين طريق نقدينگي افزايش و كمبودها رفع ميشود.
مرحله۷ - ارزش
مرحله آخر مرحله بهره برداري از نتيجه كار است. در اين مرحله ارزش ايجاد شده در طي مراحل قبلي از طريق ارزيابي خروجي كار مورد بهره برداري قرار ميگيرد.
متأسفانه اغلب ادبيات كارآفريني بر مراحل قبلي تأكيد دارد و توجه كمي به خروجي كار معطوف شده است. ما از روي تجربه ميدانيم كه خروج موفق از يك كسب وكار عامل مهمي در چرخه عمر كارآفريني است، چه براي كارآفرين وچه براي فردي كه سرمايه گذاري نموده است.
مهمترين چالشي كه يك كسب و كار جديد با آن مواجه است اين است كه كارها در جاي خود انجام شوند. دانستن اينكه چه كار بايد كرد و در چه مرحله اي، بسيار مهم است. به ويژه اينكه كارآفرين معمولاً زمان و منابع محدودي دارد.
آقاي كريگ. دبليو جانسون، رئيس گروه Venture Law ، در جايي گفته است كه ايجاد يك شركت بيشتر شبيه به موشك هوا كردن است. اگر به هنگام پرتاب موشك شما فقط به اندازه كمتر از يك درجه خطا داشته باشيد ممكن است هزاران مايل از مسير منحرف شويد. درك چرخه عمر كارآفريني به كارآفرين كمك ميكند كه در مسير صحيح پيش برود و موفق شود.
بازار کار
آموزشهای کاربردی کسب و کار | ویژه کارآفرینان و مدیران | مهارتهای ضروری مدیران
چرخه | عمر | كارآفريني | استراتژي | آغاز | يك | كسب | و | كار